«پایاننامه نویسان افراد بی اخلاقی نیستند که بخواهیم با پند و اندرز آنها را از کاری که میکنند باز بداریم. کافی است نگاهی به شرایط سخت اقتصادی کشور و افراد دور و بر خود بکنید. پایان نامه نویس ممکن است یک پژوهشگر یا کارمند یا دانشجوی دکتری باشید که او را میشناسید!»
به گزارش خبرنگار دیدهبان علم ایران، دکتر عباس وریج کاظمی، جامعه شناس و عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی که چند سالی است در زمینه ابعاد مختلف پدیده پایان نامه نویسی مطالعه میکند، معتقد است برای مواجهه صحیح با این پدیده هم باید به ریشه های برون سپاری پایان نامه نویسی توجه کرد و هم فکری برای باید برای پایان نامه نویس ها کرد که اکثراً فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر هستند و چنان توان علمی دارند که میتوانند مقاله و پایان نامه بنویسند ولی کار ندارند!
وی طی نشستی در موسسه در توضیح روند انجام این تحقیقات اظهار داشت: از سال ۹۵ به مطالعه در زمینه پایاننامه نویسی مشغول هستم که سه سال اول را به طور کامل بر این موضوع متمرکز بودهام. حاصل این مطالعه، گزارشی سیاستی مشتمل بر راهکارهای عملی کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت برای مقابله با این پدیده است که پس از اصلاحات لازم به زودی به وزارت علوم ارائه خواهد شد. همچنین در تلاشم نتایج این تحقیقات را در قالب کتابی تا نمایشگاه کتاب سال آینده به علاقمندان این حوزه عرضه کنم.
وی در تعریف پدیده پایاننامهنویسی گفت: این پدیده به بیان ساده به نوشتن تمام یا بخشی از پایاننامه دانشجویان توسط افراد یا مؤسسات مشخص به ازای دریافت پول گفته میشود. پایاننامهنویسی، پدیدهای است که همه جا و همیشه بوده ولی از سالهای میانی دهه ۱۳۸۰ در ایران بیشتر مورد توجه قرار گرفته و از اوایل دهه ۱۳۹۰ به نحوی گسترده به آن پرداختند. تا قبل از دهه ۹۰ تخلفات در حوزه مقالات عمدتاً تحت عنوان سرقت علمی مطرح بود و مقوله پایاننامه نویسی هم ذیل آن مطرح میشد ولی با گسترش پدیده پایاننامهنویسی و مسائل مختلفی که پیرامون آن مطرح شد تصمیم گرفتیم این پدیده را به صورت مستقل مورد بررسی قرار دهیم.
وی که معتقد است، پایاننامه نویسی به عنوان یک پدیده اجتماعی چندوجهی به سادگی با نصیحت یا قانونگذاری برطرف نمیشود، اظهار داشت: در سالهای اخیر بخشی از نتایج کار خود را در مطبوعات ارائه و سعی کردهام آن را به عنوان یک مسئله اجتماعی مطرح کنم. در سالهای ۹۵ ،۹۶ که مطبوعات به طور گسترده به این موضوع میپرداختند بیشتر پایان نامهنویسها را محکوم میکردند تا دانشجویانی که نوشتن پایان نامههای خود را به این افراد یا مؤسسات محول میکنند و استادانی که بر اساس این پایان نامهها نمره میدهند.
دکتر کاظمی تصریح کرد: از ابتدای این تحقیقات از همان سال ۹۵ شروع کردیم به بررسی این که مشکل از کجاست. برای فهم این داستان به دنیای پایان نامه نویس ها رفتم و در مصاحبههایی که با تعدادی از این افراد داشتم به پرولتاریای پژوهشی جدیدی رسیدم. در واقع دیدم مشکل پایاننامه نویسها نیستند. در ادامه سراغ برونسپاران پایاننامهها یعنی دانشجویان رفتم تا ببینم چرا به این راه غیر اخلاقی متوسل شده اند.
وی که طی تحقیقات خود با ۳۰ پایان نامه نویس و ۳۱ دانشجوی برون سپاری پایان نامه مصاحبههای عمیقی انجام داده و حتی به دنیای استادانی هم که بی خبر از اقدامات دانشجوی خود راهنمایی پایاننامههای را برعهده داشتهاند، سرک کشیده، میگوید: به واسطه سابقه تدریسم در دانشگاههای تهران، مازندران، علامه، خوارزمی و علم و فرهنگ شخصاً درگیر بحث پایاننامهها بودهام و در جریان تحقیقاتم، قوانین و مقررات و اخبار و مصاحبههای فراوانی را که تا سال ۹۸ منتشر میشد مرتب پیگیری میکردم و نقطه نظرات اساتید دانشگاهها و روزنامهنگاران را هم میخواندم. در کل مجموعه تدابیری که در وزارت علوم برای مقابله با این پدیده اندیشیده شده شامل چهار بخش است. بخشی از آنها، سیاستهای ترویجی و آییننامههای اخلاق پژوهش مصوب است که اگرچه چندان بی فایده نیست ولی ثمرات آن هم هنوز آشکار نشده است. در کنار آن، اقداماتی هم در خارج از وزارت علوم در این زمینه انجام شده مثل قانونی که برای مجازات متخلفان علمی در مجلس تصویب شده و بر اساس آن با مؤسسات پایان نویسی به شدت برخورد و مدارک و مزایای تحصیلی افرادی که پایاننامههای خود را از این مؤسسات گرفتهاند لغو میشود. البته خودم با وجود تحقیقات چندساله حتی مورد را پیدا نکردم که مدرک دانشآموختهای به خاطر برونسپاری پایاننامه لغو شده باشد یا حتی کسی درباره نحوه تدوین پایاننامهاش مورد پرسش قرار گرفته باشد. گزارشهای مجلاتی نظیر نیچر و ساینس درباره پایاننامه نویسی و وجود تخلفات علمی در مقالات برخی محققان ایرانی هم به رغم تکاپویی که در دانشگاهیان و مسئولان در پی داشته همواره با تکذیب مسئولان و اتهام سیاسی کاری به نویسندگان این گزارشها پاسخ داده شده است.
عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با اشاره به فعالیت مراکزی مثل ایرانداک و وجود سامانه همانندجو به منظور شناسایی سرقتهای علمی گفت: پایاننامههای همه دانشجویان باید از مرحله پروپوزال در ایرانداک ثبت و در سامانه همانندجو بررسی شوند ولی این تدبیر هم موفق نبوده چون بیشتر دانشگاهها زیر بار ثبت پایان نامهها و پروپوزالهای خود در این سامانه نمیروند.
دکتر کاظمی تصریح کرد: سال ۹۷ رئیس پژوهشگاه ایرانداک اعلام کرد که تنها ۱۰ درصد واحدهای دانشگاه آزاد و ۶۰ درصد دانشگاههای دولتی حاضر به ثبت پایاننامههای خودشان در این سامانه شدهاند و در اواخر مرداد ماه ۹۸ هم آمارهایی اعلام شد که تفاوت چندانی با سال قبل نداشت. اساساً سیستم هم طوری نیست که همه پایان نامهها بعد از دفاع در آنجا ثبت و بررسی بشود و از طرف دیگر، پایان نامه نویسی با سرقت علمی فرق دارد.
وی بیان داشت: مؤسساتی هستند که مجموعههای بزرگی از پایان نامهها و گزارشهای تحقیقات و … را آماده دارند مثلاً با یکی از مؤسسات که صحبت میکردم میگفت هزار عنوان پایان نامه دانشگاه تبریز را در اختیار دارد و یکی دیگر مدعی بود که سورس اطلاعات ایرانداک را از فردی داخل مؤسسه خریداری کرده است! روشی که برخی پایاننامه نویسها استفاده میکنند هم ترکیب بخشهایی از پایان نامههای مختلف است. پایاننامههای که به این روشها تهیه میشوند توسط سامانه همانندجو قابل شناسایی هستند.
وی خاطرنشان کرد: روش بعدی نوشتن پایاننامهها این است که پایاننامه نویس با پایاننامه به مثابه یک طرح پژوهشی برخوردار میکند یعنی در ازای پولی که از دانشجو میگیرد، تحقیق و مصاحبه و نظرسنجی و … انجام میدهد و بدون هرگونه کپی برداری و سرقت علمی پایان نامه را تدوین میکند. اغلب کسانی هم که پایان نامهنویسی میکنند، دانشآموختگان بیکار دانشگاههای معتبر هستند یعنی انقدر پدیده پیچیدهای است که صرف بستن مؤسسات جوابگو نیست.
وی با اشاره به گفتوگوها و بررسیهایی که طی پنج سال تحقیق خود داشته تصریح کرد: در پدیده پایاننامه نویسی اغلب با یک فرد طرف هستیم تا یک مؤسسه. در مصاحبههایی که داشتم به فردی برخوردم که مدعی بود در عرض پنج سال به تنهایی ۵۰۰ پایان نامه ارائه داده یا فردی که مدعی بود در دو هفته پایان نامه کاملی را تحویل میدهد.
دکتر کاظمی تصریح کرد: پایاننامه نویسان افراد بی اخلاقی نیستند که بخواهیم با پند و اندرز آنها را از کاری که میکنند باز بداریم. کافی است نگاهی به شرایط سخت اقتصادی کشور و افراد دور و بر خود بکنید. پایان نامه نویس ممکن است یک پژوهشگر یا کارمند یا دانشجوی دکتری باشید که او را میشناسید.
وی که معتقد است پایاننامهنویسی را باید یک چرخه یعنی مجموعه متغیرهایی که نقش علی و معلولی ندارد و دست به دست هم میدهند تا چرخهای تشکیل دهند در نظر گرفت، اظهار داشت: پایان نامه نویسی مثل هر پدیده فرهنگی دیگر، یک وجه تولیدی، وجهی مصرفی، وجه بازنمایی هویتی و وجه انتظام دارد. در وجه تولیدی پرسش این است که چه مناسبات اقتصادی حول پایاننامه نویسی وجود دارد. در وجه مصرفی این که چه افرادی با چه انگیزهای این پایان نامهها را سفارش میدهند و در بعد بازنمایی این که چه تصویری از این پدیده به نمایش گذاشته شده در بعد انتظام، قوانین و مقرراتی که چه در زمینه پایان نامهها در دانشگاهها هست و چه ضوابطی که خود این پایان نامه نویسها دارند بررسی میشود. بعد هویتی هم ناظر بر ارتباطی است که بین مرجع و هویتهای دانشگاهی وجود دارد.
دکتر کاظمی تصریح کرد: بخشی از این ابعاد که اساس پدیده پایاننامه نویسی را تشکیل میدهند اساساً در کشور ما دیده نشده مثل وجه هویتی و وجه مصرفی و بازنمایی.
وی درباره گردش مالی پایاننامه نویسی گفت: اطلاعی از کل گردش ملی این پدیده ندارم اما چند سال پیش موفق شدم با مدیران یکی از مؤسسات پایاننامه نویسی و مقالهنویسی صحبت کنم که تنها گردش مالی مؤسسه خود را حدود چهار میلیارد تومان عنوان میکرد. یادم هست بودجه مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی هم در همان سال حدود چهار میلیارد تومان بود یعنی بودجه موسسهای مشاورهای که مقاله و پایاننامه مینویسد با یک مؤسسه پژوهشی که قرار است روی انبوهی از این مؤسسات کار کند برابری میکند!
وی خاطرنشان کرد: پایاننامهنویسی فقط شامل پایان نامه نیست بلکه از پروپوزال شروع میشود، بعد، پایان نامه که مرحله به مرحله به دانشجو و از طریق او به استاد راهنما تحویل داده میشود مرحله بعد تهیه پاورپوینت دفاع و در صورت درخواست، برگزاری یک دوره آموزش دفاع از پایان نامه و در پایان تهیه مقالات از پایاننامه فرد و پیگری انتشار آن و حتی تهیه کتاب از متن تحقیق است.
دکتر کاظمی که اولین و شاید تنها صاحبنظری است که از پایاننامهنویسان- و نه پایاننامه نویسی- همدلی میکند، تصریح کرد: پایاننامهنویسان اغلب فارغالتحصیلان تحصیلات تکمیلی دانشگاههای بزرگ دولتی و آزاد با نمرههای خوب و در عین حال بیکار هستند. بخش زیادی از آنها از شهرها و مناطق حاشیهای کشور هستند. از سال ۱۳۸۰ به بعد نرخ بیکاران دانشگاهی از غیر تحصیلکردگان پیشی گرفته و بیکاری باعث شکلگیری قشری شده که ناگزیرند دست به پایان نامه نویسی بزنند. افرادی که شغلی ندارند، نیاز مالی و احساس بی عدالتی در توزیع کار و حتی پروژههای پژوهشی دارند. تازه اگر پروژه تحقیقاتیای هم به آنها برسد باید ماهها برای گرفتن منابع مالی آن دوندگی کنند در این شرایط عقل سلیم هم تأیید میکند که ۲۰ میلیون تومان نقد و سریع بگیرد.
وی در خصوص برونسپاران پایاننامهها هم گفت: در انتخاب برونسپارانی که مورد مصاحبه قرار گرفتند سعی داشتم، دانشجویانی از دانشگاههای بزرگ دولتی تهران تا واحدهای دانشگاه آزاد در مناطق دوردست کشور وجود داشتند و سعی کردیم در بین آنها باشند و تنوع دانشگاهها و رشتهها را هم رعایت کنم. این نکته را هم ذکر کنم که نمرهای هم این دانشجویان بابت پایان نامه خود گرفته بودند بین ۱۷ تا ۱۹.۵ بود. یعنی در حالی که شاید یک دانشجو که پایاننامه خود را برونسپاری نکرده برای گرفتن همین نمره ۱۷ زحمات بسیاری را متحمل میشوند، برون سپاران بدون هیچ زحمتی نمره پایاننامه را دریافت کنند. اما کسانی که پایاننامهشان را خودشان مینویسند چه فایدهای میبرند؟ تقریباً هیچ! به نظر من در کنار سیاستهای تنبیهی برای متخلفان پایاننامه نویسی باید تشویقی هم برای دانشجویانی که خودشان زحمت پایان نامهشان را کشیدهاند قایل شد.
دکتر کاظمی در ادامه در توضیح یافتههای تحقیقاتش در زمینه دانشجویانی که پایان نامههای خودشان را برونسپاری کرده بودند گفت: این گروه در مصاحبههای خود درباره انگیزه ورودشان به دوره فوق لیسانس دلایل مختلفی را مطرح کردند. گروهی، فشار خانواده و اطرافیان از جمله فرزندان، برخی فشار سیستم اداری و ترس از دست دادن کار و موقعیت اداری، گروهی جنگ منزلتی و چشم و همچشمی و ارتقای مالی و شغلی را مطرح کردند. خارج از این تحقیق با دانشجویی مواجه شدم که علت ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد را ادامه تحصیل در رشتههای سخت برای پیشگیری از آلزایمر عنوان کرد و بسیاری دیگر گریز از کسالت یکنواختی زندگی و گروهی از بازنشستهها هم به دلیل تمایل شخصی و علاقه به افزایش دانستهها به ادامه تحصیل رو آورده بودند. البته بدیهی است که در این گروه که در سنین بالا و بدون چشمداشت به افزایش حقوق یا ارتقای شغلی مشتاقانه سراغ ادامه تحصیل آمدهاند که کسی پایاننامه خود را برونسپاری نمیکند.
وی درباره عللی که دانشجویان تحت بررسی برای برون سپاری پایاننامه خود عنوان کردهاند هم گفت: گروهی به دلیل مشغله شدید شغلی و نداشتن وقت کافی، دسته دیگر به دلیل بیعلاقگی و نداشتن. انگیزه برای نوشتن پایاننامه، برخی دیگر با این استدلال که به دلیل عدم آموزش مناسب در دوران تحصیل مهارت پایاننامه نویسی را ندارند و اسناد هم راهنمایی نمیکند، نوشتن پایاننامه خود را به دیگری محول کرده بودند.
مدیر گروه مطالعات فرهنگی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان این که با این حد از تنوع در انگیزهها و عوامل، رفع این معضل هم کار سادهای نیست.
وی خاطرنشان کرد: سیاست توسعه شدید آموزش عالی و رشد ۱۷ برابری تعداد دانشجویان دانشگاههای دولتی در مقابل افزایش تنها سه برابری اعضای هیئت علمی تمام وقت باعث شده استادان به دلیل مشغلههای زیاد، عملاً فرصت چندانی برای دفاع از پایاننامهها نداشته باشند.
دکتر کاظمی تصریح کرد: برخی اساتید معتقد بودند در شرایطی که داوطلبان کنکور با نمره منفی هم به عنوان دانشجوی دانشگاه آزاد پذیرفته میشوند روشن است که نمیتوان انتظار داشت این گروه از دانشجویان راهنماییهای اساتید را به خودی دریافت کنند.
دکتر کاظمی افزود: فرصت طلبی برخی اساتید با توجه به امتیاز نامحدود مقاله و این که راهنمایی پایاننامه، هم پول و هم پرستیژ دارد باعث شده کلونیهایی از استادان در برخی گروههای آموزشی شکل بگیرد تا راهنمایی و مشاوره پایاننامهها از گروه یا دانشکده خارج نشود، این مسأله هم بار زیادی را بر دوش استادان گذاشته است.
دکتر کاظمی از شکلگیری چرخه تولید مقالات در کشور ابراز تأسف کرد و گفت: قوانینی مثل ملزم کردن دانشجویان تحصیلات تکمیلی به ارائه مقاله که منطقش تولید مقاله و توسعه کالایی شدن پایاننامه به کالایی شدن مقاله است از دیگر معضلات دانشگاههای ما در حوزه تحقیقات است. قطعاً افزایش تعداد نشریات علمی – پژوهشی از ۲۰ عنوان در ابتدای انقلاب به ۱۴۵ عنوان در سال ۱۳۸۲ و هزار و ۳۸۰ عنوان در سال ۹۸ هم تعداد مقالات علمی منتشره در کشور را به شدت افزایش داده که بسیاری آنها را نشانه رشد علمی کشور میدانند و توجه ندارند که چه بازی پیچیدهای پشت این افزایش مقالات در سیستم چاپ مقاله و دفاع دانشجو و ارتقای اساتید و پذیرش دانشجوی دکتری در جریان است.
عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی. گفت: برای مواجهه صحیح با این مسئله باید بدانیم که با دانشجویان برونسپاری چگونه رفتار کنیم و با آنهایی که خودشان پایاننامه خود را می نویسند چگونه! طبعاً با دانشجویان برونسپار هم که هر یک دلایل مختلفی دارند نباید به نحو یکسانی رفتار کرد.
وی گفت: باید برای پایان نامه نویس ها هم که اکثراً فارغالتحصیلان دانشگاههای برتر هستند و چنان توان علمی دارند که میتوانند مقاله و پایان نامه بنویسند ولی کار ندارند فکری کرد. جوامع سرمایهداری که دائم به نقد آنها مشغولیم با تدابیری مثل اعطای بورس تحصیلی، این گروه را جذب میکنند اما متأسفانه در کشور ما مشکلات معیشتی زیادی دامنگیر این گروه از فارغالتحصیلان است.
دکتر کاظمی با بیان این که با سیاستهایی مثل انبوهسازی و درآمدزایی دانشگاهها – با راهاندازی پردیسهای بینالمللی- گسترش پدیدههایی مثل پایاننامه نویسی و پایاننامههای بی کیفیت اجتناب ناپذیر است اظهار داشت: با این که تعداد پایاننامههایی که هر استاد میتواند راهنمایی کند به چهار پایاننامه محدود شده ولی در عمل هر عضو هیئت علمی ممکن است تا چند برابر این تعداد هم پایاننامه راهنمایی کند. باید طوری باشد که راهنمایی پایاننامه چندان امتیازی برای استادها نداشته باشد. نشریات از سال ۸۶ به نحو چشمگیری به انتشار مقالاتی روی آوردند که نوشته یک استاد و یک دانشجو بود در واقع مقالاتی که دانشجویان از پایاننامه خود تنظیم کرده بودند.
عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان این که پایان نامه در سیستم دانشگاهی ما بی ارزش شده که باید به آن ارزش دهیم و فرایند داوری پایاننامه ها را جدی بگیریم و شرایط فعلی را که اغلب استاد راهنما، جلسه دفاع را در اختیار میگیرد و گاه اجازه ارسال نظر هم به داور نمیدهد، اصلاح کنیم.
وی همچنین بر آموزش مکانیسم پایاننامه نویسی در دانشگاهها و توجه به آلترناتیوهای پایاننامه- ارایه پایاننامه در قالبهای دیگری به جز پایاننامههای مکتوب- تأکید کرد و گفت: بحث جایگزینهای پایاننامه را در دانشگاه علم و فرهنگ دنبال کردهایم که دانشجویان میتوانند به عنوان پایاننامه فیلم بسازند یا رمان بنویسند یا در سازمانی که کار میکنند اقدام پژوهی (مداخله در سیاست گذاری) انجام بدهند. دانشگاهها هم میتوانند برای درآمدزایی به جای جذب دانشجوی تحصیلات تکمیلی، دوره های کوتاه مدت شش ماهه برگزار کنند.
دکتر کاظمی با بیان این که مقوله پایاننامه نویسی هم مثل هر پدیده اجتماعی دیگر راه حل دارد، اظهار داشت: قانون و مقررات برای مقابله با این پدیده لازم است ولی راهحل نهایی نیست چرا که چنین مشکلات چندوجهی، راه حلهای پیچیده و چند وجهی هم نیاز دارند.
انتهای پیام
* نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند