نتایج یک پژوهش تازه نشان میدهد که “سکوت” در محیط کار میتواند به عنوان بایکوت و طرد این و آن همکار تلقی شود.
به گزارش دیدهبان علم ایران به باور این روانپژوهان تاثیر عاطفی چنین ارزیابیای در شرایط حاد به ایجاد حس حذف یا نفی در فرد میانجامد.
گروهی از روانپزشکان دانشگاه بازل (بال) سوئیس و همکاران آنان، “سکوت” را در رفتارهای اجتماعی افراد به ویژه در محیط کار بررسی کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که سکوت میتواند برای کسانی که انتظار واکنش دارند، حتی کابوسزا باشد.
سلما رودرت و کیپلینگ ویلیامز، مدیران این پژوهش که نتایج بررسی خود را در مجلهی تخصصی “شخصیت و روانشناسی اجتماعی” منتشر کردهاند میگویند: “سکوت” در محیط کار میتواند به عنوان بایکوت و طرد این یا آن همکار تلقی شود. به باور این روانپژوهان تاثیر عاطفی این تلقی بر شخص ویرانکننده است و میتواند در شرایط حاد به ایجاد حس حذف یا نفی در آن همکار بیانجامد.
در گزارش سلما رودرت و کیپلینگ ویلیامز در این رابطه آمده است: «حتی ابراز یک دلیل بی پایه و غیرمنطقی، میتواند از احساس رنجش فرد بکاهد.»
این کارشناسان توصیه میکنند: «حتی واکنش منفی از عدم واکنش بهتر است”.
ضرورت تعلق به جمع در تاریخ تکامل بشر
گروه پژوهش دانشگاه بازل، برای توضیح نتایج بررسی خود به تاریخ تکامل بشر استناد میکند و مینویسد این پدیده در ادوار گوناگون هم وجود داشته و انسانهایی که از جوامع روستایی یا گروه شکار طرد میشدند، خود را در معرض خطرات بیشمار میدیدند.
به باور پژوهشگران، نیاز عمیق انسان کنونی به تعلقداشتن به جمع یا این و آن جامعه، از همین “میراث تکاملی” سرچشمه میگیرد که به نیاز درک شدن، مورد پذیرش قرار گرفتن و به رسمیت شناخته شدن میانجامد.
نیاز “مشارکت در بازی”
انسان بهطورکلی نسبت به رفتارهای اجتماعی پیرامون خود حساسیت زیادی نشان میدهد و حس طرد و حذف شدن، بر این حساسیتها میافزاید. در این شرایط کوچکترین نشانهی مثبت یا منفی بر روحیه و علاقهی فرد “طردشده” و همکاریهای آتی او تاثیر میگذارد.
به گزارش دویچوله، رودرت و ویلیامز در مقالهی خود مینویسند که نشاندادن واکنشها و برخوردهای مثبت جمع، در ترمیم روحیه و کاهش رنجش فردی که خود را “حذف شده” احساس کرده، بیتاثیر نیست.
این پژوهشگران برای اثبات ادعای خود، نمونه بازی “پرتاب توپ” را شرح دادهاند. در این مثال یکی از بازیکنان گروهی سه نفره، هنگام بازی “حذف” میشود و کسی بهطرف او توپی پرتاب نمیکند. این “توپ بازی” ۴ بار تکرار میشود و فرد مزبور هم دو یا سه بار فرصت شرکت در بازی را پیدا میکند. همین امر رنجش و کدورت او نسبت به دیگران را از میان برمیدارد.
نادیدهگرفتهشدن: بدترین واکنش
در آزمایش دیگر، چند نفر برای اجارهی خانه به صاحبان آن مراجعه میکنند و جواب رد میگیرند. این امر در نظر اغلب داوطلبانی که موجرها برای رد تقاضایشان دلیلی ارایه ندادهاند، بسیار “دردناک” جلوه کرده است. بعضی گفتند که چون موجران با گرمی و مهربانی با آنان رفتار کردند، چندان از بابت رد تقاضا ناراحت نشدند. اغلب داوطلبان حتی پاسخهای مدلل منفی را بر جوابهایی که اصلا دلیلی برای رد تقاضای آنان ذکر نشده، ترجیح دادهاند و گفتهاند پاسخهایی مثل «چون شما آدم بیملاحظهای هستید، به شما اتاق اجاره نمیدهیم» برایشان کمتر آزاردهنده بوده است!
گروه پژوهش دانشگاه بازل در پایان گزارش خود مینویسد: حرف آخر در محیط کار در عمل برقرار کردن ارتباط، واکنش نشان دادن و برخورد کردن حتی به صورت منفی، بهتر از نادیدهگرفته شدن است.
انتهای پیام
* نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند