عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی با بیان این که از سال ۸۷ تاکنون سال به سال با منفعلانهتر شدن الگوی تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاه ها مواجه هستیم اظهار داشت: معاونتهای فرهنگی در وزارت علوم و دانشگاهها توجه داشته باشند که در صورتی که از ایفای مسئولیتشان در برابر کنشگران دانشجویی و دفاع از آزادی در محیط دانشگاه -که اساساً این معاونتها برای انجام همین کار تشکیل شدهاند – کوتاهی کنند، در این صورت هیچ فرقی با سایر نهادهای فرهنگی مستقر در دانشگاه ندارند و این خطر وجود دارد که درون این نهادهای فرهنگی موازی حل شوند.
به گزارش دیده بان علم ایران، دکتر رضا صمیم که در سه، چهار سال اخیر بر موضوع مصرف فرهنگی متمرکز بوده و در تحقیقات خود به نقشها و کارکردهای غیر آموزشی دانشگاه در ایران هم توجه خاص داشته طی سخنرانی خود در موسسه به تحلیل روند تغییرات مصرف فرهنگی دانشجویان و برآورد آینده آن پرداخت.
وی با اشاره به این که این که دانشگاه علاوه بر نقش آموزشی، محل رخدادهای غیرآموزشی هم هست، گفت: یکی از نقشهای غیردانشی دانشگاه تربیت است که البته تربیت در دانشگاه کاملا متفاوت با تربیتی است که در نهادهای سنتی تربیتی و پرورشی در ایران دنبال میشود.
وی با بیان این که فرهیختگی، تخلق به اخلاق مدنی است و نقش تربیتی دانشگاه، تقویت اخلاق مدنی و شهروندی است، اظهار داشت: تولید و مصرف فرهنگی، بستر اصلی این تربیت متفاوت است که لازمه تحقق آن، آزادی است. اساسا دانشگاه به دلیل این که بیش از سایر ساختارهای اجتماعی، آزادی دارد میتواند زمینه این تربیت و خودتحقق بخشی را فراهم کند.
دکتر صمیم با بیان این که تولید و مصرف فرهنگی الزاماً به فرهیختگی منجر نمیشود، اظهار داشت: تولید و مصرف فرهنگی میتواند الگوی انتقادی یا منفعلانه داشته باشد و آن چه به فرهیختگی منجر میشود، تولید و مصرف فرهنگی انتقادی همراه با کنشگری است.
وی خاطرنشان کرد: یکی از نقدهایی که به تحقیقات قبلی در این حوزه داشتهام این بوده که در آن تحقیقات تولید و مصرف فرهنگی را به طور عام در نظر میگرفتند در حالی که تولید و مصرف منفعلانهای که با کنشگری فرهنگی در فضای دانشگاه همراه نباشد هیچ نسبتی با فرهیختگی برقرار نمیکند.
عضو هیئت علمی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی خاطرنشان کرد: در سومین تحقیقی که در میز تخصصی خود داشتم سعی کردم از طریق تحقیق روی دادههای تولید و مصرف فرهنگی در فاصله سالهای ۸۷ و ۹۷ ببینم این تولیدات، انتقادی بوده یا انفعالی و روند تغییرات آن به چه سمتی بوده است.
دکتر صمیم با بیان این که یکی از طلاییترین دورههای تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاهها که مقدمه تربیت فرهیخته بوده بین سالهای ۷۶ تا ۸۴ بوده است، خاطرنشان کرد: مدتی پس از ایجاد معاونت فرهنگی در وزارت علوم، ایده راهاندازی کانونهای فرهنگی مطرح شد و از سال ۷۸ با جدی شدن این طرح، معاونت تازه تأسیس فرهنگی، خود را به عنوان نهاد مدافع کنشگری فرهنگی دانشجویان معرفی کرد. این دفاع در قالب آیین نامههایی برای راهاندازی کانون ها محقق شد.
وی تصریح کرد: با راهاندازی کانونها که عملاً از تشکلهای سیاسی مهمترند، فضای دانشگاه بیش از گذشته به محلی برای تولید و مصرف فرهنگی تبدیل شد که نتیجه نهایی آن تربیت انسان فرهیخته است. عمده فرم های مصرف در آن عصر، رجوع به کتاب، فیلم و … بود که جنبه انتقادی داشت.
وی که سال ۸۷ را به عنوان ابتدای دوره ۱۰ ساله مورد بررسی خود انتخاب کرده تصریح کرد: در سالهای ۸۶، ۸۷ اتفاقی بسیار مهم و جدی افتاد که جدی شدن فضای مجازی بود. بسیاری از محققان این نکته را مطرح کردهاند که کوچ فزاینده دانشجویان به فضای مجازی فرصتی برای کنش آزادانه آنها فراهم کرده لذا در تحقیقات خود این پرسش را هم مدنظر داشته ام که آیا این اتفاق به تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاه کمک کرده یا نه؟
دکتر صمیم در عین حال با بیان این که کوچ فزاینده دانشجویان به فضای مجازی با پدیده کم رنگ شدن نقش معاونت فرهنگی به عنوان نهاد مدافع کنشگری فرهنگی آزاد دانشجویان همراه بوده اظهار داشت: علاوه بر کاهش حمایتهای معاونت فرهنگی از کنشگریهای فرهنگی دانشجویان که در عمل به سیاسیتر شدن فضای دانشگاهها منجر شد، دو اتفاق دیگر در آن سالها هم به افت تولید و مصرف فرهنگی در دانشگاه کمک کرد. یکی طرح بومی گزینی که اساساً نمیتوان از دل آن کنشگری فرهنگی آزاد و انتقادی را انتظار داشت.اتفاق دیگر، قانون احیای انجمن اولیا بود که اگر چه اجرایی نشد ولی طرح و جدی شدنش در تضاد با نقش معاونت فرهنگی وزارت علوم در معرفی دانشگاه به عنوان یک مکان منحصر به فرد برای کنش آزاد فرهنگی بود.
وی تصریح کرد: در چنین فضایی با عدم حمایت از کنشگری فرهنگی آزاد شاهد ظهور الگوی دیگری از کنشگری بودیم که غیررسمی و غیر دگرگون ساز است.
در آن مقطع، وزارت علوم خوشحال از این که مسئولیت دشوار فعالیتهای فرهنگی دانشجویان را از سرش باز میکند از پایان حمایتها استقبال کرد و بدین ترتیب هر چه از سال ۸۷ به جلو میآییم با رونق بیشتر فضای مجازی و منفعلانهتر شدن الگوی تولید و مصرف فرهنگی مواجه میشویم.
دکتر صمیم تصریح کرد: معاونتهای فرهنگی در وزارت علوم و دانشگاهها توجه داشته باشند که در صورتی که از ایفای مسئولیتشان در برابر کنشگران دانشجویی و دفاع از آزادی در محیط دانشگاه -که اساساً این معاونتها برای انجام همین کار تشکیل شدهاند – کوتاهی کنند، در این صورت هیچ فرقی با سایر نهادهای فرهنگی مستقر در دانشگاه ندارند و این خطر وجود دارد که درون این نهادهای فرهنگی موازی حل شوند.
به گفته دکتر صمیم، پذیرفتن مخاطرات و فعال کردن کانونهای فرهنگی دانشجویی تنها راهی است که به احیای جایگاه معاونت فرهنگی منجر می شود.
انتهای پیام
* نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند