وزیر علوم، تحقیقات و فناوری چندی پیش اعلام کرد: «همه چیز آماده مرجعیت علمی ایران است.» اقتدار علمی و این که ایران جزو مراجع علمی در جهان باشد، آرزوی همه ایرانیان است؛ اما ضمن تردید جدی در تحقق کنونی آنچه وزیر علوم اعلام کرده، نکاتی چند مطرح است: مرجعیت علمی به جز سیاستهای مکتوب، کدام ملزومات را نیاز دارد که اکنون میتوان گفت دولتهای ما با هر گرایش سیاسی، آن را تمام و کمال فراهم کرده و طوری به سرعت حرکت علمی با تکیه بر افزایش بودجه پژوهش کمک کردهاند که اکنون همه چیز برای مرجعیت علمی ایران آماده است؟
به گزارش دیدهبان علم ایران، کسب مرجعیت علمی به شیوه کشورهای پیشرفته علمی مانند چین که در مدت زمان نه چندان زیادی، رتبه دوم تولید علم را از آن خود میکند، شرایطی نیاز دارد و مرجعیت علمی در هیچ کشوری نمیتواند تا آخر، به ایثارگری محققان دست خالیاش وابسته باشد. وعده افزایش دو برابری بودجه پژوهش در سال ۹۵ که هرگز محقق نشد؛ سهم بودجه پژوهش که به جای چهار درصد منظور شده در سیاستها، هیچ گاه به یک درصد تولید ناخالص ملی هم نرسید؛ طلب چند هزار میلیارد تومانی پژوهش دانشگاهها که چیزی به پایان سال نمانده ، هنوز پرداخت نشده است؛ سهم پژوهش از بودجه دانشگاهها که منبع مهم تولید علم هستند، تنها ۵ درصد است و باقی هم صرف سایر امور دانشگاهها میشود؛ حقیقتا کدامیک از همه این شرایط، نشانههایی از حرکت سریع به سوی مرجعیت علمی ایران و بهرهمندی مناسب از ظرفیت مثالزدنی نیروی انسانی نخبه در کشور داشته است؟
مرجعیت علمی ما، جدا از همه اهداف مکتوب در سیاستها، زمانی در واقعیت تحقق خواهد یافت که محققان به جای غصه حمایتهای مالی بسیار ناچیز از رسالههای دانشگاهی و تجهیزات فرسوده آزمایشگاهی، روزی، روزگاری و پس از ۲۰ سال (دو دهه تلاش و جنبش علمی) شأن خود را خرج چانهزنی برای بودجه پژوهش نکرده و از این مانع سخت، فارغ شده باشند.
دکتر صبوری، استاد بیوفیزیک و رییس پیشین مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران، برنده جایزه نخبگی «علامه طباطبایی»، پژوهشگر صاحبنظر در مبحث تولید علم و دارای سابقه طولانی در ارائه گزارشهای علمسنجی ایران، در گفتوگو با دیدهبان علم ایران، به ضرورتهای مرجعیت علمی ایران پرداخته و این که نظام آموزش عالی ما، خود، چگونه تبدیل به مانعی برای این مرجعیت شده است؟
بودجه پژوهش ۹۵ طبق وعده، دو برابر شد؟!
دکتر صبوری معتقد است هنوز در کشور ما به علم اعتقادی وجود ندارد تا پژوهش منشأ تصمیمات باشد. وی گفت: یادم هست که مدتی قبل، معاون توسعه مدیریت و منابع معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری گفت که به دلیل وجود مشکلات درآمدی در کشور، بودجه سال ۹۵ رشد چشمگیری نداشته، اما با توجه به تاکیدات مقام معظم رهبری و رییس جمهوری، بودجه پژوهشی کشور بیش از دو برابر خواهد شد و مبلغ بودجه پژوهشی ، از ۵۷ هزار میلیارد ریال در سال ۹۴ به ۱۲۰ هزار میلیارد ریال (حدود سه و نیم میلیارد دلار) در سال ۹۵ افزایش مییابد. به عبارت دیگر، باید شاهد افزایش سهم بودجه پژوهشی کشور از ۴۸ صدم درصد تولید ناخالص ملی به حدود یک درصد میبودیم.
وی همچنین یادآور شد: از سویی دیگر، برای دستیابی به جایگاه اول علمی و فناوری منطقه قرار بر این بود که سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی در پایان برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۴) به سه درصد برسد و این در اهداف ملی حوزه علم و فناوری مطرح شده بود. حال بیایید به همان یک درصد هم قانع باشیم که فراهم نشد و هیچ تغییری برای ارتقاء سطح پژوهش کشور انجام نشد. پژوهش همچنان با نبود امکانات دست و پنجه نرم میکند و نتایج بر امکانات بسیار قدیمی و فرسوده تکیه زده است.
تولید سه هزار مقاله بینالمللی در دانشگاه مادر با پول ۲۸ مقاله!
هیچ تغییری در امکانات تحقیق نسبت به سال قبل ایجاد نشده است
رییس پیشین مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران گفت: اعتباري در حدود ۷۰ هزار ميليارد ریال در جدول ۱۴ بودجه سال ۹۵ براي نوسازي تجهيزات و آزمايشگاهها اختصاص داده شده كه از اين ميان بيش از ۴۰ هزار ميليارد ریال براي نوسازي تجهيزات پژوهشي كشور در نظر گرفته شده است. اکنون که ۹ ماه از سال جاری میگذرد، هیچ تغییری در امکانات تحقیق نسبت به سال قبل ایجاد نشده است و در حالی که ما خودمان را برای خرید تجهیزات آماده کرده بودیم، بودجه کل پیشنهادی برای وزارت علوم حدود ۱۳۰ هزار میلیارد پیشبینی شد و در این بین، بودجه پیشنهادی برای دانشگاه تهران ۷ هزار میلیارد ریال بوده است. در یک حالت خوشبینانه، اگر پنج درصد این مبلغ برای پژوهش هزینه شود، سهم پژوهش در دانشگاه اصلی و جامع کشور با بیش از ۲۲۰۰ نفر عضو هیئت علمی تنها ۳۵۰ میلیارد ریال است. در کشورهای پیشرفته به ازای هر مقاله علمی خارج منتشر شده از نتایج پژوهش حدود ۳۵۰ هزار دلار (تقریبا ۱۲٫۵ میلیارد ریال) هزینه میشود. بنابراین، با این مبلغ در دانشگاه تهران باید ۲۸ مقاله در سال منتشر شود! اما دانشگاه تهران در سال گذشته سه هزار مقاله در سطح بینالمللی منتشر کرده است که ما میگوییم برای کسب جایگاه مناسب بینالمللی باید این تعداد مقاله به شش هزار (یعنی دو برابر فعلی) برسد. لذا تا پژوهش واقعی و با کیفیت، راه درازی در پیش داریم.
تا وقتی سود سرشار واردات نصیب برخی مدیران میشود، بودجه پژوهش زمینگیر است!
دکتر صبوری، بر همین اساس تاکید میکند تا وقتی به پژوهش و مسیر علمی اعتقاد جدی وجود نداشته باشد، بودجه پژوهش زمینگیر است. قرار بود که برای دستیابی به جایگاه اول علمی و فناوری منطقه، سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی در پایان برنامه پنجم توسعه (۱۳۹۴) به سه درصد برسد. وقتی برخی مدیران ما در مسیرهایی قرار میگیرند که از واردات کالاهای بیکیفیت سود سرشاری نصیب خود میکنند، هرگز اجازه نمیدهند که در خودکفایی، بر اساس پژوهش برنامهریزی شود. توسعه سیاسی-اقتصادی، بدون توسعه علمی کاری عبث و بیهوده است. اینکه سهم پژوهش از تولید ناخالص ملی، سالهاست محقق نشده، خود دلیلی بر عدم اعتقاد به پژوهش برای رشد و شکوفایی کشور و خوداتکایی است.
سالهاست تجهیزات به آزمایشگاهها تزریق نشده است
وی افزود: سالهاست که بودجههای پژوهشی اندک مانع نو کردن تجهیزات آزمایشگاهی شده است. بودجههای پژوهشی موجود به سختی کفاف مواد مصرفی دانشجو برای انجام پایاننامه را میدهد و اصلا امکان تجهیز آزمایشگاهها را فراهم نمیکند. اولویت صرف بودجههای پژوهشی، در حال حاضر، تامین مایحتاج اولیه دانشجویان است. در رشتههای علوم پایه، اعضای هیأت علمی تلاش زیادی میکنند تا بتوانند مواد مصرفی دانشجویان را فراهم کنند تا با همان امکانات قدیمی بتوانند دانشجویان خود را فارغالتحصیل کنند. سالهاست تجهیزات به آزمایشگاهها تزریق نشده است.
بودجه ناچیز و ناعادلانه حمایت از پایاننامهها و رسالهها، دغدغه بزرگ هیات علمی دانشگاههاست
استاد دانشگاه تهران، همچنین اعتبارات تخصیصی به حمایت از پایاننامهها را نه تنها کافی ندانست بلکه تاکید کرد که این بودجه، بسیار ناعادلانه و نامناسب توزیع میشود؛ به طوری که در دانشگاه تهران برای انجام یک پایان نامه کارشناسی ارشد چهار و نیم میلیون ریال و برای انجام یک رساله دکتری فقط دوازده میلیون ریال، آن هم به صورت قسطی، تعلق میگیرد. در حوزه علوم پایه، این مبلغ یک سوم مبلغ لازم را هم پوشش نمیدهد و برای اعضای هیات علمی دغدغه بزرگی را ایجاد میکند که بودجه لازم را بیابند. در بسیاری از موارد هم کارهای بیکیفیت به عنوان پایاننامه و یا رساله تدوین میشود تا به این طریق بودجه کمتری صرف شود.
داشتن ۲۸۰۰ دانشگاه اصلا آمار جالبی نیست/نباید بیش از یکصد دانشگاه میداشتیم
چین با ۲۰ برابر جمعیت ایران نصف این تعداد دانشگاه ندارد
وی با اشاره به اعلام مرتب افزایش تعداد دانشگاهها از سوی مسوولان، از توسعه بیکیفیت آموزش عالی به شدت انتقاد کرد و گفت: متاسفانه کمیگرایی در همه چیز و همه جا رسوخ کرده است. گفته میشود که در کشور ۲۸۰۰ دانشگاه وجود دارد. این اصلا آمار جالبی نیست. کشور چین نصف این تعداد هم دانشگاه ندارد. فکر میکنیم که تعداد دانشگاه باعث رشد علمی است. ما نباید بیش از یکصد دانشگاه در کشور داشته باشیم. نتیجه این انحراف فکری همین است که میبینید. به طوری که در مدیریت منسجم و هدفمند دانشگاهها دچار مشکل شدهایم.
اول دانشگاه را ایجاد، بعدا برای داشتن هیات علمی چارهجویی کردهاند!
پژوهشگر برجسته کشور در همین افزود: بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و غیرانتفاعی فاقد هرم هیأت علمی است. در بسیاری موارد ابتدا واحد دانشگاهی ایجاد شده و بعدأ در خصوص تامین هیات علمی مورد نیاز چاره اندیشی شده است. هیأت علمی در دانشگاه باید از یک هرم و مراتب استاندارد برخوردار باشد. در رأس این هرم استادان، در میانه آن دانشیاران و در کف آن استادیاران قرار میگیرند. فرامین، سیاستها و برنامهریزیها توسط استادان صادر شده و توسط دانشیاران و استادیاران به دقت اجرا میشود. همه کارها گروهی انجام شده و در هر گروه استاد، دانشیار و استادیار همه وجود دارند و در کمال احترام متقابل با دانشجویان تحصیلات تکمیلی (کارشناسی ارشد و دکتری تخصصی) و پسادکتری ، کار تحقیقاتی و آموزشی انجام میدهند.
بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای غیرانتفاعی در حد دبیرستان هم نیستند
به گفته استاد دانشگاه تهران، این هرم در اغلب واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی وجود ندارد. بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی با چند مربی (کارشناس ارشد) و جذب استادیاران حقالتدریسی و نیمه وقت از واحدهای دیگر و یا دانشگاههای دولتی آغاز به کار کرده و خارج از استاندارهای لازم و بدون نظارت علمی، رشد بیرویه یافته و حتی اقدام به پذیرش دانشجویان تحصیلات تکمیلی کردهاند تا کسب درآمد کنند و فقط مدارک علمی صادر شود. بدیهی است که در این رشد بیرویه و بیقاعده، پژوهش جایگاهی ندارد و اگر هم گاهی دارد رعایت اصول اخلاقی و برنامهریزی برای رشد کیفی نمیشود. در آموزش این واحدها اشکالات زیادی وجود ندارد، قبل از اینکه بخواهیم راجع به نبود تحقیقات در آنها صحبت کنیم. بسیاری از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاههای غیرانتفاعی در حد دبیرستان هم نیستند.
تعداد، تعداد و تعداد…، دغدغه آموزش عالی ما شده است
دانشگاه هاروارد، ۱۰ نشریه علمی هم ندارد، دانشگاه تهران ۱۲۰ نشریه علمی دارد!
رییس پیشین مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران، گفت: نظام آموزش عالی ما گرفتار رشد کمی و عددسازی است. اکنون در نظام آموزش عالی ما آنچه مهم است، تعداد واحد دانشگاهی، تعداد مدرک دانشگاهی، تعداد دانشجویان، تعداد نشریات علمی، تعداد مقالات علمی، تعداد … است. همهاش صحبت از تعداد است. تعداد واحدهای دانشگاهی ما بیش از دو برابر تعداد دانشگاههای چین است که جمعیت آن بیست برابر ایران است. تعداد نشریات علمی فقط دانشگاه تهران، صد و بیست مورد است، در حالی که دانشگاه هاروارد، معتبرترین دانشگاه جهان، ده نشریه علمی هم ندارد. با کمال افتخار بیان میکنیم که دانشگاه آزاد اسلامی با بیش از یک میلیون دانشجو، بزرگترین دانشگاه جهان است! شام و ناهار هیچ چی، آفتابه، لگن صد دست! پتانسیل کشور ما بیش از صد دانشگاه نیست و مادامی که این را درک نکنیم بیراهه میرویم.
سهم ایران در مقالات نیچر و ساینس طی ۲۰ سال گذشته دو مقاله بوده است!
انتشار مقاله در نشریاتی چون نیچر و ساینس نیاز به امکانات و تجهیزات پیشرفته دارد
دکتر صبوری، با اشاره به اهمیت انتشار مقالات علمی در مجلات معتبر بینالمللی و آثار جهانی برای علم هر کشوری، گفت: از سال ۱۹۹۶ تا انتهای سال ۲۰۱۵ (در طول بیست سال گذشته) تعداد ۱۰۸ هزار و ۲۷۷ سند علمی در دو نشریه نیچر و ساینس منتشر شدهاند که ۴۲/۴ درصد آن از آمریکا، ۱۰/۸ درصد از انگلیس و ۶/۳ درصد از آلمان بوده است و تنها در ۳۴ سند آدرس ایران آمده است . رتبه ما در این دو نشریه ۶۳ است. عربستان سعودی، ترکیه و پاکستان به ترتیب با ۱۱۱، ۹۴ و ۴۳ سند نسبت به ما در موقعیت بهتری قرار دارند. از ۳۴ سند کشور، ۹ مورد آن در سال ۲۰۱۵ منتشر شده است. در سالهای ۲۰۱۰، ۲۰۱۱، ۲۰۱۲، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۴ به ترتیب تعداد اسناد ایرانی ۴، ۲، ۳، ۴ و ۱ بوده است. بنابراین، شاهد یک رشد نسبی اما نه خیلی معنیدار بودهایم. از ۳۴ سند علمی، ۲۲ مورد آن مقاله کامل است که فقط در دو مورد آدرس اصلی ایران است و در بقیه فقط یک همکار ایرانی در مقاله خارجی نقش داشته است. در واقع، فقط دو مقاله از ایران ارسال شده است.
وی یادآور شد: البته انتشار یک مقاله در نشریاتی چون نیچر و ساینس نیاز به امکانات و تجهیزات پیشرفته و همکاریهای گروهی دارد که در حال حاضر با این امکانات به سختی مقدور است. همین که محققان ما با دست خالی و بدون هیج حمایت و برنامهای در سایر نشریات معتبر جهان مقاله منتشر میکنند، نشان از همت و پتانسیل علمی بالای آنهاست. با ۳۵ میلیارد تومانی که باید در دانشگاه تهران ۲۸ مقاله مطابق نرخ معمول جهانی منتشر شود، سه هزار مقاله انتشار مییابد. به داشتن چنین دانشمندان ایثارگری باید آفرین گفت و دستشان را بوسید.
کاهش سهم مقالات کنفرانسی محققان ایرانی
عدم حمایت مالی مسوولان و بیاحترامی و سختگیری سفارتخانههای خارجی
استاد بیوفیزیک دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به مقالات محققان ایرانی در همایشهای معتبر بینالمللی و دلایل کاهش آن گفت: سالهاست که نه دانشگاهها آن حمایت مالی لازم را از محققان برای رفتن به همایشهای علمی به عمل میآورند و نه سفارتخانههای خارجی برخورد مناسبی با دانشمندان ما میکنند و در دادن ویزا بسیار سختگیر شده و در بسیاری از موارد حرمت شکنی میکنند. محقق توقع بیاحترامی از هیچ کس را ندارد. اگر قرار باشد، ایرانی بودن مورد سرزنش و بیاحترامی باشد همان به که ترک همایش شود. به عبارتی، مشکلات سیاسی کشور هم دامن محققان ما را میگیرد و آنها را از رفتن به همایشهای علمی باز میدارد. من فکر میکنم که اگر برخوردهای نامناسب سفارتخانههای خارجی در کار نبود، محققان ما از خود مایه میگذاشتند و از رفتن به همایش خود را بینصیب نمیکردند و لذا مشکلات مالی در درجه دوم اهمیت است.
اکنون وقت دوری کردن از کمیگرایی در مقالات است
دکتر صبوری، علاوه بر ایجاد زمینههای لازم برای انتشار مقالاتی از ایران در مجلات معتبر بینالمللی همچون نیچر و ساینس و نیز حضور محققان کشور در همایشهای علمی مهم بینالمللی برای توسعه علمی، به اهمیت استناد و ارجاع به مقالات اشاره کرد و گفت: نمیخواهم بگویم که مقالات ما همه با کیفیت بوده و میدرخشند. اما میخواهم بگویم که درصد مقالاتی که ارجاع نمیگیرند تابع زمان داده شده برای کسب ارجاع است. اگر یک سال پس از انتشار برویم ارجاعات مقالات را بررسی کنیم شاید این گفته برخی درست باشد که ۴۰ درصد مقالات بیارجاعند؛ اما اگر دو یا چند سال بعد به سراغ این مقالات برویم، جواب متفاوتی میبینیم. برای شمردن ارجاعات باید حداقل پنج سال صبر کرد. با این حال، برای افزایش تعداد استنادات به مقالات، هر چه بکاریم درو میکنیم. با این بودجههای پژوهشی بیشتر از این توقع نباید داشت. با این حال در دهه نود با تمام توان، تلاش میکنیم تا از کمیگرایی دوری شود و محققان کیفیت را فدای کمیت و کارهای بیهوده نکنند. در دو دهه قبل (دهههای هفتاد و هشتاد) همه چیز کمیت بود، چون همان کمیت لازم هم برای ارزیابی نبود. اما حال به کمیت مطلوب رسیدیم، صحبت از کیفیت کرده و دیگران را از کمیگرایی برحذر و کار با کیفیت طلب میکنیم. مسیر پیموده شده درست و طبیعی بوده است. جای نگرانی نیست. با توکل به خداوند متعال، به امید آیندهای روشن گام برمیداریم.
هر کسی نمیتواند در دانشگاه درس روش تحقیق بدهد
پژوهشگر مطرح کشور، برای توسعه علمی، یک اصل مهم دیگر را لازم دانست و آن فرهنگ پژوهش است و در این زمینه گفت: بدون پژهش نگوییم، ننویسیم، قضاوت نکنیم و هیچ عملی انجام ندهیم. بدون پژوهش، نه. پژوهش کردن، خود راه و رسم و اصولی دارد و در سرآغاز آن باید اخلاق علمی آموخت. پژوهش یک مسیر علمی است و باید ابتدا آن مسیر را فراگرفت. باید در نزد استادان تلمذ کرد. در دانشگاهها درس روش تحقیق وجود دارد و این درس را هر کسی نمیتواند بدهد. مدرس درس باید خود پژوهشگر و به اخلاق پژوهشی واقف باشد. پژوهش نیاز به یک تیم تحقیقاتی دارد، افرادی که بتوانند با رعایت حق و حقوق یکدیگر و احترام متقابل با هم کار کنند و در کسب نتایج و ثبت اختراعات و انتشارات عادلانه قضاوت کنند. رعایت حق و حقوق افراد درگیر پژوهش و احترام متقابل در حین کار پژوهشی، در یک تیم تحقیقاتی بسیار مهم است. آنچه قابل تکرار نباشد، حق انتشار ندارد. دادههای تجربی، قابل دستکاری نیستند. استفاده از نوشته دیگران، آدابی دارد. قبل از پژوهش، باید اصول پژوهش را دانست.
مدیران ناآگاه و ناکارآمد را گماشتیم تا برای همه، حتی برای نخبگانمان تصمیم بگیرند
به همه گفتیم طبق این مقررات بنویسید، بدون آنکه اخلاق نوشتن را به آنها آموزش دهیم
رییس پیشین مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران در ادامهی بحث مهم اخلاق پژوهش، به وجود زمینههای رقابت ناسالم پژوهشی در مراکز پژوهشی و دانشگاهها و برخی از دلایل آن اشاره کرد و گفت: مشکلات آموزش عالی زمانی آغاز شد که به دنبال کمیت و بزرگنمایی بیمورد آن رفتیم. گفتیم حیف است جوانان بازمانده از کنکور به خارج کشور بروند، پولشان را بدهند به خودمان تا تحصیلاتشان را بالا ببریم و به آنها مدرک دانشگاهی بدهیم. برای جوانان هر طور شده اصطلاحا دانشگاه ساختیم، بدون آنکه استاندارهای لازم دانشگاهی را رعایت کنیم. بدون ضابطه در دانشگاههای نوپا که قدم به قدم ایجاد شد و اکنون به هزاران مورد رسیده است، هیأت علمی جذب کردیم. امروز بر طبل تبلیغاتی خود میکوبیم که هزاران دانشگاه داریم و پنج میلیون دانشجو، بدون آنکه برای آینده آنها فکری بکنیم و شغلی ایجاد کنیم. تحصیل را به عنوان مسکنی برای تاخیر در گرفتن شغل رواج دادیم. درب دانشگاهها را برای همه بویژه مسئولان نظام، نمایندههای مجلس و مدیران باز کردیم و مسیری سهل برایشان فراهم ساختیم تا مدرک دانشگاهی بگیرند. کیفیت را به بهای کمیت ذبح شرعی کردیم. همه راههای رفته در کشورهای پیشرفته را بر خود مسدود کردیم تا خود راه جدید و میانبری خلق کنیم. غافل از اینکه بیراهه میرویم. مدیران ناآگاه و ناکارآمد را گماشتیم تا برای همه، حتی برای نخبگانمان تصمیم بگیرند. تفاوتها را ندیدیم، چون اعتقادی به تفاوت نداشتیم. خواستیم همه چیز یکسان باشد. غافل از اینکه تمام زیبائیهای آفرینش در همین تفاوتهاست و خداوند از آسمان آب میفرستد تا هر برکهای به فراخور حال خودش سیرآب شود. دیدگاههای بسته و غیرعلمی را بر همه دانشگاهها، کوچک و بزرگ، یک جور دیکته کردیم. به همه گفتیم طبق این مقررات بنویسید، بدون آنکه اخلاق نوشتن را به آنها آموزش دهیم.
وقتی رقابت ناسالم و رشد کمی در آموزش عالی مورد توجه باشد، تقلب علمی هم نتیجه طبیعی آن است
با این بودجههای اندک و ناعادلانه پژوهشی، انتظار تقلب و جعل بیشتری میرفت
دکتر صبوری با اشاره به بحث تقلب و جعل علمی به عنوان پدیدهای بسیار ضد اخلاقی در پژوهش، گفت: تقلب (plagiarism) و جعل (pseudoscience) در علم دو پدیده زشت در جهان علم بوده و هست و با توجه به ظهور و رشد اینترنت در سالهای گذشته، متاسفانه بسیار هم رشد کرده است و اکنون به یک معضل جهانی تبدیل شده است. این دو پدیده زشت در همه کشورها، حتی در کشورهای پیشرفته مثل آمریکا، آلمان، انگلستان و ژاپن هم مثل ایران وجود دارد. مقالات زیادی در بهترین نشریات جهان از جمله نیچر، ساینس، سل، خون و … از سوی محققان کشورهای پیشرفته به چاپ رسیده است و صدها و گاه هزاران بار هم ارجاع گرفته اما بعدأ در آنها نشانههایی از جهل و تقلب پیدا شده و آنگاه از نشریه حذف شدهاند. این که از بیش از سی هزار مقاله منتشر شده ایران در سال، تنها ۵۸ مقاله و آن هم نه در نشریات خیلی مهم و مشهور از نشریات خارج شود، خیلی فاجعه بزرگی نیست که بحث محافل و مصاحبه مسؤولان باشد و این همه دغدغه فکری برای آنها ایجاد شود. البته تقلب و جعل، حتی یک مورد کوچکش هم محکوم است و در شأن و منزلت ما نیست اما در جامعه ما به دلیل عدم آشنایی مدیران ما بیش از حد بزرگنمایی و راجع به آن اطلاعرسانی و مصاحبه شد. در مقابل حجم زیاد مقالات منتشر شده ایران (حدود سی هزار فقط در سال گذشته میلادی) اتفاق مهمی روی نداده و مشکلی وجود ندارد. این مشکل کوچک هم ناشی از مدیریت و برنامهریزی غلط خود ماست. وقتی رقابت ناسالم و رشد کمی در آموزش عالی مورد توجه باشد، این نتیجه هم طبیعی است. اتفاقأ با این بودجههای اندک و ناعادلانه پژوهشی، انتظار تقلب و جعل بیشتری میرفت. عدهای هم که به طور نابجا عضو هیات علمی بوده و به دلیل ناتوانی در آموزش و تحقیقات، شایسته این مسند نیستند و خارج از ضوابط، تنها به دلیل نیاز رشد کمی، جذب دانشگاهها شدهاند با بزرگ کرن موضوع سعی در کوچک کردن دیگران دارند تا شاید کوچکی خود را پنهان کنند. عدهای هم می خواهند از این موضوع به نفع توسعه افکار سیاسی خود استفاده کنند. مواظب باشیم در این جریان، محققان ما که ایثارگرانه فعالیت علمی کردهاند آسیب نبینند.
تولید علم فقط تولید مقاله نیست
وی در خصوص لزوم افزایش کیفیت مقالات محققان ایرانی به ذکر این نکته پرداخت که تولید مقاله با تولید علم ارتباط دارد، چرا که از جمله نتایج تولید علم میتواند تولید مقاله باشد. اما تولید علم، فقط تولید مقاله نیست، بویژه اگر قرار باشد در هر جا منتشر شود. البته در طول دو دهه اول حرکت علمی کشور (دهههای هفتاد و هشتاد هجری شمسی) این لازم بود که رتبه علمی کشور تنها بر اساس شمارش تعداد مقالات منتشرشده بینالمللی بیان شود، زیرا تعداد مقالات منتشرشده محققان ما اندک بود و از اینرو میتوانست نقش مهمی در ارتقای علمی کشور داشته باشد. در واقع، باید تعداد مقالات علمی کشور به یک حد قابل ارزیابی برسد. در دهه نود، کیفیت مقالات قابل مطرح شد. اکنون باید محققان ما به سمت انتشار مقالات با کیفیت و انتشار آن در نشریات برتر جهان هدایت شوند. اکنون که حدود یک و نیم درصد مقالات منتشرشده در جهان از آن ایران است، باید کیفیت مقالات را رشد داد.
مهم است که یک مقاله چه قدر جهان علم را تحت تاثیر قرار داده است
داور مجلات مختلف بینالمللی در حوزه علوم زیستی تاکید کرد: در رتبه علمی یک کشور، علاوه بر تعداد مقاله به عنوان یک عامل مهم، باید به کیفیت مقالات هم توجه کرد. در کیفیت سنجی مقالات، محل انتشار (نام نشریه و ناشر، بعلاوه اعتبار جهانی آن) و همچنین تعداد ارجاعات علمی و آدرس این ارجاعات، بعلاوه نرخ و تداوم این ارجاعات، مطرح است. در واقع اینکه مقاله کجا منتشر شده است و چقدر جهان علم را تحت تاثیر قرار داده هم مهم است. از اینرو، گاهی رتبه بندیها تنها بر اساس میزان ارجات به مقالات علمی به عنوان کیفیت تولیدات علمی مطرح میشود.
ما چگونه تولید علم خود را میسنجیم، جهان چگونه؟
استاد دانشگاه تهران، برای دانستن این که در چه رتبهای از علم قرار داریم ، شاخصهای مهمی را نیز مطرح و تاکید کرد: در رتبهبندی کشورها از نظر علم، باید به همه این نکات توجه کرد:
برنامه جهانی و واقعیتها را نادیده گرفتهایم
برنده جایزه نخبگی «علامه طباطبایی»، در ادامه بحث تولید علم به نکتهای مهم اشاره کرد که متاسفانه ما در کشور مسیر عکس آن را میپیماییم: آینده از آن کشورهایی است که در حوزه علوم زیستی بیشترین سرمایهگذاری را داشته باشند و اکنون بیشترین بودجههای تحقیقاتی در کشورهای پیشرفته صرف تحقیقات در حوزه علوم زیستی میشود.
وی با اشاره به این که از نظر تولید مقاله، رتبه جهانی ما در حوزه مهندسی نهم است و بالاترین رتبه را در بین همه رشتهها داریم افزود: شیمی و ریاضیات ایران با داشتن رتبه جهانی ۱۲ در تولیدات علمی، در مرتبه بعدی پس از مهندسی قرار دارند. با وجود نیاز کشور به سرمایهگذاری در حوزه علوم زیستی، رشد بیرویه رشتههای مهندسی در کشور، به خاطر بازار کار بیشتر در گذشته بوده و در واقع میراث گذشته است. بهترین جوانان ما هم همیشه جذب رشتههای مهندسی در دانشگاهها شدهاند. یک علت دیگر هم استفاده از لفظ “مهندس” برای فارغالتحصیلان کارشناسی (لیسانس) است که خانوادهها را به انتخاب این رشته در دانشگاهها سوق داده است. استفاده از لقب “مهندس” در مراسم خواستگاری برای خانواده داماد از آرزوهای خانواده ایرانی بوده و هست. بدون توجه به اهمیت علوم پایه، همین تصورات باعث رشد کاذب رشتههای مهندسی شده است. در دانشگاههای غیرانتفاعی، راهاندازی دورهها در رشتههای مهندسی نسبت به رشتههای علوم پایه که پرهزینه هم هستند، بیشتر مورد توجه بوده است. همه اینها درحالیست که امروز توجه به علوم زیستی و تحقیقات در این حوزه، مبنای رشد علمی و کارآفرینی شده است. بیشترین بودجههای تحقیقاتی در کشورهای پیشرفته صرف تحقیقات در حوزه علوم زیستی میشود. بهداشت، سلامتی، حفظ محیط زیست، استفاده بهینه از منابع طبیعی، تقلید از طبیعت در زیربنای صنعت، تجارت و مسائل اقتصادی و … همه از حوزه علوم زیستی است.
رتبه جهانی ما در حوزه علوم زیستی از نظر تعداد مقاله منتشرشده بینالمللی ۲۴ است و در حوزه علوم از همه کمتر است. بنابراین، ما برنامه جهانی و واقعیتها را نادیده گرفتهایم.
آمریکا، اروپا و ژاپن، در راس اختراعات بینالمللی هستند
استاد دانشگاه تهران، در ادامه سهم تولیدات علمی هر کشور در اختراعات بینالمللی را نیز بسیار مهم توصیف کرد و در عین حال یادآور شد: متاسفانه، رتبه کشور از نظر تولید مقاله با رتبه کشور از نظر ثبت اختراعات بینالمللی هماهنگی ندارد و تفاوت زیادی وجود دارد. ثبت اختراعات بینالمللی غالبا در امریکا، اروپا و ژاپن صورت میگیرد و مستلزم صرف هزینه زیادی است که درموارد بسیاری، از عهده محققان ما هم خارج است. اگر قرار است در این زمینه، که شاخص مهمی در رتبه تولید علم است، حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید تحولی بزرگ در بودجه تحقیقات کشور رخ دهد.
خروج نخبگان با تاکید بیش از حد بر توسعه سیاسی به جای توسعه علمی
وی یکی از لوازم ارتقای رتبه تولید علم را حفظ نیروی انسانی ارزشمند علمی و در رأس آن نخبگان، با اتکا به اجرای سیاستهای درست دانست و گفت: عدم اعتقاد به علم و پژوهش و شعارهای بیپایه و اساس برخی مسؤولان، تاکید بیش از حد بر توسعه سیاسی بجای توسعه علمی، ناکارآمدی مدیران آموزش عالی، نبود امکانات تحقیقاتی، بیاحترامیها و قدرنشناسیها و بیتوجهیها به مقام والای محقق و دانشمند، توسعه بیش از حد آموزش عالی و سرگردانی و بیشغلی جوانان فارغالتحصیل دانشگاهی چالشهای عمده پیش روی ما در برابر گشوده شدن دربهای خروج کشور است تا سرمایه نیروی انسانی ما به راحتی از دست بروند. بیسمارک، در زمانی که صدر اعظم آلمان شد، بر این باور بود که باید به دانشمندان آلمان اهمیت داد و با شناخت و حمایت از آنها، سطح دانش و فن را بالا برد. در سایه حمایت بیسمارک از دانشمندان بود که آلمان از نظر فنی و علمی، قدرت اول صنعتی اروپا شد. از دلایل عمده پیشرفت علم در چین که منجر به رتبه دوم علمی آن کشور در جهان شد، بازگشت نخبگان علمی در یک برنامه مدون و منظم بود.
پنج آفت مهم دانشگاههای ما را تهدید میکند
وقتی یک استادیار تازه فارغالتحصیل میتواند طولانی مدت رییس دانشگاه شود!
دکتر صبوری با اشاره به این که دانشگاهها مهمترین مراکز تولید علم در هر کشور هستند گفت: متاسفانه پنج آفت مهم دانشگاههای ما را تهدید میکند.
وی در این باره افزود: در انتصاب رؤسای دانشگاها، سلسه مراتب دانشگاهی و حق تقدمها رعایت نمیشود. حتی یک استادیار تازه فارغالتحصیل و آن هم برای یک مدت طولانی رئیس دانشگاه مادر میشود. بدیهی است که دیگران او را نپذیرفته و با او همکاری نمیکنند.
به گفته استاد دانشگاه تهران، در انتصاب رؤسای دانشگاهها و همچنین رؤسای دانشکدهها، بینش سیاسی مقدم بر بینش و توان علمی و همچنین توان مدیریتی و حوزه کاری سرآمد نسبی دانشگاه است. گاهی دکترای یک رشته مهندسی رئیس دانشگاهی میشود که حوزه فعالیت آن دانشگاه اصلأ مهندسی نیست!
دوره زمانی فعالیت رئیس دانشگاه تابع خط فکری سیاسی رئیس جمهور و وزیر انتصابی است
این پژوهشگر برجسته کشور در حوزه بیوفیزیک، گفت: دوره زمانی فعالیت رئیس دانشگاه تابع خط فکری سیاسی رئیس جمهور و وزیر انتصابی مربوطه وی است. غالبأ این دوره خیلی کوتاه است و فرصت برنامهریزی برای رئیس انتصابی وجود ندارد.
استادان و دانشجویان دائما در حال تطبیق خود با سیاستهای روسای جدید هستند
دکتر صبوری همچنین در بیان دیگر آفات تهدیدکننده دانشگاههای کشور خاطرنشان کرد: اغلب، رئیس انتصابی با خط فکری سیاسی و در نتیجه عملکرد رئیس قبلی مشکل اساسی دارد و وقت عمده وقت خود را صرف تغییرات آییننامهها و تعویض مدیران قبلی میکند. بنابراین، هیچ چیز ثبات ندارد و همواره همه چیز در حال تغییر است. اعضای هیأت علمی و دانشجویان، بویژه دانشجویان تحصیلات تکمیلی، همواره باید خود را با قوانین و مقرراتی جدیدی تطبیق بدهند که در آنها سردرگمند.
وقت رؤسای انتصابی دانشگاهها به جای مراسم علمی صرف مراسم سیاسی میشود
استاد مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک ایران افزود: رئیس انتصابی دانشگاه، باید وقت زیادی را در مراسم غیرعلمی و به ویژه سیاسی بگذارد، تا مورد سرزنش و تهمتهای ناروا قرار نگیرد و هر سخن و عملکردی نداشته باشد تا مورد هجمه شبنامه ها و ناسزا قرار نگیرد. شرکت در مراسم سیاسی و نظایر آن برای رئیس انتصابی نسبت به مجالس برنامهریزیهای آموزشی و تحقیقاتی اولویت دارد و تعدادشان هم کم نیست و دیگران برای او وقت منظور میکنند.
انتهای پیام
استاد فرزانه
جناب دكتر صبوري عزيز
نقدي عالمانه بر وضعيت موجود بود. متاسفانه حقير ديگر نااميد شده ام زيرا سرنوشت دانشگا هاي ما به دست افراد غير علمي و فقط سياسي و جناحي افتاده است و اين سر نوشت بعد از ۳۸ سال از نظام مقدس جمهوري اسلامي اصلا برازنده نيست.
سلام آقای دکتر صبوری
باتشکر از نظرات جناب عالی. ولی یک مشکل حاکم بر نظام علمی کشور عدم تطابق گفتار و عقاید مدیران با عملکرد آنها در صحنه واقعی است. به عنوان مثال خود حضرتعالی در مواردی از تصمیم گیریهای خود در دانشگاه تهران واقعا به آنچه میفرمایید عمل نمیکنید و این موضوع دردناکتر از آن است که یک مدیر در اثر ناآگاهی عملکرد منفی در محیط علمی از خود نشان دهد. به نظر اینجانب درد مشترک کنونی کشور عدم تطابق گفتار و عمل است و در سطوح بعدی غرض ورزی و استبدادفکری مدیران علمی است.