به گزارش دیدهبان علم ایران، فاطمه لونی، دانشجوی دکتری بیوتکنولوژی کشاورزی در یادداشتی به مناسبت نخستین سالگرد درگذشت استاد بهزاد قرهیاضی، موسس پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی و پدر بیوتکنولوژی کشاورزی ایران آورده است:
«به نام پدر- به یاد عزیزترین عزیزانی که یادش تا همیشه زنده است.
گام اول-فناوری هراسی و دانایی ستیزی عزیزانمان را از ما گرفت: جشن پایان کرونا نزدیک است. فناوری هراسی و دانایی ستیزی مانع از ورود به موقع واکسن و انجام واکسیانسیون شد.
نورچشمانی را از دست دادیم که می توانستند امروز کنارمان باشند. روند کند پذیرش این تکنولوژی در کشورهای جهان سومی تنها ضررش به مردم رسید و در این وانفسا عدهای سودهای کلان از پرپر شدن عزیزانمان بردند.
دکتر بهزاد قره یاضی پدر بیوتکنولوژی کشاورزی ایران، که عمری مجاهدانه با فناوری هراسی جنگید، در بامداد ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ در حالیکه همه وجودش عشق به ایران بود، از میان ما رفت.
گام دوم- جنگ جهانی گندم: عنوان اصلی بحث میان افراد افزایش نرخ جهانی گندم است، آیا می دانستید” هر تن گندم در بازارهای جهانی بنا به نوع و کیفیت آن بین ۴۵۰ تا ۵۰۰ دلار به فروش میرسد. (رییس کانون انجمنهای صنایع غذایی ایران)
به گفته سخنگوی گمرگ ایران طی ۳۰ سال اخیر (از سال ۱۳۷۱ تا ۱۴۰۰ ) بالغ بر ۸۴۵ میلیون و ۸۶۷ هزار و ۱۴۰دلار وارد گندم کشور شده است (سخنگوی گمرک ایران). بهعنوان وارد کننده محصولی استراتژیک مانند گندم راه حل چیست؟ دقیقا کاری که نباید بکنیم!!! مثال ها زیاد است از مهم ترین آن ها تولید ملی برنج تراریخته مقاوم به کرم ساقهخوار که سال ها منتظر مجوز رهاسازی از سازمان های مختلف است. این سنگ اندازی ها باوجود ظرفیت فراوان در این حوزه مانند توانایی در تولید گندم تراریخته که عملکردی ۱۱ درصد بیش از ارقام معمولی دارد، باعث نا امیدی دانشمندان می شود. آفرین به ما که همیشه در فناوری هراسی و دانایی ستیزی رتبه اول داریم. شاهد این امر که هر روز داغ دلمان را تازه می کند، فهرست بلندبالای کشته شدگان کرونا طی دوره پاندمی است.
گام سوم- باور میکنم نبودنت را: هرکدام از این خبرها، نیاز داشت انجمن های علمی این حوزه واکنشی جدی نشان دهند اما دریغ که نسخه پیشنهادی برخی همیشه سکوت بوده و هست. از یاد نمی برم که بارها دکتر قره یاضی را وادار به سکوت کردند و عمده مشکل مربوط به تراریخته را ایشان می دانستند. اما حالا که دکتر، سکوتی اجباری پیشه کرده هم نه گشایشی دیده می شود و نه صدایی شنیده میشود!
عزیزی نوشته بود”باور نمی کنم نبودنت را”. من اما باور میکنم نبودنت را. آقای دکتر بهزاد قره یاضی از میان ما رفت تا ثابت کند، در جامعه علمی تولید مقاله، اولویت است نه ایفای نقش مسوولانه نسبت به جامعه.
گام چهارم- راه دکتر قره یاضی ادامه دارد: بهزاد قره یاضی نمونه کامل انسان نواندیش، جسور، دانا و بااخلاقی بود که یک تنه مقابل موج فناوری هراسی ایستاد و در دریای دانایی ستیزان غرق شد. نبودنش را کسانی درک می کنند که این روزها خاطراتش را مرور میکنند.
دکتر قره یاضی کنارمان بود، درست در زمانی که باید باشد. حتی همین یک سال گذشته با وجود نبود حضور فیزیکیش کدام تان حاضر است بگوید نقشی در زندگیش نداشته است؟ همه ما شاگردان دکتر بهزاد قره یاضی که امروز گوشه ای ایستاده ایم و رفتار منفعلانه بزرگانمان را به نظاره نشسته ایم، هرکدام به اندازه توانمان راه پدر عزیزمان را ادامه خواهیم داد.
گر درختی از خزان بی برگ شد/ یا کرخت از سورت سرمای سخت
هست امیدی که ابر فرودین/ برگ ها رویاندش از فر بخت
بر درخت زنده بی برگی چه غم/ وای بر احوال برگ بی درخت
“محمد رضا شفیعی کدکنی”»
انتهای پیام