“پیشنهاد میکنم همین امروز انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران میز بحران کرونا را تشکیل دهد. نگویید که انجمن صنفی کارش این نیست. هست. چون حرفه ما یک خیر اجتماعی بدون تعطیلی است و طبعا نهادی که چنین حرفهای را نمایندگی میکند هم باید چنین ویژگی داشته باشد”
به گزارش دیده بان علم ایران، دکتر حسن نمکدوست تهرانی، روزنامهنگار و مدرس روزنامه نگاری با طرح این پیشنهاد در یادداشتی خطاب به جامعه رسانه ای پیرامون ضرورت تشکیل میز بحران کرونا نوشت:
“وقتی صحبت از ویژگیهای حرفهای میشود ما روزنامهنگارها حرفه خود را متمایز از بسیاری حرفههای دیگر معرفی میکنیم. دلایلی هم برای خود داریم. از جمله بدیهیترین شان اینکه حرفه روزنامهنگاری بر خلاف بیشتر حرفههای دیگر فعالیتی ۲۴ ساعت در روز، ۷ روز در هفته و ۳۶۵ روز در سال است. این استدلال عجیب و دور از ذهن هم نیست.
روزنامهنگار حوادث یک روزنامه را در نظر بگیرید. جمعه ساعت ۷ صبح، هنگام استراحت، ناگهان میشنود که ساختمان پلاسکو آتش گرفته است. بی آنکه دستوری بگیرد و کسی او را مأمور کند میداند که باید پای کار حاضر باشد. یا خبرنگار اجتماعی هستید، ساعت کارتان تمام شده و به خانه رفتهاید، خبر میرسد که مردم مقابل دانشگاه امیرکبیر در سوگ مسافران هواپیمای سرنگون شده اوکراین شمع افروختهاند. به محل میروید، یا موضوع را از طریق دیگری پیگیری میکنید.
در تمام ساعات شبانهروز که آقایان عباس کیارستمی، محمد رضا شجریان و احمدرضا عابدزاده در بیمارستان بستری بودند خبرنگارانی را میشد دید که پیگیر احوال آنانند.
در رویدادهای بزرگ مانند جنگ، زلزله، کودتا، سیل، تظاهرات و اعتراضهای خیابانی و مانند آن که حضور و پیگیری ۲۴ ساعته، ۷روز در هفته و ۳۶۵ روز در سال خبرنگاران بدیهی و بینیاز از توضیح هستند.
حال در اوج بحران کرونا در کشور و جهان بخش بزرگی از پیشهکنندگان این حرفه بیتعطیلی میخواهند به تعطیلات تقریبا ۲۰ روزه بروند.
استدلال آنها که در مطبوعات کار میکنند روشن است: حتی اگر روزنامه و مجلهای هم منتشر کنیم کسی نیست آن را توزیع کند. خبرگزاریها هم به حضور خبرنگاران کشیک بسنده میکنند.
چرا؟ چون عمده سازمانهای حکومت و بیشتر فعالیتهای مدنی و کسب و کارهای خصوصی تعطیل هستند و حجم خبرها در نوروز بسیار کم است. به این ترتیب گویا قرار است آن تعهد ۲۴ ساعته هر روزه در نوروز امسال نیز بر زمین بماند؛ آن هم در هنگامهای که مردم در اوج اضطراباند، هر روز تعدادی از مردم به بیماری مبتلا میشوند یا متأسفانه بر اثر آن از دنیا میروند، مدیریت بحران با مسائل و پیچیدگیهای فراوان دست به گریبان است، پزشکان، پرستاران و کادرهای درمان جان خود را به خطر انداختهاند و از حجم سنگین کار به غایت و به حق خستهاند و بسیاری گرفتاریهای دیگر.
اما دلیل دیگری هم برای بیان تمایز حرفه روزنامهنگاری با حرفههای دیگر معمولا ورد زبان ماست: روزنامهنگاری یک خیر اجتماعی است.
معنای این سخن هم این است که ما روزنامهنگارها در هر وضعتی، حتی بحرانی و خطرناک، باید در فکر منافع مردم باشیم و از حقوق آنان دفاع کنیم. به همین دلیل هم همیشه اصرار میکنیم باید از امکان حضور در صحنه رویدادها برخوردار، به اطلاعات و مسؤولان دسترسی و از آزادی بیان و امکان انتشار آزادانه و مستقل برخوردار باشیم.
در شرایط بحران، مردم بیش از همه به خبر درست و اطلاعات دقیق احتیاج دارند، زیرا جانشان در گرو دسترسی به اطلاعات و خبرهای دقیق است. ضمن آنکه ما باید مراقب رفتار حکومت و دیگر نهادهای صاحب نفوذ هم باشیم؛ مهمتر اینکه صدای مردم باشیم.
طبیعی است انبوه مشکلات بحران، احتمال خطای مسؤولان را بیشتر میکند. در عین حال مدیریت بحران بیش از هر زمان به همکاری، انسجام و همدلی مردم نیازمند است. مردم هم گرفتارند و حق دارند خواهان امکانات کافی و مناسب و رهایی هر چه زودتر از وضعیت بحرانی باشند.
روزنامهنگارها در وضعیتهای بحران باید بتوانند همه جنبههای این وضعیت پیچیده را درک کنند و هموغمشان کمک به حل بحران باشد، البته و حتما با رویکرد حفظ منفعت مردم و نه مصلحتهای حکومت.
خوب، در روزهای تعطیل پیشرو تکلیف چیست؟ آیا قرار است نوروز توجه ما روزنامهنگارها به خیر اجتماعی را تعطیل کند؟ باید به این موضوع هم فکر کرد.
پیشنهاد میکنم همین امروز انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران میز بحران کرونا را تشکیل دهد. نگویید که انجمن صنفی کارش این نیست. هست. چون حرفه ما یک خیر اجتماعی بدون تعطیلی است و طبعا نهادی که چنین حرفهای را نمایندگی میکند هم باید چنین ویژگی داشته باشد
آمار «سختگیرانه» یا شاید هم واقعبینانه تعداد خبرنگاران واقعی در کشور را حدود ۵هزار نفر برآورد میکند. البته بیش از دو برابر این عدد کسانی هستند که نامشان بهعنوان خبرنگار در لیستهای بیمه ذکر میشود. اما بیایید همین برآورد سختگیرانه را مد نظر قرار دهیم. آیا ۵ هزار خبرنگار تعداد کمی است؟ بستگی دارد: اگر قرار باشد عموم خبرنگارها به تعطیلات بروند و دست از کار بکشند این تعداد و هر عدد دیگری اندک است. اما اگر از همین ۵ هزار نفر حتی هزار نفر پای کار باشند و فعالیت کنند، عدد به هیچوجه کوچک نیست.
مشکل اما اینجاست که این هزار نفر حتی اگر بخواهند کار خبرنگاریشان را انجام دهند سازمان و شبکه رسمی ارتباطیشان تقولق تعطیلات نوروزی است. در روزگاری اما بهسر می بریم که هر شهروندی میتواند یک خبرنگار باشد. پرسش این است: آیا در این روزهای بحرانی، روزنامهنگارهای حرفهای نمیتوانند روزنامهنگار باشند و روزنامهنگاری کنند؟ حتما میتوانند.
قرار است امسال مردم تا حد ممکن در شهر، محله و خانه خود بمانند. کرونا هم پشت در خانه همه ما قبراق و سرحال ایستاده است. بنا هم نیست به آسانی و زودی از تعداد مبتلایان کاسته شود. چیزی که مردم در خانهمانده و درگیر اضطراب کرونایی بسیار به آن احتیاج دارند، خبر صحیح و اطلاعات درست است.
به لحاظ نظری هر شهروندی میتواند گهگاه نقش خبرنگار را بازی کند، اما هر شهروندی نمیتواند خبرنگار حرفهای باشد. یعنی کسی که دقت خبر و درستی اطلاعات همچون توازن و انصاف و سوگیری نکردن در ارائه مطالب اسواساس کار اوست. کسی که اسیر خبرهای دروغ و شایعه نمیشود. این درست، اما همه آن هزار نفر مثالی که دسترسی به منابع مؤثق در خصوص بحران کرونا ندارند و اگر هم میداشتند همهشان که دانش و تخصص کافی برای پوشش چنین بحران بزرگی را ندارند. باز تکلیف چیست؟
پیشنهاد من قدری نامتعارف است. لیکن در شرایط بحرانی گاه به راهحلهای نامتعارف نیاز داریم.
پیشنهاد میکنم همین امروز انجمن صنفی روزنامهنگاران استان تهران میز بحران کرونا را تشکیل دهد. نگویید که انجمن صنفی کارش این نیست. هست. چون حرفه ما یک خیر اجتماعی بدون تعطیلی است و طبعا نهادی که چنین حرفهای را نمایندگی میکند هم باید چنین ویژگی داشته باشد. چنان که دفاع از آزادی بیان و حق ارتباط و آزادی اطلاعات وظیفه تعطیلناپذیر چنین انجمنی است و خوشبختانه دوستان تلاش در این عرصهها را به درستی وظیفه حرفهای و صنفی خود دانستهاند.
انجمن میتواند تعدادی از روزنامهنگاران شاخص و متخصص در حوزههای سلامت، علم، شهر، محیط زیست، اجتماع و حوادث را دور این میز گرد آورد؛ در واقع یک خبرگزاری ۲۰ روزه داوطلبانه کوچک، اما کارآمد با هدف اختصاصی پوشش بحران کرونا. این خبرگزاری میتواند مطالب خود را در سایت و دیگر پلتفرمهای انجمن بارگذاری کند.
اما اگر به هر دلیل انجمن صنفی شرایط خود را مهیای راهبری چنین امری ندانست چه باید کرد؟ همین پیشنهاد را به همکارانی که در زمینههای مورد اشاره تخصص و دغدغه دارند میدهم. رفیق خوب به درد روزهای سخت میخورد. در روزهای خوش که همه رفیقاند. تعدادی از خود شما چنین کنید. دسترسی به خبر درست، تحلیل دقیق و رویکرد بیغرض، روزهای بحرانی را کوتاه و تحملپذیر میکند.
اما آن هزار نفر دیگر چه باید کنند؟ تکلیف روشن است: بازانتشار محتوای این خبرگزاری در رسانهها و پلتفرمهایی که هر کدام از ما به آنها دسترسی داریم و بحث و گفتو گو دربارهشان. چنین پوششی بیسابقه خواهد بود.
این پیشنهاد زیادی خوشبینانه است؟ آری و نه. اگر به گذشته نگاه کنیم متأسفانه تخیلی و زیادی خوشبینانه است. همانند این پیشنهاد بسیار مطرح شده و راه به جایی نبرده است.
مجال شمردن دلایل نیست و تقریبا همه علت را میدانیم. اما اگر به امروز و فردا نگاه کنیم این پیشنهاد نه تنها خیالپردازی نیست که انجام آن برای جامعه ضروری و برای معنا بخشیدن به حرفهمان حیاتی است.
مدتهاست که ما روزنامهنگارها نتوانستهایم مبتنی بر سرشت اصلی حرفهمان کاری مشترک و در مقیاس بزرگ انجام دهیم. در این روزهای ناخوب کرونایی بیش از همیشه به حس خوب انجام چنین کاری احتیاج داریم.
اینکه به یاد هم بیاوریم بله، روزنامهنگاری یک خیر اجتماعی است؛ آنهم ۲۴ ساعت در روز و هفت روز هفته.”
انتهای پیام
* نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند