دکتر ارشادی رییس دانشگاه شیراز بتازگی به نکته بسیار درستی در فضای علمی و فناوری کشور اشاره کرده است. وی در کنفرانس فیزیک با اشاره به این که هر از گاهی تب یک موضوع ما را فرا میگیرد، گفته است در حال حاضر هم تب فناوری در کشور بالا گرفته و نسبت به علوم پایه بیتوجهی میشود.
به گزارش دیدهبان علم ایران هرچند رشد ۲۸ پلهای ایران در شاخص جهانی نوآوری را نباید نادیده گرفت و برای ادامه این رشد نیز باید برنامهریزی کرد اما در کنار اهمیت پررنگ این دستاورد، نباید فراموش کرد که اگر ایران تا کنون آبرویی در جهان برای رشد تولیدات علمی کسب کرده، بسیار مرهون دانشمندان علوم پایه بوده است؛ به طوری که اگر همت این دانشمندان نبود، قطعا نیمی از تولید علم کشور به استناد آمار و ارقام، تعطیل بود! یا اگر آمریکا به تنهایی نصف تولید علم جهان را در اختیار دارد دقیقا بدان خاطر است که در سكوت و به دور از هياهو، سرمایه مالی عظیمی را به پای دانشمندان علوم پایه در کنج آزمايشگاهها ریخته است تا همین علوم پایه ارزشمند، بسترساز رشد فناوری شود و نیز اگر جايزه نوبل همچنان به مقالهای بنیادی اختصاص مییابد، بدان دلیل است که انقلاب در پیشرفت علمی را تحقیقات بنیادی ایجاد میکنند. بنابراین غیرکاربردی بودن تحقیقات علوم پایه که گنجینه ثروت تمام کشورهای پیشرفته علمی است، مضحکترین دیدگاهی است که اتفاقا علم و تولید ثروت از علم را خوب نمیشناسند.
پروفسور علیاکبر صبوری، چهره برجسته علوم پایه کشور ، رییس سابق مرکز تحقیقات بیوفیزیک و بیوشیمی ، استاد دانشگاه تهران و برنده جایزه «علامه طباطبایی» نخبگان گفتوگویی با «دیدهبان علم ایران» انجام داده است که حاوی نکات و آمار و ارقام مهمی است که بر استعداد و مظلومیت علوم پایه و سهم کلان آن در تولید علم جهانی ایران صحه میگذارد و به نظر میرسد این ارقام باید در شرح تاریخ جنبش علمی ایران مکررا یادآوری شود.
وی که مهمترین دلیل رویکرد غیرمنصفانه نسبت به علوم پایه در کشور را آشنا نبودن سیاستگذاران پژوهش با الفبای پژوهش میداند ، تعبیر جالبی دارد درباره آن دسته از مسوولان که علوم پایه را با القاب «ناکارآمدی» و «پولساز نبودن» میرانند: « این افراد بمانند کسانی هستند که اصلآ درخت را نمیشناسند و از دیگران میخواهند که درخت گلابی بکارند که هم اکنون میوه بدهد، میوه آن شیرین، خوش طعم، معطر، زیبا و خوش رنگ بوده و اندازه مطلوب هم داشته باشد. اینها افرادی هستند که با پژوهش بیگانهاند و دانشگاه را هم نمیشناسند.»
علوم پایه، همه چیز علم است
وی در ابتدای این گفتوگو با اشاره به این که علوم پایه شامل شیمی، فیزیک، علوم زمین، علوم زیستی و ریاضیات است، شیمی، علم مواد ؛ فیزیک، قوانین حاکم بر جهان مادی ؛ علوم زمین و علوم زیستی، شناخت مواد پیرامون خود و حیات ؛ ریاضیات هم ابزار این علوم است، گفت: بنابراین، میبینیم که علوم پایه، همه چیز است. آنچه در علوم دیگر، یعنی فنی- مهندسی، کشاورزی و پزشکی، ظاهر میشود خود مولود علوم پایه است که به عمل آمده است تا که به ظهور رسد. مگر میتوان جادهای و ساختمانی بنا کرد، بدون آنکه از علم مواد و قوانین حاکم بر آن بهره نبرد. مگر میتوان محصولات کشاورزی سالم بدست آورد، بدون آنکه درختان را از مواد مورد نیاز آنها بهرهمند کرد؛ مگر میتوان دارویی ساخت، بدون اطلاع از علم مواد و یا بدون اطلاع از مکانیسم عمل آن و نحوه عمل سلولها در مواجه شدن با یک ماده مصنوعی. پس الفبای همه علوم، علوم پایه است. ابتدای همه علوم، حتی علوم انسانی و علوم اجتماعی، علوم پایه است. شناخت جهان ماورای ما هم نیازمند جهان مادی است که شناخت آن در گرو علوم پایه است.
سهم ارزشمند علوم پایه جهان در جوایزه نوبل
وی افزود: فلسفه علم و دین سه چیز است: کاهش درد در جامعه، افزایش سلامت در جامعه، تعالی انسان. برای سالم زیستن، نیاز به هوای پاک، غذای سالم، آب سالم، پوشاک مناسب و طبیعت سالم داریم. معیار پاک بودن، سالم بودن و مناسب بودن را علوم پایه مشخص میکند. تا درد، آلودگی و ناپاکی مشخص نشود، مگر میشود آن را بر طرف کرد؟. باید محیط میکروسکوپی و ماکروسکوپی خود را و همچنین آنچه مینوشیم و میخوریم را بشناسیم، یعنی شیمی بدانیم. باید شناخت کافی از انرژی، تقابل مواد و نیروها بدانیم تا بتوانیم خود را محفوظ بداریم؛ یعنی فیزیک بدانیم! کره زمین و فعلالنفعالات آن را بدرستی درک کنیم تا از آن بهره درست ببریم. موجودات زنده اعم از جانوران و گیاهان را درست بشناسیم تا بتوانیم با طبیعت اطراف خود تعامل سازنده داشته باشیم؛ یعنی زیست شناسی بدانیم! ثبت دادهها، انتقال اطلاعات مربوط به کشف رمز و راز پیرامون خود و سرعت دادن به تجزیه و تحلیلهای برداشت خود از محیط اطراف هم نیازمند ریاضیات و هندسه است. فراگیری ریاضیات و هندسه، افزاینده هوش، استعداد و تفکر خلاقانه است. انسان سالم در تعامل با محیط سالم و در نتیجه جهان سالم، نیازمند دانش علوم پایه است تا انسان سالم و بیدرد باشد و بماند تا آنگاه بتواند به تعالی خود اندیشه کند و برای آن راهی بیابد و گرنه موجودی انگار بیجان است.
دکتر صبوری در این بین گریزی به اهمیت جایزه نوبل به عنوان معتبرترین جایزه علمی جهان و جایگاه علوم پایه در تصاحب جوایز میزند: وقتی صحبت از جایزه نوبل میشود، ناخودآگاه جایزه نوبل فیزیک و شیمی در ذهن ما نقش میبندد. در واقع جایگاه این دو جایزه کاملآ متفاوت شده است. جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی هم اغلب نصیب شیمیدانان شده و یا اصولا به یک مکاشفه شیمیایی تعلق گرفته است.
سهم ۴۹ درصدی علوم پایه در تولید علم ایران از آغاز جنبش علمی تا کنون
دکتر صبوری سپس در بخش مهمی از اظهاراتش به ارائه آماری از تولید علم ایران و سهم پررنگ علوم پایه در تولید علم پرداخت و گفت: در سال ۱۹۹۵، یعنی آغاز جنبش علمی ایران، تعداد ۴۸۶ سند علمی از ایران در مؤسسه تامسون رویترز (پایگاه وبگاه علم) نمایه شده است که حدود ۳۰ درصد آن متعلق به شیمیدانان، ۹٫۵ درصد فیزیکدانان، ۸ درصد ریاضیدانان، ۸ درصد زیستشناسان و ۱٫۵درصد هم زمینشناسان بوده است و به این ترتیب ۵۶٫۵ درصد تولیدات علمی کشور در دانشکدههای علوم پایه دانشگاهها بدست آمده است. در این آمارها، تولیدات الکتروشیمی و بخشی از علم مواد هم به شیمی اختصاص داده شده است که دور از واقعیت نیست.
وی خاطرنشان کرد: ده سال بعد، یعنی در سال ۲۰۰۵، تعداد ۵ هزار و ۶۱۴ سند علمی از ایران در مؤسسه تامسون رویترز (پایگاه وبگاه علم) نمایه شده است که حدود ۲۶ درصد آن متعلق به شیمیدانان،۱۱ درصد ریاضیدانان، ۱۰٫۵درصد فیزیکدانان، ۸ درصد زیستشناسان و ۱٫۲ درصد هم زمینشناسان بوده است و به این ترتیب ۵۶٫۷ درصد تولیدات علمی کشور در دانشکدههای علوم پایه دانشگاهها بدست آمده است.
چهره مطرح علوم پایه کشور ادامه داد: در سال ۲۰۱۰ ، تعداد ۱۹ هزار و ۲۴۶ سند علمی از ایران در مؤسسه تامسون رویترز (پایگاه وبگاه علم) نمایه شده است که حدود ۲۰ درصد آن متعلق به شیمیدانان، ۱۰٫۲ درصد، فیزیکدانان، ۹ درصد ریاضیدانان، ۷ درصد زیستشناسان و یک درصد هم زمینشناسان بوده است و به این ترتیب ۴۷٫۲درصد تولیدات علمی کشور در دانشکدههای علوم پایه دانشگاهها صورت است.
وی در تشریح سهم تاثیرگذار علوم پایه در تولیدات علمی ایران ادامه داد: در طول بیست سال گذشته (از ابتدای سال ۱۹۹۵ تا پایان سال ۲۰۱۴ میلادی)، ۱۹۸ هزار و ۲۴۷ سند علمی از کشور نمایه شده است که سهم شیمی ۱۹ درصد، فیزیک ۱۰٫۸ درصد، ریاضی و علوم کامپیوتر ۱۰درصد، زیست شناسی ۸ درصد و زمینشناسی ۱٫۵ درصد بوده است و به این ترتیب حداقل حدود ۴۹ درصد اسناد علمی تولید شده کشور از آن علوم پایه بوده است.
نیمی از تولیدعلم کشور با چه سهمی از بودجه پژوهش؟
به گفته وی این آمارها نشان میدهد که جایگاه پنج رشته علوم پایه (شیمی، فیزیک، ریاضی و علوم کامپیوتر، زیستشناسی و زمینشناسی)، نقش مهمی در تولید علمی کشور داشته و تقریبآ نیمی از تولیدات علمی کشور را از آن خود کرده است. اما آیا نیمی از بودجه پژوهشی کشور هم صرف علوم پایه شده است؟ قطعآ نه. چه بسا از آنجا که گاهی به تولید علم و جایگاه علمی کشور صرفا نگاه اقتصادی و محصول صنعتی زود بازده میشود، همواره علوم پایه مورد بیمهری قرار گرفته و از آن توقعات بیجا و ناروا رفته است. حال آن که نگاه به علوم پایه، باید نگاه سرمایهگذاری دراز مدت و مولد تولید نیروی انسانی توسعه یافته همراه با گسترش مرزهای دانش باشد که با توجه به امکانات و بودجههایی که تاکنون به این بخش اختصاص داده شده است، به نظر من موفق هم عمل شده ، اما هنوز این پیشرفت در خور شآن و منزلت نظام جمهوری اسلامی ایران نیست و پتانسیل رشد و توسعه یافتگی بیش از این را داریم.
پیشتازی در قافله علم با قدرت علوم پایه ممکن است
وی به نقش پراهمیت علوم پایه در رقابت علمی کشورها اشاره کرد و گفت: رقابت علمی کشورها به رقابت آنها در حوزه علوم پایه مربوط میشود. هر کشوری که در حوزه علوم پایه قویتر باشد، در قافله علم نیز پیشتاز خواهد بود. به همین خاطر متوقف کردن یک کشور در حوزه علوم پایه به منزله خارج کردن آن کشور از رقابت علمی است. بر همین اساس دانشگاههای معتبر کشورهای غربی با جذب دانشآموختگان رشتههای فنی و مهندسی کشورهای عقب افتاده و یا در حال توسعه از جمله ایران، عملا به رواج و انجام این دیدگاه مؤثر در عقب نگهداشتن کشورها و حذف آنها از رقابت علمی دامن میزنند. بعلاوه، در بسیاری از موارد دیده شده است که دولتهای غربی برای حفظ جایگاه والای علمی خود و انحصار در تولیدات علمی خاص، با ترفندها و شیوههای مختلف، کشورهای درحال توسعه را از ورود به عرصههای خاص علمی باز میدارند. به هر حال، برای هر رقابت، شیوهها و ترفندهای مختلفی وجود دارد که رقابت علمی در بین کشورها هم استثنا بردار نیست. ما باید هوشیار باشیم و با مطالعات دقیق هوشمندانه عمل کنیم و برای حفظ منافع خود بکوشیم.
بهترین استعدادهای دانشگاههای معتبر جهان در علوم پایه تحصیل میکنند
دکتر صبوری با تشریح اهمیت علوم پایه در بین علوم مختلف، سپس به جایگاه علوم پایه در کشورهای پیشرفته جهان اشاره کرد و گفت: در کشورهای پیشرفته جهان، هر سال سرمایه گذاریهای زیادی در توسعه علوم پایه میشود تا با استفاده از آن زمینههای توسعه علمی و فنی و آنگاه توسعه در قلمرو صنعت فرآهم آید. کشورهایی سرآمد تولید علم به طور عام هستند که در زمینه علوم پایه بسترهای لازم را برای پیشرفت فراهم ساختهاند. دانشگاههای معتبر جهان بهترینها را برای تحصیل در این رشتهها بکار میگیرند. در برخی کشورها، تحصیل در مقاطع بالاتر رشتههای پرطرفدار مانند پزشکی منوط به داشتن مدرک کارشناسی در یک رشته علوم پایه است.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: کشورهای تایوان، سنگاپور، هنگ کنگ، کره جنوبی و ژاپن در جنوب شرق آسیا سرمایهگذاری زیادی روی آموزش علوم پایه در مدارس خود کردهاند تا با ایجاد جاذبه در این رشتهها بتوانند نخبگان خود را در دانشگاهها به این رشتهها بکشانند. در واقع، پنج کشور اول توسعه آموزش علوم پایه در جهان، همینها هستند.
به گفته این استاد دانشگاه، مسیر درست همین است که دانشآموزان نخبه به این رشتهها روی آورند. در کشور ما به علت نداشتن بازار کار مناسب برای دانشاموختگان رشتههای علوم پایه، شرکت کنندگان برتر کنکور (رتبههای تک رقمی تا حداقل سه هزار کنکور سراسری) غالبآ به رشتههای غیر از علوم پایه، بویژه فنی و مهندسی روی میآورند که بازار کار داشته باشند.
نظام آموزشی ما علوم پایه را خرمن محفوظات کرده است
رییس سابق مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک کشور یادآور شد: هم اکنون نفرات برتر کنکور سراسری، در رشته علوم تجربی سراغ رشتههای پزشکی، دندانپزشکی، دامپزشکی و داروسازی میروند و رشتههای شیمی، فیزیک، زیستشناسی و زمینشناسی جایگاههای بعدی را میگیرند. نفرات برتر کنکور سراسری، در رشته ریاضی هم سراغ رشتههای فنی و مهندسی میروند و رشتههای ریاضی و علوم کامپیوتر جایگاههای بعدی را دارند. به این طریق، از همان ابتدا، بهترینها از ورود به رشتههای علوم پایه باز میمانند. کتابهای علوم پایه در دبیرستانهای ما بسیار سخت نوشته و تدریس می شوند و در آنها جاذبههای فراگیری کمتر وجود دارد. دانشآموزان ما کتابهای علوم پایه را خرمن محفوظات میدانند که ناکارآمد بوده و خیلی زود به فراموشی سپرده میشوند. در واقع، یک بیزاری نسبت به علوم پایه در ذهن دانشآموزان ما از همان ابتدا شکل میگیرد. ریشه این بازماندگیها از علوم پایه، به فرهنگ سازی غلط نظام آموزشی ما بر میگردد که نتوانسته است جایگاه والای علوم پایه را در کشور تثبیت نماید و برای فارغالتحصیلان دانشگاهی آن کارآفرینی کند.
بسیاری از مدیران پژوهشی با الفبای پژوهش بیگانهاند
رییس سابق مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک دانشگاه تهران یادآور شد: متاسفانه اخیرآ، در برنامه پژوهشی دانشگاهها و مراکز علمی کشور تحقیقات کاربردی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است و این ناشی از بودجههایی است که برای تحقیقات کاربردی منظور میشود و تحقیقات در حوزه علوم پایه، تحقیقات لوکس و ناکارآمد جلوه داده میشود. با کمال تاسف باید این نکته را هم بگویم که مدیران پژوهشی کشور هم غالبآ دیدگاه توسعه علوم پایه ندارند و حتی در بسیاری از موارد با الفبای پژوهش هم بیگانهاند.
علوم پایه جسارت آغاز دورههای تحصیلات تکمیلی در کشور را ایجاد کرد
وی درباره لزوم افزایش تعداد دانشمندان کشور در حوزه علوم پایه گفت: برای تعداد دانشمندان در حوزه علوم پایه حد و مرزی وجود ندارد و نمیتوان برای آن در یک کشور یک حداکثر تعداد معلوم کرد. همانطور که برای یک بانک هم نمیتوان، حداکثر پولی را تعیین کرد. ما هر چه در علوم پایه دانشمندان بیشتری داشته باشیم باز هم کم است. البته شاید برخی معترض باشند که همینهایی هم که هستند، به دنبال معاش و شغلند. این به عدم مدیریت ما بر میگردد که نمیتوانیم از آنها استفاده کنیم. برنامه جامع برای استفاده از علوم پایه نداریم. خوشبختانه در کشور ما تعداد دانشمندان در حوزه علوم پایه کم نیستند. بهترین دانشمندان و چهرههای بینالمللی نظام ما متعلق به علوم پایه است و این بخاطر آن است که دورههای تحصیلات تکمیلی در کشور از علوم پایه و بویژه شیمی آغاز شد. جسارت ایجاد این دورهها، مبتنی بر یک باور ما میتوانیم از ایده امام خمینی، نقش مهمی در شکوفایی علوم پایه کشور داشته است.
نام بیش از ۵۰ دانشمند رشتههای علوم پایه ایران در یک درصد برترهای ۱۰ سال گذشته جهان
داور چندین مجله بینالمللی افزود: وقتی دانشمندان جهان بر اساس تعداد ارجاعات به مقالاتشان در یک جدول ردهبندی میشوند، افرادی که یک درصد ارجاعات هر رشته را در بالای جدول ردهبندی به خود اختصاص میدهند، تحت عنوان دانشمندان آن حوزه علوم معرفی میشوند. نام بیش از پنجاه نفر از دانشمندان ایران از رشتههای علوم پایه در این جداول به چشم میخورد که آغاز ورود آنها به این فهرست، به ده سال اخیر میگردد و این نشان از یک توسعه در علوم پایه دارد.
کسانی که اصلا درخت علم را نمیشناسند ، سیاستگذاری علمی میکنند
وی ریشه مشکلات امروز علوم پایه را در عدم آشنایی افرادی دانست که علیرغم بیگانه بودن با پژوهش، در این حوزه سیاستگذاری هم میکنند: برخی اصلآ درخت را نمیشناسند و از دیگران میخواهند که درخت گلابی بکارند که هم اکنون میوه بدهد، میوه آن شیرین، خوش طعم، معطر، زیبا و خوش رنگ بوده و اندازه مطلوب هم داشته باشد. اینها افرادی هستند که با پژوهش بیگانهاند و دانشگاه را هم نمیشناسند. من به یاد جمله بسیار زیبای شهید چمران ميافتم که در جایی گفته اند: میگویند تقوا از تخصص لازمتر است، آن را میپذیرم. اما میگویم آن کسی که تخصص ندارد و کاری را میپذیرد، بیتقوا است.» جامعه دانشگاه و نخبگان کشور توقع دارند کسانی که بر مسند مدیریتهای پژوهشی کشور تکیه میزنند، با الفبای آموزش و پژوهش آشنا باشند و خود محقق، آن هم در سطح بینالمللی، باشند و از جایگاه ممتازی هم در قشر دانشگاهی و نخبگان کشور برخوردار باشند. مبادا بر جایی تکیه زنیم که با ناآگاهی سکان کشتی کشور را به باتلاق ببریم.
دکتر صبوری با تاکید بر این که نگاه استاندارد دنیا به علوم پایه، گسترش مرزهای دانش، تربیت نیروی انسانی کارآمد و مشارکت در طرحهایی زیربنایی و بسترسازی علم و تکنولوژی است، اظهار امیدواری کرد که این تعبیر زیبای رهبری که «علوم پایه مثل گنجینه است؛ علوم کاربردى مثل پولى است که توى جیبمان مى گذاریم و خرج میکنیم و اگر علوم پایه نباشد، پشتوانه این هزینه کردن از بین خواهد رفت» جامه عمل بپوشد.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشان کرد: مخزن علم همیشه باید پر باشد و در قلمروهای نو، ایدهپرور باشد. ما نیازمند هم تحقیقات بنیادی (علوم پایه)، هستیم تا برای آیندگان در گسترش مرزهای دانش ایدهپرور باشیم و بتوانیم در دنیای علم باقی حیات داشته باشیم و بمانیم و هم تحقیقات توسعهای و کاربردی داشته باشیم تا بتوانیم از گسترش مرزهای دانش محصولگیری کرده و از دانش خلق ثروت کنیم. خلق ثروت از دانش، مستلزم تحقیقات بنیادی با تکیه بر دانش بومی است. تحقیقات بنیادی و علوم پایه ریشههای درخت علم را میسازند. رشد و وسعت ریشهها تابع شرایط محیط بوده و کیفیت و محصول درخت را تعیین میکنند. آنچه دیده میشود، شاخهها، برگها و میوههای درختان است و ریشهها که نقش مهم و اساسی دارند، رؤیت نمیشوند. ترمیم و احیاء جنگلها نیازمند، پرورش درختان بومی است و اگر درختان غیربومی کاشته شود اگرچه ممکن است در کوتاه مدت زیبا جلوهگر شود اما در دراز مدت حیات جنگل را از بین خواهد برد.
یک مثال ساده از عواقب نادیده گرفتن علوم پایه در سیاستگذاریها
دکتر صبوری افزود: به یک مثال واقعی بیندیشید: ماهی تیلاپیا. سازمان شیلات برای ورود ماهی تیلاپیا اصرار میکند. فعالان محیط زیست و مسئولان محیط زیست این گونه را تهدیدی جدی برای اکوسیستمهای آبی میدانند و از مسئولان میخواهند که از ورود آن جلوگیری کنند. این ماهی که دوره بلوغ جنسی و تکثیر بسیار کوتاهی دارد، سرعت افزایش جمعیتش بسیار بالا است (در هر دوره ۲۷۰۰ تخم و تخمریزی هر دو ماه یکبار)، توانایی تحمل سختترین شرایط محیطی مانند اکسیژن بسیار پایین، طیف وسیع شوری و حرارت را داشته و همهچیزخوار است. توسعه ماهی تیلاپیا در ایران در کوتاه مدت از نظر اقتصادی، بدون توجه به مسائل مختلف جنبی، بسیار با صرفه است. این در حالی است که از سوی مجامع بینالمللی نیز نسبت به تأثیر تخریبی ماهی تیلاپیا در طبیعت هشدار داده شده است. این ماهی از قدرت بالایی در انتقال به منابع آبی طبیعی، سدها و سازههای آبی را داشته و با سرعت غیر قابل تصوری میتواند تنوع زیستی آبی کشور را با خطرهای جدی مواجه کند. همه این هشدارها از آن تحقیقات بنیادی مبتنی بر علوم پایه و دانش بومی است. اما تحقیقات کاربردی چیز دیگری میگوید، بدون آنکه به عواقب آن بیندیشد.
محقق برجسته علوم پایه کشور تاکید کرد: باید درست بیندیشیم. بر دانش بومی خود تکیه زنیم و از مخزن علمی خود هزینه کنیم. از دنیای علم دیگران و تجربیات آنها هم برای تثبیت ایدههای خود بهره جوییم و لذا با همه کشورها مراودات علمی داشته باشیم تا بر دانش خود بیفزاییم که علم قدرت و ثروت میآورد.
دستیابی به ۱۶۰نشریه بینالمللی، از خیال تا واقعیت
مظلومیت علوم پایه در کشور با آن سهم بزرگ در تولید علم حاصل از تلاش دانشمندان بیادعای برجسته در جهان در حالیست که تدوین و تصویب سند راهبردی توسعه علوم پایه نیز نتوانسته دست کم بخشی از انتظارات را برآورده کرده و پرده از انزوای این حوزه مهم علمی بردارد و قدرت مثالزدنی آن را درکسب آبروی علمی برای ایران به رخ سیاستگذاران علمی و پژوهشی کشور بکشاند.
در این باره دکتر صبوری گفت: از دلایل بیتوجهی به حوزه علوم پایه همین بس که بنده از این سند بیاطلاعم؛ در حالی که یکی از چهرههای تآثیر گذار در حوزه علوم پایه و علم سنجی کشور هستم. از افراد شاخص دیگری هم سراغ آن را گرفتهام و آنها هم اظهار بیاطلاعی میکنند. اگر شما به عنوان خبرنگار از آن مطلعید، یک نسخه از آن را در اختیار بنده قرار دهید تا مطالعه کنم. سندهای زیادی در کشور نوشته میشود که به نظر متخصصین مربوط گذاشته نمیشود و بعدها اشکالات زیادی در آنها هویدا میشود. مثال دیگر همین نقشه جامع علمی کشور است که پس از تصویب آن، اشکالات زیادی بر آن گرفته شد. مثلآ در سند نقشه جامع علمی کشور دستیابی به ۱۶۰ نشریه بینالمللی با فاکتور تآثیر بیش از سه گنجانده شده است که در شرایط حاضر پنج تای آن هم خیالی است، چه برسد به عدد ۱۶۰ ! مسئولین باید در تنظیم این سندها، نگاه علمی و بینالمللی داشته باشند!
تعبیر رهبری از علوم پایه: « پایه نظری هر فناوری پیشرفته»
به گزارش دیدهبان علم ایران، جهان علم درحالی پیشتازی در تولید علم و ثروت را با تکیه بر تحقیقات بنیادی خود دنبال میکند که مقام معظم رهبری بارها و بارها اهمیت این گنجینه علم را به سیاستگذاران گوشزد کردهاند.: «ما یک روز در دنیاى علم و مدنیت استاد بودیم؛ حالا به مرحله شاگرد تنزل پیدا کردهایم؛ یک مدت هم شاگرد بسیار تنبلی بودیم! اما امروز مشغول حرکتیم و باید پیش برویم؛ بخصوص در زمینه علوم پایه که در حقیقت پایه نظرى هر تحرک علمى و هر فناورى پیشرفته است….
علوم پایه، از جمله چیزهایى است که من بارها رویش تأکید کردهام. هر کشورى به هرجا رسیده، از علوم پایه رسیده است… همیشه گفتهایم علوم پایه مثل گنجینه است؛ علوم کاربردى مثل پولى است که توى جیبمان مى گذاریم و خرج مىکنیم. اگر علوم پایه نباشد، پشتوانه این هزینه کردن از بین خواهد رفت…»
انتهای پیام