دیده بان علم ایران – Iran Science Watch

علم ایران، آن سوی حباب سازی ها

امروزه مجهز شدن جوامع به قدرت علمی، دیگر یک امتیاز نیست؛ بلکه یک ضرورت است که سایر ابعاد قدرت و حضور در مدیریت جهانی را ناگزیر از اتکای بدان و سرنوشت میلیاردها  نفر را به تلاش خلاقانه و شبانه روزی دانشمندان وابسته کرده است. از فناوری هایی که میلیونها شغل در جهان ایجاد کرده اند و برای پاسخ به نیازهای گوناگون انسان، هر روز شگفتی آفرینی می کنند تا بیماری های غیرقابل درمانی که اکنون به طور معجزه آسایی درمانپذیر شده اند و هزینه های سرسام آور و فاجعه های پیش روی بشر را کاهش  داده اند، همگی نمایشی از اقتدار علم در جهان هستند.

 

 

 

 

 

به گزارش خبرنگار دیده بان علم ایران، بر همین اساس، هزینه های جهانی برای تحقیق و توسعه به رکورد ۱٫۷ تریلیون دلار نزدیک شده است!  که حدود ۱۰ کشور ۸۰ درصد این هزینه ها را به خود اختصاص داده اند. همچنین به عنوان بخشی از اهداف توسعه پایدار (SDGs)، کشورها متعهد شده اند که تا سال ۲۰۳۰ هزینه های تحقیق و توسعه دولتی و خصوصی و همچنین تعداد پژوهشگران خود را به میزان قابل توجهی افزایش دهند.

این رقم ۱٫۷ تریلیون دلار، هشدار می دهد که جوامع فاقد درک «ضرورت دستیابی به قدرت علمی»  در هر عرصه ای ، علیل خواهند شد. بنابراین دو مساله از دو دیدگاه اجتماعی  (ثروت، رفاه و آینده نگری) و سیاسی فوق العاده اهمیت خواهند یافت : «جوامع علم را چگونه تعریف می کنند  و چه درکی از آن  دارند؟»  و «جایگاه علم را در کجای اضلاع اصلی قدرت و مدیریت خود دیده اند؟».

کشورهای پیشرفته با وجود تعاملات و گفتمان علمی، با یکدیگر در رقابت شدیدند و برونداد علمی کشورها دائما رصد می شود؛ بویژه آن که در موقعیت نقشه جهانی علم،  آسیا شاهد رشد بسیار سریعی بوده است. در سطح کشوری نیز، ایران مدعی سریع ترین رشد علمی جهان است و از همین رو برونداد علمی این کشور در معرض توجه تحلیلگران قرار دارد. عمده این تحلیل ها به دنبال پاسخ به یک سوال هستند: آیا ادعای ایران در رشد علمی واقعیت دارد؟

http://www.bbc.com/persian/science/2014/07/140702_science_technology_iran

http://www.bbc.com/persian/science/2013/08/130728_me_science_technology_ahmadinejad

http://www.bbc.com/persian/iran/2010/12/101227_ka_science_iran

 

تازه ترین بررسی روند تولید علم در ایران طی دو دهه و صحت سنجی ادعای این کشور در رشد علمی، مربوط به گزارش منتشره  در دانشگاه استنفورد در قالب پروژه ای تحت عنوان«ایران ۲۰۴۰استنفورد»  است که آن را می توان یکی از وسیعترین ها به لحاظ حجم مقالات مورد بررسی دانست که نتایج تحقیقات چهار محقق ایرانی این دانشگاه از ارزیابی دو دهه تولید علم ایران را ارائه می کند.

این محققان به طور بی سابقه ای، حجم گسترده ای از مقالات محققان ایرانی ( ۴۵۰ هزار مقاله ) طی سالهای ۱۹۹۷ تا ۲۰۱۸  را مورد مطالعه قرار داده و با اذعان به این که  «تولید مقاله در ایران طی این دو دهه با افزایش از یکهزار در ۱۹۹۷  به ۵۰ هزار مقاله در ۲۰۱۸ رسیده و میزان انتشار سالانه مقالات ایران طی بازه زمانی یاد شده، ۵۰ برابر شده و سهم ایران را به ۲٫۶ درصد تولیدات جهانی ارتقا داده است، ادعایی را مطرح کرده است: «کیفیت  تولیدات علمی ایران، در طول زمان در بسیاری از زمینه ها  تغییرات قابل توجهی را نشان نمی دهد»

گزارش یاد شده در ادامه این ادعا، برای طرح پرسش کلیدی تحقیق خود تحت عنوان :

«Iran’s high-ranking officials and state media frequently boast about a recent miracle that has happened in the country’s scientific output (or scientific production, as it is often called)  To what extent are these claims true  ، نکته ای را پررنگ کرده است: «درحالیکه سهم بودجه تحقیقات ایران از تولید ناخالص ملی بسیار ناچیز است اما محققان ایرانی در قیاس با محققان کشورهای مشابه، دو برابرعملکرد داشته اند!»

این پرسش ناشی از شگفتی طعنه آمیز از « رشد چشمگیر تولید علم ایران با چنین بودجه تحقیقاتی» ، البته کاملا طبیعی به نظر می رسد بویژه آن که محققان ایرانی دانشگاه استنفورد، هرگز سخنی از دیگر شرایط  تولید علم در کشور ما به میان نیاورده اند: 

مردم ایران پس از وقوع انقلاب اسلامی، شاهد جنگ ویرانگر تحمیلی هشت ساله از سوی رژیم بعث عراق و حامیانش بودند ؛ جنگی که با ۹۷ میلیارد دلار خسارت، تمام زیرساختهای اقتصادی ایران را نابود کرد و با ۱۹۰ هزار کشته ، ۶۷۲ هزار مجروح و هزاران بازمانده آسیب دیده و بی خانمان ، یکی از مهیب ترین جنگها بعد از جنگ جهانی دوم توصیف شده است.

علاوه بر جنگی که حتی نسل جدید ایران، شاهد آثار و تبعات آن هستند، این کشور، چهل سال ، به طور بی وقفه، تحت فشار سخت ترین تحریمهایی  قرار گرفت که هیچ کشوری به خود ندیده است؛ تحریمهایی که نه تنها عرصه اقتصادی که تمام عرصه ها از جمله علم و فناوری ایران را شدیدا تحت تاثیرقرار داده است. پس از خروج یک طرفه دونالد ترامپ رییس جمهور آمریکا از توافق هسته ای برجام و اعمال تحریم های جدید علیه ایران و تهدید به مجازات تمام کشورهایی که به تجارت با ایران ادامه دهند، محققان ایرانی شرایط  بسیار دشوارتر از قبل را متحمل شدند:

 

خودداری شرکتهای فعال در حوزه علم و فناوری از همکاری با محققان ایرانی به دلیل ممانعت  دولتها از بیم مجازات تحریم،  آسیب پذیری و تعلیق برنامه های تحقیقاتی  بین المللی ایران که با حمایت مالی خارجی در حال اجرا و با مشکلات انتقال اعتبارات از بانکها مواجه هستند، دشواری خرید مواد و تجهیزات آزمایشگاهی،  رد شدن درصدی از مقالات محققان ایرانی از سوی ناشران به دنبال دستور آمریکا برای خودداری از انتشار مقالات ایرانیان، مشکلات  در صدور ویزا با اجرای دستور مهاجرتی ترامپ مبنی بر ممنوعیت سفر شهروندان ایرانی به آمریکا در ۲۰۱۷ که این تصمیم، دانشمندان ایرانی را نیز برای حضور در کنفرانسهای بین المللی و تبادل یافته های علمی دچار محدودیتهای فراوان کرد و یکی از بدترین آثار تحریم در حوزه علمی را به نمایش گذاشت، مشکلات در پرداخت هزینه های شرکت در کنفرانسها ، عضویت در انجمنها  و سازمان های بین المللی علمی، حق انتشارات و … و همچنین خطر خروج استعدادهای علمی به دنبال شرایط  دشوار ایجاد شده برای فعالیتهای تحقیقاتی در ایران، همگی نمونه های واضحی از آثار تحریم بر بدنه علم و فناوری ایران بوده است؛ شرایط  دشواری که ریچارد استون سردبیر بخش بین الملل مجله علمی ساینس طی گزارشی بدان پرداخت  و شرح مختصری از نگرانی دانشمندان ایرانی از تبعات تحریم ها و آثار آن در حوزه علمی داد:

 

https://www.sciencemag.org/news/2018/08/science-iran-languishes-after-trump-re-imposes-sanctions?r3f_986=https://www.google.com

 

 

اما جنگ تحمیلی و تحریمهای ظالمانه هرگز تنها دلایل سخت و استثنایی بودن شرایط تولید علم برای محققان و دانشمندان ایرانی نبوده است. علم در ایران را می توان به مثابه کودک در حال رشدی دانست که بین پدران سیاستگذار و مادران مولدش، همواره گسست عجیبی برقرار بوده است. به زعم تمام محققان پرکار ایرانی که عمرشان مصروف خلق تولیدات علمی برای کاستن از بار مشکلات کشور شده است،  سیاستگذاران ایران پس از چهار دهه، هنوز در درک مفهوم علم به معنای امروزی آن مشکل دارند. نحوه اداره علم در ایران، سیاستگذاری های پراشکال و سرمایه گذاری ناچیز در تحقیقات که از واژه  سه حرفیِ «حرف» هرگز فراتر نرفته و در کمتر از ۴ دهم درصد باقی مانده و ایران را در رتبه ۳۰ بودجه پژوهش دنیا قرار داده را باید به مشکلات فوق اضافه کرد.

از سویی دیگر،  دانشمندان ایرانی همزمان با تلاش برای ورود به عرصه جهانی تولید علم از بسیاری از آفتهای داخلی که تلاش می کرد بر سیاست علمی کشور غالب شود، در رنج بوده اند و در برابر این مشکلات، بیست سال ایستادگی کردند! آنها زمانی که می کوشیدند تا نتایج تحقیقاتشان در بهترین مجلات معتبر خارجی نمود یابد، با برخی تفکرات داخلی که ارسال مقاله به آی اس آی را صدور علم به خارج از کشور تلقی می کرد و آن را خدمت به ایران نمی دانست جنگیدند و بر این تفکرات غلبه کردند.

 

 حمله دایه نماهای  داخلی علم،  بدتر از تحریم ها

 

در حالی که بدنه علمی ایران، نهایت مقاومت خود را در برابر شرایط  دشوار تولید علم برای فرونکاستن دستاوردهای به بارنشسته بیست ساله به کار گرفته اند، شاهد تلخ ترین و بی سابقه ترین حملات داخلی گروهی از دایه نماهای علم و فناوری  بوده اند که در گرد و غبار به پاخاسته از نقدهای وارد بر سیاستهای تولید انبوه مقالات ، گودالی کنده اند تا همه ، حتی ابرمحققان کشور را به اتهام «جادوگری درعلم با تولید مقاله برای کسب امتیازات پژوهشی» در آن افکنده و سنگسار کنند تا فقط به اهداف غیرعلمی خود دست یابند. به نظر می رسد وجود مشکلی به نام «ماشین های چاپ مقاله» خیلی هم برای دایه نماهایی که خود یک مقاله و تحقیق  درعمرشان نداشته اند بی فایده نبوده است تا به بهانه نقد چنین سیاستی، تار و پود علم ایران را در داخل ، به آتش بکشند و توصیفی از وضعیت تولید علم ایران ارائه کنند که گویی جز حباب در حال ترکیدن مقالات، بازار سیاه خرید و فروش مقالات ، رتبه بالای جهانی در رترکت مقالات و از این دست اتفاقات، هیچ خبر دیگری در عرصه تولید علم ایران نیست!

 

رشد علمی در ایران حاصل یک برداشت فانتزی از تولید علم و توهم توسعه است؟!

 

سوال بزرگ تحلیلگران در غرب از جمله محققان ایرانی دانشگاه استنفورد  را می توان این گونه تکمیل کرد: « رشد تولیدات علمی محققان ایرانی با این بودجه تحقیقاتی ناچیز، نابودی زیرساختهای یک کشور در جنگی هشت ساله، تحریمهای بی وقفه چهل ساله، سیاستگذاری های پراشتباه ناشی از عدم درک مفهوم علم و حملات و اتهامات بی امان گروه های داخلی با اهداف کاملا غیرعلمی، چگونه محقق شده است؟» و نهایتا به این سوال اساسی پاسخ داد  که : «آیا واقعا رشد علمی ایران حاصل یک برداشت فانتزی از تولید علم و توهم توسعه و پیشرفت بوده است؟»

 پیش از پاسخ به پرسش بسیار کلیدی واقعیت رشد علمی ایران،  نمی توان یک سوال راهگشای پربحث را مطرح نکرد: «اساسا رشد علمی چیست و در جهان چگونه سنجیده می شود؟»

موسسه Science-metrix  یکی از بزرگترین موسسات ارزیابی علم وفناوری برای نهادهای دولتی و غیردولتی جهان که سالها پیش مقاله «سی سال تولید علم» را منتشر کرد و در آن به رابطه میان عوامل جغرافیای سیاسی و فعالیتهای علمی و چند رخداد بسیار مهم تاثیرگذار بر وضعیت جهان طی ۳۰ سال و نیز چند جنبش علمی آغاز شده در این دوره و تاثیرگذار در ۳۰ سال آینده پرداخت.

 

اریک آرشامبو در مقاله خود می نویسد که در طول سه دهه (۱۹۸۰ تا ۲۰۰۹) تنشهای دائمی در خاورمیانه وجود داشته است که از آن جمله می توان به برخوردهای منجر به جنگ عراق علیه ایران و کویت و ائتلافهای صورت گرفته  به رهبری آمریکا اشاره کرد و خواهیم دید که این رویدادهای مهیب تاثیر بسیار متفاوتی بر نظامهای علمی و بازیابی این نظام ها در این سه کشور خاورمیانه داشته است.

او ادامه می دهد: با این که سطح فعالیت های علمی کویت به میزان پیش از جنگ بازگشته است اما هرگز این کشور شاهد رشدی برابر دهه ۱۹۸۰ خود نبوده است. نظام علمی عراق نیز به طور روزافزون تنزل یافته و تا کنون هیچ نشانه ای از بهبود در آن مشاهده نشده است و این درحالیست که ایران در دهه اخیر سریعترین میزان رشد در تولید علم جهان را داشته است.

نویسنده با اذعان به رشد کلی سریع منطقه خاورمیانه در تولید علم (چهار برابر رشد علمی جهان) اما تاکید می کند که این رشد در کشورهای منطقه یکسان نبوده است و در این میان دو کشور بیشترین رشد را داشته اند؛ نرخ رشد علمی ایران ۱۱ و ترکیه ۵٫۵ برابر متوسط رشد برونداد علمی جهان در دوره ۱۴ ساله ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۹ در مقایسه با ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۴ بوده است .

این درحالیست که نویسنده مقاله، جنگ عراق علیه ایران را یکی از سهمگین ترین جنگهای جهان توصیف کرده و می نویسد: واکنش ایران به رخداد جنگ بسیار متفاوت بود و جمهوری اسلامی ایران رشد سریعی را در تولید علم تجربه کرد؛ به طوری که بیشترین رشد را در مقایسه با کشورهای برزیل، روسیه ، هند وچین داشته است.

به گفته وی، بررسی زمینه های تخصصی علمی دارای بیشترین رشد، نشان می دهد که ایران دانشمندانش را به توسعه فناوری هسته ای ترغیب و بخش عمده ای از پژوهشهای خود را به تخصص های علمی موثر در توسعه فناوری هسته ای معطوف کرده است ؛ به همین دلیل رشد بسیاری از تخصص های مرتبط با این حوزه چندین برابر سریعتر از رشد جهانی بوده است. همچنین در پژوهشهای بهداشت عمومی نیز رشد چشمگیری وجود داشته است. طیف وسیعی از رشته ها از جمله مامایی و پزشکی زنان، ایمنی شناسی، روانشناسی، باروری، علوم اطلاعات و کتابداری، علم اپتیک، علم بیماری های گوارش و داخلی، چشم پزشکی و …. نیز توسعه یافته اند. به این ترتیب رشد علمی ایران ممکن است مایه نگرانی جهانیان باشد اما برای مردم ایران پیامدهای مثبتی خواهد داشت! بویژه اگر دانش تولید شده به شیوه های هوشمندانه و سازنده ای به کار گرفته شود می تواند کیفیت زندگی ایرانیان را ارتقا بخشد.» !

این مقاله فقط یکی از تحلیل هایی است که نشان می دهد غرب، هر جا به دنبال بررسی رشد علمی بوده، مقالات محققان را به عنوان شاخص سرآمد تولید علم مبنا قرار داده است.

هر چند که تحلیلگران غربی، به این مقاله اریک آرشامبو، نقد دارند که او  تعداد مقالات ایران را ملاک قرار داده و نگاهی به کیفیت مقالات محققان ایرانی نداشته است اما تا قبل از ورود به این نوشتار به بحث کیفیت تولید علم ایران،  باید مستند مهمتر و محکمتری از مقاله «ساینس متریکس» برای اهمیت تعداد مقالات در محاسبه رشد تولید علم کشورها ارائه کرد:

امروزه فعالیت های علمی در تمام کشورهای دارای تولیدات علمی ارزیابی می شود. این  ارزیابی با رایج ترین شیوه، تحت عنوان «علم سنجی» / Scientometric »  صورت می گیرد ؛ روشی که در قرن بیست و یکم درغرب (روسیه شوروی) پدید آمد و به دنبال مطرح شدن این علم، دانشمندان برجسته    از مقالات به عنوان ملاک ارزیابی تولیدات علمی کشورهای مختلف استفاده کردند و در پي يك دهه تحقيق و درگير شدن رشته‌هاي مختلف علم‌سنجي، عملا محور مسائل در توليد علم به سمت تعداد مقالات علمي نمايه شده و نيز استنادهاي مرتبط با آن سوق داده شد.

 

دکتر علی اکبر صبوری استاد ممتاز دانشگاه تهران و رییس پیشین مرکز تحقیقات بیوشیمی و بیوفیزیک این دانشگاه ، برنده «جایزه علامه طباطبایی» نشان رسمی  بنیاد نخبگان ایران ، نویسنده و همکار در بیش از ۵۰۰ مقاله داخلی و بین المللی، دانشمند حاضر در فهرست یک درصد برتر پراستناد بر اساس داده های موسسه تامسون رویترز در ۲۰۱۳ در حوزه بیوشیمی و زیست شناسی، دارنده نشان درجه یک پژوهش دانشگاه تهران ، عضو کمیته ارتقای بین المللی دانشگاه ها در وزارت علوم و عضو هیات تحریریه  و مدیرمسوول چندین نشریه بین المللی و داخلی است.

 

سنجه های علمی را ایرانیان به جهان عرضه کردند یا متخصصان به جهان؟

او که صاحب مطالعات و مقالاتی در زمینه علم سنجی در ایران بوده است، در گفت و گویی با دیده بان علم ایران به همه تحلیلگرانی که با اتکا به افزایش ۵۰ برابری میزان تولید مقالات سالانه ایران ، تولید علم ایران را حاصل رشد حبابی مقالات می دانند، چنین پاسخ می دهد: تولید علم فقط تولید مقاله نیست، انتشار مقاله صرفا یکی از نتایج تولید علم است . در فرایند تولید علم، انتشار مقاله، محل انتشار مقاله، ارجاعات مقاله، نوع و نحوه ارجاع، ثبت اختراع، میزان گسترش مرزهای دانش ، ایجاد قلمروهای نو، بهره مندی جامعه از دستاوردهای علمی ، همه  و همه، قابل ملاحظه هستند؛ اما نباید فراموش کرد که انتشار مقاله، سرآمد همه این شاخص هاست؛  زیرا همه باید از نتایج تحقیق با خبر شوند ، آن را بخوانند و نقد یا تایید کنند (ارجاع بدهند) تا علم به کمال برسد و همه از آن بهره مند شوند. بر خلاف فناوری، ارزش علم، به نشر آن است. علم منتشر می شود تا در دسترس عموم قرار گیرد و نمایه می شود تا سهل الوصول باشد. علمی که منتشر نشود صحت سنجی هم نمی شود.

استاد ممتاز دانشگاه تهران پرسش مهمی از تحلیگران دارد: سنجه های علمی را ایرانیان به جهان عرضه کردند یا متخصصان به جهان؟ و یادآور می شود: «سنجه های علمی را ما به جهان عرضه نکرده ایم و علم سنجی متعلق به ما نیست؛ اما ایران هم از آن استفاده می کند همان طور که جهان از آن استفاده می کند. علم سنجی ابزاری را فراهم می کند که جهانی هم هست  و از آنجا که دانشگاه و هر آنچه در آن است باید جهانی باشد، بهترین سنجه‌های جهانی که مبنای رتبه بندی دانشگاه هاست مورد استفاده قرار می گیرد تا در رقابت های جهانی قرار گیرند. آیا منتقدان، سنجه‌های بهتری از آنچه در رتبه بندی های دانشگاهها و مراکز علمی معتبر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد،  دارند؟ چه اشکالی دارد که ایران نیز خود را با سنجه های جهانی ارزیابی کند؟ سنجه‌هایی که بتواند ما را در مقیاس جهانی مورد ارزیابی قرار دهد. توجه و رصد همین سنجه ها، خود،  اساس علم‌سنجی است و در همه جای جهان مرسوم است. مقالات متعددی در نشریات بسیار معتبر جهان همچون  Nature و Science  چاپ شده است که محققان خارجی به رصد رشد علمی کشورها از جمله ایران با همین سنجه ها پرداخته اند. حضور بسیاری از دانشگاه ها در رتبه‌بندی های شاخص جهانی، فقط به خاطر توجه و رصد همین سنجه‌های کمی  و کیفی در حوزه علم‌سنجی بوده است.»

 

https://www.nature.com/articles/d41586-018-06185-8

اشاره دکتر صبوری، به گزارش نیچر درباره هزار دانشمندی است که هر ۵ روز یک مقاله منتشر کرده اند و در آن به یک موضوع علم سنجی پرداخته است.  شاخص اصلی در این گزارش،  تعداد مقالات محققان  پرکار و میزان اثربخشی مقالات (استنادات) بوده است. صرف نظر از این که هدف اصلی نویسنده گزارش پرداختن به معیارهای نویسندگی بوده و در نهایت نتیجه می گیرد که ملاک اثرگذاری یک محقق پرمقاله، سودمندی تحقیقات اوست،  اما نویسنده، برای رسیدن به چنین نتیجه ای ، راهی جز «شاخص مقالات» برای بررسی های خود ندارد .

با وجود واضح بودن شیوه های علم سنجی در جهان بر مبنای تولید مقالات به عنوان مهمترین شاخص و نه دربرگیرنده همه شاخص ها، اما تولید علم ایران به طرز شدیدتری بار سنگین این نقدها را متحمل بوده است.  خرده گیری از « سیاست دولتی تاکید افراطی بر تولید مقالات» در دل این نقدها نهفته بوده اما خود همین نقدها، عمدتا گرفتار افراط در سرکوب تولید مقالات و نادیده گرفتن دوره تحول بزرگ کیفی سازی مقالات بوده اند ، صاحبان برخی از این جنس نقدها، یکسره بر طبل آثار منفی تولید مقالات کوبیده اند و هرگز از آن به عنوان یک دوره گذار ناگریز یاد نکرده اند.

 

 

ایران  بدون رسیدن به مرحله کمی انتشارات علمی برای رقابت جهانی ، چگونه باید به مرحله کیفیت می رسید؟

این دانشمند ایرانی در همین باره یادآور می شود: «دهه های هفتاد و هشتاد، دوران رشد کمی اسناد علمی منتشر شده ایران بود و دانشگاه ها محققان خود را فقط تشویق به انتشار مقاله می کردند؛ زیرا تعداد انتشارات دانشگاه در سطح بین‌المللی کم بود و هنوز در حدی نبود که بشود به مبحث کمیت پرداخت. بعلاوه، این یک تشویق برای حضور در صحنه‌های بین‌المللی بود و باید از این مرحله کمیت عبور می‌کردیم تا به مرحله کیفیت برسیم. به همین دلیل بود که در دهه های هفتاد و هشتاد، همزمان با رشد دوره های تحصیلات تکمیلی، حضور ایران در مجامع و نشریات علمی بین‌المللی چشمگیر شد و این حکایت از رقابت‌پذیری این دوره‌ها در ایران در مقیاس جهانی داشته و تضمین کننده نیروی انسانی متخصص تربیت شده در دانشگاههای داخل بوده است.

وی، یک پرسش بسیار کلیدی را مطرح می کند که «ایران با عقب ماندگی های حاصل از جنگ هشت ساله در تولید علم، بدون رسیدن به مرحله کمی انتشارات علمی برای رقابت جهانی ، چگونه باید به مرحله کیفیت می رسید و از مرحله کمیت صعود می کرد؟»

استاد ممتاز دانشگاه تهران در پاسخ به تحلیلگران بویژه منتقدان داخلی که تنها دستاورد «سیاست تاکید بر انتشار مقالات در مجلات معتبر بین المللی» را « تثبیت بداخلاقی های پژوهشی و رترکت مقالات محققان ایرانی» می دانند به دیده بان علم ایران می گوید: طبیعی است که همیشه راهی برای سوءاستفاده وجود دارد. در همه جا تخلف‌هایی صورت می‌گیرد و عالم نشر و علم هم مستثنی نیست . در وادی علم تخلف‌ها بسیار نادر اما در عین حال بسیار تاثیر گذار و غیرقابل تحمل است. توصیه من این است که بجای اینکه وقت خود را صرف بزرگنمایی این ناملایمات کنیم، به نقش اصلی خود و عمل به وظایف خود برگردیم و در خدمت جامعه بوده و از پیشرفت و موفقیت دیگران خشنود باشیم. در میدان رقابت، انصاف را رعایت کنیم و عامل پیشرفت همکاران  باشیم و آنها را تشویق کنیم و نه به دنبال هر بهانه‌ای برای تنبیه باشیم. فرهنگ سازی کنیم تا حسن نیت جایگزین سوءظن شود.  فرض بر این بگذاریم که همه چیز خوب است و هیچ کس خطایی ندارد، مگر آنکه خلاف آن ثابت شود. چرا همه اش به دنبال یافتن جرمی برای افراد هستیم تا آنها را به زیر بکشیم. چرا وقتی دوره مدیریت شخصی تمام می‌شود، به دنبال این باشیم که تا آنجا که ممکن است برایش جرم‌سازی کنیم و فقط نقاط ضعف فرد را برملا کنیم و خدماتش را نادیده بگیرم. این فقط یأس و ناامیدی می‌آورد و نتیجه‌اش رکود و بدبختی است. بله، شاخص‌هایی برای درک انحرافات وجود دارد اما من ترجیح می‌دهم فقط از همه کسانی که در این دو دهه اخیر در راه اعتلای علمی کشور از هیچ کوششی فروگذار نبودند تشکر و قدردانی کنم. از همه مدیران دانشگاه و مراکز پژوهشی که سهم عمده در توسعه علمی کشور داشتند، قدردانی می کنم و دست همه را می‌بوسم. همینها بودند که وقت خود صرف کردند تا برای بنده و امثال من، محیطی امن و با آرامش با امکاناتی هرچند کم فراهم کنند. اگر هم انحرافاتی در کشور بوده که قطعأ هم هست، نادر و در مقابل این همه دستاورد دانشگاهی قابل اغماض است.

دکتر صبوری می گوید: کار علمی در ایران  توسط  کمتر از ۲۰ درصد اعضای هیات علمی و پژوهشگران انجام می شود و ۸۰ درصد دیگر به هر دلیلی این توان را ندارند و به جای رقابت با تولید کنندگان علم، با آنها مقابله می کنند تا محققان را به عقب برانند و با خود همگام کنند. قطعا صدای ۸۰ درصد بلندتر از ۲۰ درصد است ؛ بخصوص آن که انجام کار تحقیقاتی در ایران و البته در همه جای جهان عشق و ایثار خاصی طلب می‌کند که همه از آن بهره‌مند نیستند!

 

آغاز فصل رشد کیفی مقالات محققان ایرانی

دهه نود را می توان دهه رشد کیفیت تولیدات علمی ایران دانست؛ رشد کیفی مقالات که با شاخص استنادات سنجیده می شود. حتی به اذعان تحلیلگرانی که به طرح انتقادات و اشکالات عدیده به روند تولید علم ایران می پردازند، این رشد کیفی از یک زمانی در تولیدات علمی ایران آغاز شده است؛ هرچند که تحلیلگران در غرب، همین مساله را نیز با علامت سوال و تردید مواجه کرده اند:  ایران رتبه خود را از سال ۲۰۰۰ ، هم در تعداد مقالات هم در تعداد استنادات بهبود داده است اما معلوم نیست که آیا این یک روند جدید است و ایران در سالهای آینده با همین کیفیت تحقیقات پیش می رود یا این اتفاق متاثر از عوامل خارجی است؟

به گفته عضو کمیته ارتقای بین المللی دانشگاه ها در وزارت علوم ، با رشد تعداد مقالات ایران، کیفیت تولیدات علمی ایران، در دهه نود، به شدت مورد توجه قرار گرفت . تمام مراکز علمی کشور به کیفیت تولیدات علمی خود پرداختند. در این دهه، تشویق مقالات فقط به انتشار در نشریات خاص جهت‌یابی و ارتقاء علمی اساتید در گرو انتشار مقالات با کیفیت شد. برای دفاع از رساله دکترا، دانشجویان تحصیلات تکمیلی باید انتشار مقالات خود را در نشریات با کیفیت نشان دهند و موارد زیاد دیگری که همه و همه  دلالت بر نگرش دانشگاهها و مراکز علمی به مبحث انتشار مقالات باکیفیت است.

وی می گوید: یک طرح ملی اقتصاد مقاومتی با بودجه کلان به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری محول شده تا دانشگاههای منتخب را به دانشگاه های برتر دنیا تبدیل کند و این تنها در گرو انتشار اسناد علمی با کیفیت و کارهای تیمی بین‌المللی است. معیار سنجش کیفیت مقالات علمی، کیفیت جهانی نشریات منتشرکننده مقالات است و فاکتور تأثیر نشریات هم معیار جهانی سنجش کیفیت آنهاست. فاکتور تأثیر یک نشریه در هر سال، عبارت است از میانگین تعداد ارجاعات به هر مقاله منتشرشده در دو سال قبل در سال مورد ارزیابی. می‌توان فاکتور تأثیر مشابهی برای دانشگاهها تعریف کرد: میانگین تعداد ارجاعات به هر مقاله چاپ شده توسط دانشگاه در دو سال قبل.

بر اساس شمارش تعداد مقالات و تعداد ارجاعات به مقالات در پایگاه اطلاعات علمی آنالیتیکس کلاریویت (تامسون رویترز یا همان آی اس آی قدیم)، فاکتور تأثیر دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی کشور در نمودار زیر نشان داده شده است:

شکل (۱): تعداد مقالات دانشگاه تهران در هر دو سال متوالی (ستونهای قرمز) به همراه تعداد ارجاعات به آنها در سال بعد از آن (ستونهای آبی). رشد تعداد ارجاعات نسبت به رشد مقالات در سالهای اخیر چشمگیر و قابل تحسین است.

 

شکل (۲): فاکتور تأثیر دانشگاه تهران طی شش سال از ۱٫۵ به نزدیک ۳ رسیده است.

 

به گفته وی، ملاحظه می‌شود که در طول شش سال اخیر، فاکتور تأثیر دو برابر شده است. یعنی کیفیت اسناد علمی منتشر شده دانشگاه تهران دو برابر بهبود پیدا کرده است. این یعنی رشد کیفیت مقالات. وضع مشابهی برای همه دانشگاههای کشور وجود دارد.

دکتر صبوری  همچنین از امضای نامه ای توسط سه هزار نفر از اساتید دانشگاه های مختلف ایران به رؤسای سه قوه خبر می دهد که در آن ادعا شده است: “هیچ مشکلی نیست که در داخل کشور قابل حل نباشد و دانشگاهها برای ورود به مرحله اثربخشی اجتماعی خود با تمام قوا حاضرند”.  این فقط یک ادعا نیست بلکه حقیقت است و از توان علمی دانشگاهها، ناشی از رشد علمی و ایجاد پتانسیل‌های نوظهور خبر می‌دهد. ورود کشور به باشگاه انرژی هسته‌ای، ورود کشور به بحث سلول‌های بنیادی و استفاده درمانی از آنها، ساخت داروهای نوترکیب، ساخت بسیاری از تجهیزات آزمایشگاهی و پزشکی، ساخت محصولات پیشرفته نانو و … همگی حاصل رشد علمی کشور بوده و توهم نیست. هنوز توان علمی دانشگاه و نقشی که می‌توانند در شکوفایی صنعت داشته باشند، متاسفانه درک نشده است. سعی نکنیم هر مشکلی را به دانشگاهها که پتانسیل بالقوه‌ای در کشور برای استفاده از علم ایجاد کرده‌اند، ربط بدهیم . مسوولان کشور هم باید از رشد علمی کشور در جهت رفاه اجتماعی استفاده کنند و بدانند که دانشگاهها می‌توانند بسیار تأثیرگذار باشند؛ کافی است خود را باور کنیم که ما می‌توانیم.

معجزه چگونه رخ می دهد؟

با فرض پذیرش تمام نقدهای مطرح تحلیلگران به رشد علمی ایران، در این جا قصد دارم از همان تعبیر «معجزه» برای پاسخ به نقدهای وارد بر رشد علمی ایران و انتساب «توهم توسعه و برداشت فانتزی ازتعریف تولید علم » در این کشور، استفاده کنم و توضیح دهم که چه معجزه ای در تولید علم ایران رخ داده است؟

به گزارش دیده بان علم ایران نظریه های نوین توسعه پایدار، نیروی انسانی را مهمترین سرمایه پیشرفت به شمار می آورد و تربیت چنین نیروهایی را اصلی ترین ماموریت نهادهای متولی آموزش می داند.  نیروی انسانی در ایران عظیم ترین سرمایه و تنها معجزه گران تولید علم بوده اند. باور کردن وجود چنین حجمی از نیروی انسانی باانگیزه و موثر در کشوری که باز متهم است رتبه بسیار بالایی در خروج نخبگان دارد، حقیقتا دشوار است. اما مکاتب روانشناسی چه می گویند؟

 

 

 

دکتر آذرخش مکری، روانپزشک برجسته ایران و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، در گردهمایی محققان برتر علوم پزشکی این کشور، مبحث بسیار جامعی را مطرح کرد که وقوع معجزه تولید علم در ایران با وجود شرایطی کاملا سخت و استثنایی را به خوبی تبیین می کند. موضوع سخن او «Higher Scientific Achievement » بود؛ این که : « چه کسانی به مرحله Higher Scientific Achievement می رسند؛ بحثی که علم روانشناسی سالهاست آن را بررسی می کند و پاسخ به این سوال، هم برای سیاستگذاران علمی و هم برای تحلیلگران روند تولید علم بسیار مهم و تعیین کننده است.

او چند دیدگاه و تئوری مشهور روانشناسی را مطرح کرد؛ دیدگاه هایی متعلق به : Lewis Terman ، Catharine Cox Miles، Julian Stanley و Camilla Persson Benbow  و سپس شرح مفصلی درباره این موضوع  که «چه کسانی به پیشرفت علمی عالی می رسند» داد که من بخشهایی از سخنرانی وی را در این جا ذکر می کنم و سپس به معجزات این نیروها در ایران اشاره خواهم کرد.

لوییس ترمان حدود ۱۵۰۰ کودک خیلی باهوش را در مطالعه کوهورت خود،  برای سالها بررسی و پیگیری کرد . او در کتاب مطالعه ژنتیکی نبوغ، به این نتیجه رسید که آنچه افراد را به بالای یک درصد برتر جامعه می رساند هوش بالاست!

 اما کاترین کاک مایلز  جلد دوم کتاب لوییس ترمان را نوشت و مطرح کرد که آنچه افراد را به Higher Scientific Achievement / پیشرفت علمی عالی می رساند فقط نبوغ نیست بلکه تلاش آنهاست.  کتابی است بسیار خواندنی که البته کمیاب است!

اما منظور از هوش بالا چیست؟  SAT، ACT، GRE، LSAT، GMAT آزمونهای تست هوش برای ورودی ۲۸ دانشگاه برتر آمریکا هستند که SAT مهمترین آنهاست.

حال سوال این جاست: چه کسانی باهوش هستند؟ و پاسخ: هرکه نمرات بالاتری در این شاخص های تصویر بالا بویژه SAT بگیرد باهوش ترین است

و اما یک درصد برتر جامعه آمریکا چه کسانی هستند؟ آنها کسانی هستند که به Higher Scientific Achievement در جامعه ۳۰۰ میلیونی آمریکا به ترتیب این نمرات را کسب کرده اند.

آنهایی که SAT  بالا  می گیرند چه سرنوشتی دارند؟

جولی ین استنلی، یکی از افراطی ترین دیدگاه ها را در این زمینه مطرح  و مطالعه کوهورت را برای یک درصد برتر باهوش جامعه اجرا کرد که حتی برخی از آنها در ۱۳ سالگی SAT   بالا می زدند و در ورودی هاروارد قبول می شدند. دیدگاه  وی مطرح کرد که حجم عمده ای از زایش علمی مدیون یک درصد برتر و یک در ده هزارم اول است. اگر این افراد بروند و ژن خود را ببرند ، رشد علمی در کشور متوقف می شود. یک نوع نخبه گرایی افراطی که معتقد است هرچه مدیریت بودجه و لوازم دیگر را داشته باشی، اگر این نخبگان نباشند، رشد علمی رخ نخواهد داد.

اما اندرس ایریکسون، دیدگاهی کاملا نقطه مقابل جولی ین استنلی را مطرح کرد و گفت: هوش هیچ نقشی در پیشرفتهای عالی ندارد و یک رابطه خطی بین سالهای کار و تلاش با پیشرفت و ارتقا برقرار کرد. بر اساس دیدگاه وی، یک فرد باید از سنین بسیار پایین کار کند تا به آنچه که پیشرفت است دست یابد. از دهان این دانشمند، کلمه ۱۰ هزار ساعت برای شدت کار و زحمت ، پرید و همین کلمه  ده هزار ساعت کار، در بین مردم و سیاستگذاران جامعه بسیار معروف شد و آن قدر طرفدار پیدا کرد که تاثیر عمده ای در تفکر اروپایی و بخشی از تفکر آمریکایی گذاشت. این دیدگاه در ۲۰۱۰  در انگلستان تا آن اندازه فراگیر شد که جامعه به این نتیجه رسید چیزی به نام نابغه و استعداد درخشان نداریم؛ مهم ، میزان کار، تلاش، اراده، زحمت، پشتکار و وقت گذاشتن است؛ بنابراین، برای تبدیل شدن به یک محقق بزرگ باید از سنین پایین تر مدام تحقیق کنی، دائما مقاله بنویسی و پیوسته آن کار را انجام دهی.

این روانپزشک برجسته ایرانی، اما یک نکته قابل تامل را نیز در جمع محققان برتر علوم پزشکی مطرح کرد:  یک مطالعه به بررسی نخبه ها در آمریکا پرداخته و به این نتیجه رسیده که به هرحال نخبه ها در حال اداره جامعه هستند.  ۴۵ درصد جامعه میلیاردرهای آمریکا فارغ التحصیل یکی از ۲۸ دانشگاه برتر این کشور هستند. قدرت جهان در دست افراد یک درصد برتر متمرکز شده است. نظام در حال طبقاتی شدن و متمرکز شدن قدرت در دست نخبه هاست. این شبکه، انحصاری شده است؛ باهوش ها دنیا را کنترل می کنند و هر چه جلو می رویم این کنترل بیشتر می شود.

 

اما بخش مهم سخنرانی دکتر مکری که علت انتخاب آن برای این نوشتار بود اینجاست:

یک سوال پیش می آید: با همه شرح و تفصیلی که رفت، نخبه بودن است که اینها را به نوک هرم پیشرفت علمی رسانده یا حضور در شبکه جهانی نخبگان؟  بسیاری می گویند حضور در شبکه نخبگان !

آنچه دکتر مکری گفت و باعث تشویق حاضران شد این نکته بسیار مهم و راهگشا بود که : تحریم نفت ایران، تحریم بانک ایران ، تحریم هواپیماهای ایران، آن قدر خطرناک نیست که تحریم یک درصد برتر نخبگان ایران خطرناک است و هر چه نخبگان ایران ایزوله شده و نتوانند به شبکه جهانی نخبگان دنیا متصل شوند بزودی حذف خواهند شد.  بنابراین اولویت اول برای دور زدن تحریم ها، دور زدن تحریمهای یک درصد برتر جامعه ایران است. محققان و دانشمندان یک درصد برتر ما باید به شبکه جهانی نخبگان بپیوندند و در بین آنها حضور داشته باشند. ما امیدمان به نخبگان ایرانی است که حفظشان کرده و تمام تلاش خود را به کار گیریم تا زمینه پیوستن آنها به شبکه جهانی نخبگان و حضور پیوسته در آن فراهم شود

 

نتیجه بحث از نظر نگارنده این مطلب چنین خواهد بود که : نخبگان ایرانی یعنی همان یک درصد برترهای جامعه که ماندن در ایران و کوشش شبانه روزی برای تولید ات علمی با آثار عظیمی که در بخش اصلی این بحث، مفصلا بدان پرداخته می شود را به خروج از کشور و انجام فعالیت علمی در بهترین مراکز تحقیقاتی جهان با چند برابر بودجه تحقیقاتی و با مجهزترین امکانات ترجیح دادند و در استثنایی ترین شرایط تولید علم ، به گفته خود تحلیلگران منتقد، دو برابر بودجه تحقیقاتی خود، عملکرد داشته اند را می توان در مکتب روانشناسی Anders Ericsson  تفسیرشان کرد که در آن، رابطه خطی بسیار قوی بین تلاش و کوشش شبانه روزی و پیشرفت علمی عالی وجود  دارد و همین عامل است که سبب شده دانشمندان ایرانی، با وجود شرایط جنگ تحمیلی ویرانگر هشت ساله، تحریمهای بسیار سخت و پرمضیقه چهل ساله، بودجه های ناچیز تحقیقاتی، طبق اسنادی که ارائه خواهم کرد ، معجزه بیافرینند!

 

 

کدام معجزات و چرا معجزه؟

به گزارش دیده بانی علم ایران بر خلاف تصورات موجود مبنی بر فانتزی بودن برداشت تولید علم در ایران، این کشور پس از چهار دهه تلاش و کوشش دانشمندانش، اکنون به ذخایرعلمی بی سابقه با آثار عظیم ملی و حتی بین المللی در حوزه های علوم پزشکی، مهندسی، زیستی و بنیادی دست یافته است که همگی بر مسائلی همچون ارتقای امنیت، کاهش فقر، ارتقای سلامت از طریق دسترسی بیشتر به مراقبتهای بهداشت عمومی و برنامه های پیشگیرانه برای کاهش مرگ و از همه مهمتر افزایش امید به زندگی متمرکز بوده اند و ایران را به بسیاری از چشم اندازهای ملی خود برای توسعه، و نیز اهداف سازمان بهداشت جهانی بویژه در حوزه سلامت و توسعه پایدار نه تنها نزدیک کرده بلکه در مواردی (کاهش مرگ کودکان زیر ۵ سال، کاهش مرگ مادران ، ریشه کنی برخی بیماری های عفونی مرگبار مانند مالاریا، کنترل بیماری های درحال افزایش جهان همچون هپاتیت ها و …)، جزو کشورهای پیشرو قرار داده است.

وجود برخی ناپیوستگی های داخلی و فشارهای بیرونی، هرگز موجب درنگ محققان ایرانی در شناسایی فرصت ها و آینده نگری ها برای ایجاد دستاوردهای بزرگ و بی سابقه علمی در ابعاد ملی و بین المللی نشده است. به عکس منتقدانی که رشد مقالات ایران را هدف گرفته اند و حتی با وجود اذعان به تحقق رشد کیفی مقالات ایرانیان، ادامه این روند را مورد تردید قرار داده اند، اسناد و مدارک به روشنی، گواه تحولی بسیار بزرگ در کیفیت تولیدات علمی کشور است و این فقط نشات گرفته از حضور نیروی انسانی بسیار پرکار و نخبه ایرانی و برخورداری این نیروها از مجموعه ویژگی هایی است که به نظر می رسد کمی فراتر از شرایط استاندارد لازم برای ایفای نقش نخبگی از جمله امکانات پیشرفته مهیا در جهت رشد علمی مانند آنچه در دانشگاه استنفورد مشاهده می شود، عمل کرده اند.

 

اجرای بزرگترین مطالعه کوهورت خاورمیانه با دستاوردهای بی نظیر در ایران

بارزترین نماد علمی چنین ادعایی را می توان بزرگترین مطالعه کوهورت خاورمیانه و شمال آفریقا دانست که برای شناسایی علل شیوع  بالای سرطان مری در شمال شرق این کشور (استان گلستان)  به عنوان داغترین نقطه سرطان مری در جهان، بر روی بیش از ۵۰ هزار نفر به اجرا درآمد؛ مطالعه ای حاصل همکاری تیم بزرگی از محققان داخلی علوم پزشکی در ایران و  ۷۰ کشور دنیا برای پیگیری ۳۰ ساله شرکت کنندگان که  تبدیل به وسیعترین نمونه همکاری های علمی بین المللی ایران در عرصه پزشکی با بزرگترین مراکز تحقیقاتی و دانشگاه های معتبر جهان  شد.

و همچنین بستر گسترده ترین زمینه های  تحقیقات پزشکی برای آینده سلامت  در ایران را فراهم آورد و از اینها مهمتر، نتایج  درخشان و بی سابقه ای را در ابعاد ملی و بین المللی رقم زد و ایران را به ذخایر علمی  بسیار ارزشمندی در عرصه پزشکی رساند:

دستیابی ایران به نخستین بیوبانک مدرن نمونه های بیولوژیکی ۵۰ هزار نفر ، مطابق با استانداردهای جهانی

 

اعطای مدال افتخار آژانس بین المللی تحقیقات سرطان سازمان بهداشت جهانی به دکتر ملک زاده، مجری بزرگترین مطالعه کوهورت خاورمیانه در ایران

این مطالعه که حاصل دو دهه تلاش تحقیقاتی دکتر رضا ملک زاده، استاد ممتاز دانشگاه علوم پزشکی تهران، رییس پژوهشکده گوارش و کبد این دانشگاه و معاون تحقیقات و  فناوری وزیر بهداشت دولت های یازدهم و دوازدهم با همراهی تیم بزرگی از دانشمندان علوم پزشکی ایران و برخی محققان جهان بوده است، مدال آژانس بین المللی تحقیقات سرطان دنیا /  AIRC را به سبب ارائه دستاوردی بی سابقه در کشف علل شیوع بالای سرطان در شمال شرق ایران در پی داشت و با اثبات سرطانزایی مصرف نوشیدنی های داغ و اثبات قطعیت سرطان زایی تریاک ، جهان را که با فقدان مطالعات دقیق و به روز درباره «مصرف طولانی مدت» ترکیبات مواد مخدر و تاثیر آن بر بیماری های قلبی عروقی و انواع سرطان ، مواجه بود ، از معتبرترین و قابل استنادترین مطالعه در این زمینه برخوردار کرد.

 

اجرای بزرگترین مطالعه «پلی پیل» جهان در ایران، یکی از دستاوردهای مطالعه کوهورت گلستان

مطالعه کوهورت  گلستان که ۱۲۰ مقاله مهم آن در معتبرترین مجلات بین المللی دنیا منتشر شده ، نه تنها بهبود سیاستگذاری ها در نظام سلامت ، پیشگیری از شیوع بیماری های مزمن و نیز ارتقای رشد علمی ایران در عرصه تولید علم جهان را به دنبال داشت بلکه به یک نتیجه بسیار کاربردی انجامید:

مطالعه کوهورت گلستان نشان داد نیمی از جمعیت مورد بررسی، از سکته های قلبی و مغزی فوت می کنند و بیش از۵۰  درصد افراد بالای ۵۰ سال، فشار خون بالا دارند. بنابراین محققان علوم پزشکی ایران، درصدد یافتن راهکاری ساده برای کاهش سکته های قلبی و مغزی و مرگهای زودرس برآمده و در نهایت، پس از پیگیری طولانی مدت نمونه ها، تحقیقاتی را ارائه کردند که حاصل آن تولید قرصی به نام «پلی پیل» برای پیشگیری از سکته های قلبی و مغزی بود؛ مطالعه ای که در ایران برای نخستین بار صورت گرفته و جزو اولین و بزرگترین این نوع مطالعه در سطح جهان است. هم اکنون، «پلی پیل» وارد فارماکوپه ايران شده و توسط بیماران مصرف می شود. از مطالعات مربوط به این دارو  نیز مقالات مهمی در مجلات معتبر بین المللی منتشر شده است:

https://bit.ly/2YOGOZA

 

از گلستان تا سراسر ایران با «کوهورت پرشین»

در این جا یکی از بزرگترین اسناد بی اساس بودن ادعای «برداشت فانتزی از تولید علم در ایران» که از عمیق ترین پیوند میان تحقیقات دانشمندان ایرانی با رفاه و سلامت مردم حکایت دارد،  ارائه می شود. سهم بیماری های غیرواگیر در ایران  به ۸۰ درصد رسیده است ؛ بیماری های مزمن قلبی عروقی، سکته های قلبی و مغزی، بیماری های کلیوی، ریوی، دیابت، سرطان ها در ایران  افزایش نگران کننده یافته اند و ضمن تحمیل هزینه های سرسام آور به خانواده ها ، مرگ زودرس و ناتوانی ایرانی ها بر اثر این بیماری ها تبدیل به مهمترین دغدغه نظام سلامت ایران شده است.

رفع چنین دغدغه بزرگی نیازمند اجرای پروژه های بزرگ ملی است . قطعا محققان واقعی معترفند که اجرای چنین پروژه های تحقیقاتی، به برنامه ریزی دقیق ، نیروی انسانی کافی ، حمایت های مالی گسترده، برخورداری از تجهیزات آزمایشگاهی پیشرفته  و از همه مهمتر، همکاری های علمی  با مراکز تحقیقاتی دنیا برای استفاده از تجربیات مهم جهانی نیاز دارد؛ اما این هدف عظیم حتی به باور بسیاری از مسوولان اجرایی در ایران،  در شرایط  دشوار تحریمها  و کمبود بودجه های تحقیقاتی، بسیار غیرممکن می نمود

با این همه، محققان علوم پزشکی ایران به سرپرستی دکتر رضا ملک زاده، معاون تحقیقات و فناوری وزیر بهداشت دولتهای یازدهم و دوازدهم و مجری بزرگترین مطالعات کوهورت خاورمیانه  در ایران (مطالعه کوهورت گلستان) ، در گامی بسیار بلند، برنامه ملی گسترده ای را برای پیشگیری از اتلاف هزینه های سلامت ناشی از بیماری های غیرواگیر و در نهایت مرگهای زودرس در کشور اجرا کردند و در این مسیر، با اطلاع از شرایط  دشوار تحقق پروژه ملی تحقیقاتی در چنین وسعتی، در نهایت با پذیرش تمام کمبودها و تنگناهای پیش رو، با اتکا به نیروی انسانی با انگیزه و توانمند، بزرگترین مطالعه کوهورت چند قومیتی با نژادهای متنوع را تحت عنوان « کوهورت پرشین» در پنج قالب کوهورت نوزادان، کوهورت جوانان، کوهورت بزرگسالان ، کوهورت سالمندان و کوهورت کارکنان اجرا کردند تا ایران، اولین کشور خاورمیانه باشد که روزی به نخستین و مدرن ترین بیوبانک سازگار با بیوبانکهای بزرگ پیشرفته دنیا و نیز بزرگترین بانک اطلاعات پژوهشی کوهورت کشور با ذخیره اطلاعاتی هزاران نمونه آزمایشگاهی از جمعیت بزرگ مطالعاتی و اطلاعات دموگرافیک از قومیتهای مختلف دست خواهد یافت.

 

اذعان کریستوفر وایلد، رییس پیشین آژاانس بین المللی تحقیقات سرطان به نقش کلیدی ایران در تحقیقات سرطان و اهمیت مطالعه کوهورت پرشین در ایران: The government of the Islamic Republic of Iran has shown its strong commitment to promoting research on cancer prevention and strengthening cancer control programmes. The country can play a key role in promoting cancer prevention in the region, in particular in helping to set up high-quality cancer registration, as well as through the unique insights into cancer causes and prevention provided by the Persian Cohort Study

نتیجه حاصل از اجرای چنین مطالعه ارزشمندی که در سراسر استانها به اجرا درآمده است، علاوه بر دسترسی پژوهشگران به حجم عظیمی از اطلاعات ارزشمند تحقیقاتی در ایران و جهان ، تولید مقالات کیفی و دارای نتایج موثر کاربردی در معتبرترین مجلات علمی دنیا، بیش از همه ، افزایش امید به زندگی و طول عمر ایرانیان، کاستن از هزینه های کمرشکن بیماری ها، کاهش مرگهای زودرس و سالهای از دست رفته عمر بر اثر ناتوانی ها خواهد بود؛ همان چیزی که در نتایج تحلیل های منتقدین از روند تولید علم ایران به عنوان «تاثیر مقالات در رفاه ایرانیان» یاد و گفته می شود که تولید علم ایران از چنین ویژگی برخوردار نبوده است!

 

پیش از مطالعات بزرگ کوهورت گلستان و پرشین، دو مطالعه کوهورت دیگر در ایران به اجرا درآمدند که هر یک از آنها، دو بیماری مزمن غیرواگیر بسیار مهم را از سالهای دور در ایران رهگیری کردند. در قدیمی ترین مطالعه کوهورت تهران به سرپرستی دکتر فریدون عزیزی، با موضوع «قند و لیپید» که مطالعه ای ۲۰ ساله بوده، محققان ایرانی به یافته های مهمی در زمینه بیماری دیابت دست یافتند : https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/16922704

  

 

 

در دومین مطالعه کوهورت ۱۲ هزار نفری که دکتر نضال صراف زادگان، محقق برجسته ایرانی و رییس پژوهشکده قلب و عروق اصفهان، آن را با موضوع بیماری های قلب و عروق سرپرستی کرده است، ایران به نتایج درخشانی برای کنترل سلامت قلب وعروق دست یافت

The Isfahan Cohort Study (ICS) was a population-based, longitudinal study of 6504 adults aged 35 years old or more. The subjects were recruited from urban and rural areas of three districts in central Iran consisting of Isfahan, Najafabad, and Arak from January to September 2001. The participants were followed biannually in order to detect major cardiovascular events including myocardial infarction, unstable angina pectoris, stroke, and sudden cardiac death until 2011. Baseline laboratory and clinical measurements were repeated in 2007; and for a subsample in 2013

 https://www.ncbi.nlm.nih.gov/pubmed/29370204

 

جمهوری اسلامی ایران جزو معدود کشورهای در حال توسعه ای است که به مدد تحقیقات پزشکی خود و به سیاق کشورهای توسعه یافته، موفق به اجرای برنامه ملی پیشرفته «ثبت بیماری ها» در مراکز تحقیقاتی، پژوهشکده ها، پژوهشگاه ها و شبکه های تحقیقاتی  استانهای خود شده  و تا کنون ده ها  بیماری را در ۷۰ استان ثبت کرده است. ثبت منظم داده های بیماران مبتلا به بیماری های مختلف و پیگیری سیر بیماری و میزان موفقیت درمان آنها، یکی از مهمترین گامهای محققان علوم پزشکی ایران در کنترل ، پیشگیری و درمان بموقع  بیماری ها و ارائه اطلاعات ارزشمند به متخصصان و پژوهشگران است و از آن جاکه این بیماری ها مشکلات شایع سلامت جامعه ایران هستند، امید فراوانی به کاهش بار بیماری ها و هزینه های سلامت به واسطه اجرای آن در ایران می رود و دولتها را قادر به سیاستگذاری بهتر، نظارت دقیق تر و مدیریت موفق تر سلامت عمومی خواهد کرد

 

ثبت سرطان ، آرزویی که برآورده شد

در ادامه همین تلاش بزرگ محققان ایرانی برای اجرای برنامه ملی ثبت بیماری ها، یکی از مهمترین دستاوردهای آن به ثمر نشست و ایران برای نخستین بار، برنامه ملی ثبت سرطان را نیز به اجرا درآورد تا بلندترین گام پیشگیرانه را برای رهایی مردم از یکی از هزینه ساز ترین و مرگبارترین بیماری ها و البته با هدف تشخیص  و درمان بموقع سرطان ها بردارد .

محققان بزرگ سرطان شناسی دنیا و بویژه آژانس بین المللی تحقیقات سرطان به اهمیت فوق العاده چنین برنامه ای به خوبی واقفند. این برنامه ملی درحالی به پشتوانه عظیم تحقیقاتی ، نیروی انسانی و با همکاری سه معاونت تحقیقات، بهداشت و درمان وزارت بهداشت ، برای نخستین بار با کیفی ترین داده ها و نتایج ثبت سرطان مبتنی بر کل جمعیت ایران ، وارد معتبرترین مرجع  جهانی « ثبت سرطان در پنج قاره» سازمان بهداشت جهانی شد که بسیاری از کشورهای در حال توسعه  تا کنون قادر به اجرای این برنامه نشده اند و از اهداف سازمان بهداشت جهانی برای کنترل سرطان عقب مانده اند. اکنون تمام استان های ایران تحت پوشش برنامه ثبت سرطان قرار دارند و نتایج نخستین مطالعات ثبت سرطان مبتنی بر کل جمعیت ایران منتشر شده است . ادامه اجرای این برنامه، ضمن ارائه اطلاعات دقیق از نرخ بروز و میزان شیوع  انواع سرطان در ایران ، امیدهای فراوانی برای تشخیص و درمان بموقع سرطان در این کشور ایجاد کرده است.

 

سند ملی پیشگیری و کنترل بیماری های غیرواگیر و عوامل خطر

شیوع و بروز بسیار چشمگیر بیماری های غیرواگیر مزمن با ۳۸ میلیون مرگ سالانه در جهان جدی ترین نگرانی نظام های سلامت در دنیا و سازمان بهداشت جهانی است و مطالعه جهانی بار بیماری ها از سوی موسسه  IHME  آمریکا نیز به همین دلیل پایه گذاری شده است.

درحالیکه بیش از نیمی از مرگهای سالانه ناشی از بیماری های غیرواگیر در جهان قبل از ۷۰ سالگی رخ می دهد، اما ۸۲ درصد همین تعداد مرگ مربوط به کشورهای کم درآمد و دارای درآمد متوسط است.

اهمیت این موضوع در ایران به عنوان یک کشور در حال توسعه که به موفقیتهای افتخارآمیزی در کاهش مرگ و میر مادران و کودکان زیر ۵ سال و نیز افزایش امید به زندگی دست یافته ، به حدی پررنگ بوده است که سند ملی پیشگیری و کنترل بیماری های غیرواگیر و عوامل خطر آن تا افق ۱۴۰۴ تدوین شده است.

محققان علوم پزشکی  ایران مطابق با اهداف تعیین شده در این سند که مهمترین آن کاهش ۲۵ درصدی خطر مرگهای ۳۰ تا ۷۰ سال در کشور بوده است و با آگاهی  از این که لازمه تحقق چنین هدف مهمی،  وجود نظام اطلاعاتی مناسب برای تدوین برنامه های مناسب است، تحقیقات مهم خود را به این موضوع معطوف کردند و به دستاوردهای بسیار عظیم و بی سابقه ای دست یافتند

 

 

دستیابی ایران به دایره المعارف ارزشمند بار ۲۹۰  بیماری و عوامل خطر

سرانجام پس از تلاش طولانی محققان ایرانی، مهمترین این دستاوردها، به همت دکتر فرشاد فرزاد، متخصص اپیدمیولوژی و دانش آموخته دانشگاه هاروارد که دارای رتبه نخست استناد به ازای هرمقاله و از پراستنادترین دانشمندان علوم پزشکی ایران است، با همکاری ۵۰۰ محقق همکار وی ، با اجرای مطالعه ای تحت عنوان «اطلس ملی بار بیماری ها ، سوانح و حوادث  وعوامل خطر» در سطوح ملی و استانی طی بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۵  (۱۳۹۲) به بار نشست تا ایران به دایره المعارف بسیار ارزشمندی از بار ۲۹۰  بیماری  و حادثه و ۶۷ عامل خطر در نقاط مختلف دست یابد.

 

دکتر فرشاد فرزادفر، متخصص اپیدمیولوژی از دانشگاه هاروارد و از دانشمندان پراستناد علوم پزشکی ایران

چنین گنجینه ای ، ضمن امکان برنامه ریزی برای کنترل بیماری ها توسط سیاستگذاران نظام سلامت بر اساس شاخص های ملی و استانی ، دست مدیران اجرایی حوزه سلامت منطقه ای و ملی را باز خواهد گذاشت . این مطالعه از سوی دیگر، اطلاعات ذی قیمتی در اختیار پژوهشگران علوم اپیدمیولوژی و بالینی قرار می دهد .هرچند که باید گفت کاربرد مطالعه بار بیماری ها از این هم فراتر است و در حوزه های سلامت خارج از کشور نیز می تواند مورد استفاده قرار گیرد.

پایگاه داده های ژنوم ایران، چشمی انداز روشن برای کنترل کامل بیماری های ژنتیکی 

درحالی که امروزه، علم ژنتیک و ویرایش ژنوم به چشم اندازی رویایی برای پیشگیری و درمان بسیاری از بیماری‌ها  تبدیل و فناوری های جدید و پیشرفته توالی یابی ژنوم سرآغاز تحولی بزرگ در علم پزشکی  شخص محور شده و میلیون ها معلول و مبتلا به بیماری های ژنتیکی جهان در انتظار دریافت روش های درمانی معجزه آسای آن هستند، همزمان با پروژه هایی که با مقیاس وسیع ژنومی و بین المللی Hap Map  بر روی تعداد زیادی از نمونه های جمعیت های مختلف جهان به منظور ارتقای درک دانشمندان از سهم  واریاسیونهای ژنومیک در بیماری های انسانی در حال انجام است، ایران نیز به عنوان اولین کشور خاورمیانه در سال ۹۶، موفق به راه اندازی پایگاه داده های ژنوم نژادهای مختلف ایرانی (فارس ایرانی، آذری ایرانی، کرد ایرانی، عرب ایرانی، لر ایرانی، بلوچ ایرانی، ساکنین خلیح فارس ، ترکمن ایرانی و …)  شد و گام بلندی برای پیشگیری از معلولیت ها و بیمارهای ژنتیکی در کشور برداشت؛ به طوری که از زمان ایجاد پایگاه ژنوم ایرانیان در دانشگاه علوم بهزیستی تا کنون، دانشمندان ایرانی توانسته اند  اطلاعات ژنتیکی ۷ قوم مختلف ایرانی را توالی یابی  و همچنین ۲۰۰ ژن ارثی جدید عقب‌ماندگی ذهنی را به دنیا گزارش کنند.

تا سال ۲۰۰۳ تنها  ۵۳  ژن در رابطه با بیماری های ژنتیکی شناسایی شده بود، اما امروز از مجموع ۲۴ هزار ژن شناخته شده در انسان ، بیش از ۴۰۰۰  ژن مسوول  بیماری های مختلف شناسایی شده است.  طی این سالها، توالی یابی نسل جدید ژن ها، از هزینه های چند میلیاررد دلاری به حدود هزار تا دو هزار دلار رسیده و اکنون در عرض یک روز می توان این پروژه را بر روی چندین فرد انجام داد.

 

 

Deep sequencing reveals 50 novel genes for recessive cognitive disorders

دکتر نجم آبادی، استاد دانشگاه علوم بهزیستی ، دانشمند ایرانی و متخصص علم ژنتیک که  تمام عمر خود را صرف تحقیقات در این زمینه کرده است پس از ۲۰ سال تحصیل در آمریکا ،  سالها پیش به کشورش بازگشت. او معتقد است به جرات مي توان گفت ایران در زمینه علم ژنتیک در دنیا صاحب نظر است. دکتر نجم آبادی در سال ۲۰۱۱  مقاله ای در مجله نیچر چاپ کرده است. در این  مقاله،  او و همکارانش، ۵۰ ژن جدید را برای اولین بار به دنیا معرفی کرده اند.

محقق ایرانی علم ژنتیک برای به کار گیری توان علمی خود در این زمینه به سراغ دکتر ملک زاده، معاون تحقیقات وزیر بهداشت دولت  یازدهم و دوازدهم و وزیر اسبق بهداشت که دانشگاه علوم بهزیستی با موافقت وی تاسیس شد ، رفت و درخواست  ایجاد زیرساخت های لازم برای انجام تحقیقات گسترده تر در این زمینه را مطرح کرد.

او  می گوید: در دولت یازدهم، افراد علمی تری در وزارت بهداشت منصوب شدند. وقتی ۵ سال پیش طرح خود را به دکتر ملک زاده دادم، از آن شدیدا استقبال و حمایت کرد. ابتدا باید مرکز “توالی یابی نسل جدید” را در یکی از دانشگاه های معتبر کشور ایجاد می کردیم تا این دانشگاه الگو باشد و بتوانیم این طرح را برای دیگر بخش های کشور مدل سازی کنیم. در واقع تجهیزات برای توالی یابی نسل جدید تنها به یک دستگاه ختم نمی شود بلکه یک پکیج لازم است که نیاز به متخصصان کافی و تکنیک های بسیاری دارد. در هدف دوم باید یک دیتابیس از جمعیت نرمال کشور داشته باشیم؛ آخرین بخشی که در اروپا در سال ۲۰۱۶ افتتاح شد شامل دیتابیس ژنومیک ۱۴۰ هزار نفر بود، این اطلاعات از جمعیت ۳۵ کشور تشکیل می شد و خلأ اطلاعات منطقه خاورمیانه به شدت محسوس بود.

هدف دوم این پروژه آن بود که ۸۰۰ نفر از ۸ نژاد ایرانی شامل فارس، آذری، کرد، لر، عرب، بلوچ، ترکمن و جزایر خلیج فارس را جمع آوری کنیم، افرادی که دو نسل دارای این نژاد باشند، مثلا دو نسل قبل او نژاد کرد داشته باشند و سن آنها بالای ۴۰ سال باشد و بیماری خاصی نداشته باشند. این افراد را به عنوان نمونه مدیکال استفاده کردیم، از این افراد آزمایش انجام شد. آنها را توالی یابی کردیم و تغيیرات آنها را در این دیتابس به عنوان “پایگاه داده های نرمال” گذاشتیم.  این اطلاعات درسایت ایرانوم قرار دارد. هیچ یک از کشورهای عربی که بسیار بیشتر از ایران بر روی این پروژه سرمایه گذاری کردند از سایتی با چنین دیتابیسی حجیمی برخوردار نیستند.

http://www.iranome.com/

محققان ایرانی،  هم اکنون در حال انجام فاز ۳ این پروژه هستند تا اطلاعات ژنی اقوام ، نژادها و اقلیت هایی که در این دیتابیس ها نبوده اند را اضافه کنند. ديتابيس هاي قوم های ارمنی و زرتشتی در این مرحله قرار دارند.

خلأ داده های ژنومیک در پایگاه داده های بین المللی در صورت عدم ورود ایران

باید گفت در صورت عدم ارائه چنین دستاوردی از سوی محققان ایرانی، فقدان داده های ژنومیک از برخی از جمعیتهای دنیا در پایگاه های داده ژنومیک بین المللی از جمله گروه های نژادی مختلف از جمعیت ایرانی، می توانست مشکلاتی در زمینه شناسایی بیماری زا بودن برخی از واریانتهای ناحیه کدکننده خصوصا در تستهای تشخیصی معمول ایجاد کند.

این یک گام موفقیت آمیز بوده است و اکنون دانشمندان ایرانی  امیدوارند با پایگاه ژنوم ایرانیان بتوانند از بار هزینه بیماری های ژنتیکی به نظام سلامت کشورشان که روی کمربند ازدواج‌های خویشاوندی دنیا قرار دارد و همچنان با خطر تولد کودکان معلول حاصل از ازدواج های فامیلی روبه روست و نیز شاهد تولد سالانه ۴۰ تا ۵۰ هزار کودک با بیماری های ژنتیکی وراثتی است بکاهند و به بیماری های ژنتیکی کنترل نشده در ایران پایان دهند و هزاران معلول را از طریق ویرایش ژن درمان کنند

همچنین سایر محققان نیز از این پس منابع بسیار غنی برای تحقیقات پزشکی و مطالعات در سطح ژنومی وسیع را در اختیار خواهند داشت؛ منابعی که شواهدی قوی و قابل اطمینان ، خصوصا در زمینه ارزیابی بیماری زا بودن واریاسیون های ژنومیک مشاهده شده در بیماران ارائه می کند.

خبر خوب آن که شهروندان ایرانی هم می توانند امیدوار باشند که اگر بیمار شدند، ژن‌های عامل بیماری آنها با استفاده از فناوری پیشرفته کم هزینه،  به سرعت شناسایی خواهد شد. افراد سالم نیز با قرار گرفتن تحت توالی‌یابی ژنی ، از تغییرات ژنتیکی خود مطلع شده و از خطر ابتلای نسل بعد به بیماری‌های ژنتیکی می کاهند.

اکنون همانند سایت دیتابیس ژنوم که در اروپا و آمریکا در اختیار دانشمندان وعموم قرار دارد پایگاه ژنوم ایرانیان نیز از طریق وب سایت ایرانوم به نشانی http://www.iranome.com/ در دسترس همه محققان و مراکز تحقیقاتی علوم پایه، پزشکی و نیز پزشکی شخص‌محور است و به طور مستمر با داده های ژنومیک جدید از گروه های نژادی مختلف به روزرسانی می شود. این داده ها علاوه بر سطح ملی،  قابلیت استفاده توسط سایر کشورهای همسایه مانند افغانستان ، پاکستان، عراق و ترکیه و نیز کشورهای حوزه خلیج فارس که دارای اجداد مشترکی از لحاظ ژنتیکی با جمعیت ایرانی هستند را نیز دارد.

 

دکتر ملک زاده: هر کار تحقیقاتی ما باید روی یکی از مشکلات مردم متمرکز شود

دکتر ملک زاده، معاون تحقیقات وزیر بهداشت می گوید : ما چالشهای بنیادی در کل نظام سلامت داریم . هر کار تحقیقاتی ما باید بر روی یکی از مشکلات مردم متمرکز شود. پیشرفتهای علم بیولوژی و دانش های جدید، آینده بسیار متفاوتی را رقم می زنند و ما باید بتوانیم بین نظام دانایی و  نظام تصمیم گیری در ایران تفاهم لازم را ایجاد کنیم . باید سلامت مردم را با رویکردهای جدید پزشکی ارتقا دهیم و با هزینه های بسیار کمتر، راه های درمانی جدید بیماری ها را همپای جهان دنبال کنیم.

 

 

قطب پیوند کبد ایران بر بام جهان !

علم پیوند اعضا و بویژه پیوند سخت و بسیار تخصصی کبد در جهان، امروزه با نام ایران و رکوردهای خیره کننده متخصصان این کشور به گونه ای تحسین برانگیز آمیخته است.

آمارها نشان می دهد ایران سالانه شاهد بروز ۱۵ هزار مورد نارسایی کبد است و بیش از ۵ هزار ایرانی ، هرسال بر اثر این بیماری جان خود را از دست می دهند، اما این کشور توانست با پشت سرگذاشتن تمام کاستی ها و موانع دشوار داخلی و خارجی، و انجام بیش از ۶ هزار پیوند کبد طی سالهای ۱۳۷۲ تا ۱۳۹۷  به ثبت رکوردهای خیره کننده ای در نجات جان بسیاری ازمبتلایان این بیماری از مرگ ، طی ربع قرن تلاش دست یابد : شیراز به عنوان قدیمی ترین و بزرگترین مرکز پیوند عضو در ایران در سال ۹۶  با انجام ۶۳۸ پیوند، رکورد ۵۶۱  پیوند کبد سالانه  از بیماران مرگ مغزی که متعلق  به مرکز پیوند پیتسبورگ  آمریکا  بود را شکست  و بر بام جهان ایستاد.

اکنون ایران علاوه بر شیراز به عنوان قطب پیوند کبد با تلاشهای دکتر سید علی ملک حسینی پدر پیوند کبد ایران که سهم مهمی در تربیت  ده ها جراح  کبد  در سطح ملی و بین المللی داشته است شاهد رویش ۸ مرکز دیگر پیوند کبد در تعدادی از شهرهای ایران شامل تهران، مشهد، کرمان، اصفهان، اهواز، تبریز و رشت همراه با توسعه  قابلیتهای علمی، مهارتی و تجهیزاتی پیوند کبد  در هر یک از این مراکز است و ایرانیان مفتخرند که پس از ۲۵ سال تلاش بی وقفه پزشکان متخصص  و جراحان و به مدد دانش ارتقا یافته پیوند کبد و درآمیختگی آن با فرهنگ غنی اهدای عضو، کشورشان در حلقه ۱۰ کشور برتر این دانش و تخصص پیشرفته پزشکی قرار گرفته است.

پیشرفتهای ایران در پیوند کبد منحصر به خدمات ملی نشده و این خدمات را به خارج از مرزها از جمله کشورهای منطقه  و آسیا: عراق، سوریه، لبنان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، آذربایجان و … نیز توسعه داده و ایران ضمن انجام عمل های پیوند کبد بیماران، آموزش جراحان و کارکنان، در تاسیس مراکز پیوند کبد این کشورها نقش بسیار موثری ایفا کرده است.

 

ایران نایب قهرمان پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان جهان!

 

دکتر اردشیر قوام زاده، پدر پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان

 

سه دهه پیش (اسفند ۱۳۶۹) در شرایط  سخت پس از جنگ تحمیلی که ایران به فکر بازسازی و توسعه بود، اولین پیوند سلول های بنیادی مغز استخوان در این کشو توسط  دکتر اردشیر قوام زاده پدر پیوند مغز استخوان،  در مرکز تحقیقات هماتولوژی، آنکولوژی و پیوند مغز استخوان بیمارستان دکترعلی شریعتی انجام شد .

ایران در طول این مدت  (اسفند ۶۹ تا اسفند ۹۷)  ۳۰ هزار پیوند مغز استخوان انجام داده و با انجام سالانه ۱۱۰۰ پیوند مغز استخوان، هم اکنون رتبه دوم جهان و اول منطقه را داراست و جزو ۵ مرکز برتر دنیا (سیاتل ، ام‌دی، اندرسون ، بوستون و بیمارستان شریعتی تهران) در پیوند سلول‌های بنیادی خون و مغز استخوان قرار دارد ؛ هرچند که به گفته دکتر قوام زاده، پدر پیوند مغز استخوان این تعداد پیوند سالانه در ایران هنوز کم است و رقم آن با توجه به نیاز کشور باید سالانه به ۲۴۰۰ مورد برسد.

هم اکنون، حدود ۷۰ نوع بیماری با عمل پیوند مغز استخوان، قابل درمان شده است، ایران با در اختیار داشتن ۱۸ مرکز پیوند مغز استخوان (تا پایان سال ۹۷) تنها در بیمارستان شریعتی تهران به عنوان قطب پیوند مغز استخوان این کشور تا همین سال، شش هزار پیوند مغز استخوان انجام داده و در مراکز پیوند مغز استخوان ایران، از کودک چند روزه که دارای بیماری‌های متابولیکی  و یا نقص ایمنی است تا زنان و مردان ۷۵ ساله تحت پیوند مغز استخوان و سلول‌های بنیادی خون قرار دارند. این درحالیست که به طور متوسط ۷۶ درصد عمل های پیوند مغز استخوان در ایران موفق بوده است و از این جهت نیز رتبه بسیار خوبی در جهان دارد.

ایران، هم اکنون امیدوار است که با وجود ۳۳۲ متخصص و فوق تخصص تربیت شده در این کشور برای پیوند مغز استخوان ، رقم سالانه این پیوند را به دو برابر افزایش دهد و مانع از تحمیل هزینه یک میلیون دلاری هرعمل پیوند در خارج از کشور ( به جز هزینه های اقامت و …) به هر بیمار نیازمند شود. ایران ، همچنین تبدیل به بزرگترین مرکز درمان تالاسمی دنیا با پیوند مغز استخوان شده است (۸۰۳ پیوند تالاسمی ماژور تا سال ۹۷) و شانس باروری را به بسیاری از پدران و مادران مبتلا به تالاسمی بخشیده است و همگی این موفقیتها، یک حقیقت بزرگ و غیرقابل انکار هستند.

جایگاه علمی ایران در پیوند مغز استخوان که با اتکا به نیروی انسانی متخصص منجر به انتشار بیش از ۵۰۰ مقاله علمی در مجلات معتبر فارسی و انگلیسی شده، می طلبد که این کشور پذیرای دانشمندانی از سایر نقاط جهان در کنگره های تخصصی این دانش حیاتی شود؛ اما ایران باید نگران حضور این دانشمندان به دلیل تحریمها و دشواری سفر آنها به این کشور باشد.

 

دکتر قوام زاده، پدر پیوند مغز استخوان ایران : یکی از مسوولان مرکز تحقیقات  بین المللی خون و پیوند مغز استخوان آمریکا  به خانه من تلفن زد و گفت ما یک خبر خوب و یک خبر بد برای شما داریم. خبر خوب این‌ که شما برای سال ۲۰۱۲ به‌عنوان بهترین محقق پیوند خون و مغز استخوان دنیا انتخاب ‌شده‌اید ؛ خبر بد این که ما پول این جایزه، هتل و هواپیما را به‌ خاطر تحریم‌ها نمی‌توانیم به شما پرداخت کنیم ! برای من زیاد مهم نبود، فقط آن تندیس و نمادش مهم بود و در همان حال گفتم پس، پولش را هم می‌بخشم به مرکز تحقیقات بین‌المللی خون و پیوند مغز استخوان. گفتند ما باید راجع به این پیشنهاد شما بپرسیم و خبرتان می‌کنیم. بعد از یک هفته خبر دادند که شما هنوز این جایزه را نگرفته‌ای که ببخشی و موضوع منتفی شد!

 

کسب جایزه ۲۰۱۲ «بهترین محقق پیوند خون و مغز استخوان» مرکز تحقیقات  بین المللی خون و پیوند مغز استخوان آمریکا  توسط  دکتر اردشیر قوام زاده، پدر پیوند مغز استخوان این کشور، از دیگر افتخارات ایران در این حوزه تخصصی  و تاثیرگذار علوم پزشکی جهان بوده است؛ جایزه ای که تحریم های آمریکایی، مانع از اعطای بخش مالی آن به دانشمند ایرانی شد!

 

«رویان» گنجینه عظیم علمی ایران

اکنون می خواهم حافظه همه منتقدین داخلی و خارجی تولید علم ایران را به پژوهشگاه رویان ببرم؛ جایی که محل فعالیت بی ادعاترین نخبه های ایران با دستاوردهای بسیارعظیم و پرثمر برای ایرانیان و مورد شگفتی جهان بوده است.

 پژوهشگاه رویان را می توان یکی از عالی ترین مصادیق و الگوی جهانی برای اتکای علم یک کشور به عزم و انگیزه نیروی انسانی جوان با دستان خالی توصیف کرد . رویش «رویان»  به ۲۷ سال پیش  (هشتم خرداد ماه سال ۱۳۷۰) باز می گردد که روزی با هدف تحقیق و پژوهش در زمینه درمان ناباروری و سلول های بنیادی کار خود را به همت تعدادی جوان دانشجو در فضایی ۱۲ متری در چهار راه حافظ تهران آغاز کرد و در حالیکه این گروه جوان، در آرزوی داشتن ساختمان بزرگی برای چنین تحقیقاتی به سر می بردند، چنین امکانی با حمایت مستقیم مالی و معنوی رهبر ایران تامین و «رویان»  توسط زنده‌یاد دکتر سعید کاظمی آشتیانی بنیان گذاشته و در زمان دکتر رضا ملک زاده، وزیر وقت بهداشت و درمان ایران و با کمکهای مالی تحقیقاتی وی، افتتاح شد و تا اوجگیری به سوی پیشرفتهای عالی ادامه فعالیت داد.

 

اکنون پژوهشگاه رویان ، طی نزدیک به سه دهه فعالیت علمی به یکی از قطب‌های مهم پزشکی تولید مثل و تحقیقات سلول‌های بنیادی در منطقه و جهان تبدیل شده است و بسیاری از ایرانیان آرزومند فرزند و بیماران نیازمند را در تحقق خواستها  و درمان بیماری ها  یاری بخشیده و دستاوردهای بسیار عظیمی را به بار نشانده است:

 

چنین دستاوردهای ارزشمندی، پژوهشگاه رویان را نه تنها به یکی از ۵ مرکز برتر علمی جهان در زمینه درمان ناباروری و تحقیقات سلول های بنیادی تبدیل کرده بلکه این مجموعه بزرگ با برگزاری جشنواره  بین‌المللی سالانه در حوزه پزشکی تولید مثل و سلول‌های بنیادی و اعطای جایزه «کاظمی آشتیانی» به دانشمندان برگزیده، به آوازه این اعتبار خود در جهان افزوده است.

 

 

 

 

جنبش علمی ایران در تحقیقات دارویی

داروسازی یکی از اصلی ترین اهداف تحقیقاتی و از جمله موفق ترین حوزه های پژوهشی ایران به عنوان یک کشور تحت تحریم است. هم اکنون حدود ۱۰۷ کارخانه داروسازی داروهای شیمیایی ، ۴۰ کارخانه داروسازی تولید داروهای گیاهی و حدود ۴۰ کارخانه تولیدکننده مواد اولیه و بسته بندی در ایران وجود  دارد. ایران با تلاش محققان خود موفق به تامین ۹۷ درصد نیازهای دارویی به لحاظ عددی در داخل طی چهار دهه گذشته شده است و تنها سه درصد این نیازها از طریق واردات تامین می شود.

همچنین در حال حاضر حدود ۵۵ درصد مواد اولیه دارویی و بیش از ۹۵ درصد مواد و لوازم بسته بندی در داخل تولید و نیاز شرکت‌های داروسازی را تأمین می‌کند.  در مجموع  تعداد داروهای به ثبت رسیده در ایران بر حسب مولکول دارو، ۲۳۰۰  قلم است که ۱۷۵۰  قلم تولید داخل و ۵۵۰ قلم وارداتی است. تعداد اقلام دارو بر حسب اشکال دارو ۳۵۰۰ قلم است. تا کنون ۸۰۰ قلم داروی گیاهی نیز با اتکا به دانش محققان ایرانی ثبت شده است.

 

 

ورود ایران به تولید داروهای زیست فناوری را نیز می توان نمادی از تلاش پژوهشگران حوزه دارویی این کشور دانست بویژه آن که ایران هم اکنون ۱۰ کشور برتر دنیا در زیست فناوری است. از مجموع ۱۴۶ داروی زیست فناوری موجود در بازار جهان، تا سال ۹۸،  ۲۰ دارو در ایران تولید شده که ۴ دارو منوکلونال آنتی بادی و ۱۶ دارو نوترکیب هستند:

 

داروهای زیست فناوری تولید شده ایران:

ردیف نام دارو موارد مصرف
۱ Erythropoietin alfa درمان کم خونی در نارسایی مزمن کلیه
۲ Erythropoietin beta درمان کم خونی در نارسایی مزمن کلیه
۳ G-CSF درمان بیماران مبتلا به نوتروپنی مادرزادی

کمک به درمان سرطان

۴ Peg- G-CSF پیشگیری و درمان نوتروپنی ناشی از انجام شیمی درمانی
۵ Peg-INF alfa درمان لوسمی، هپاتیت مزمن فعال، کارسینوم مثانه، لنفوم های غیرهوچکین، ملانوم بدخیم و کارسینوم دهانه رحم
۶ INF gamma درمان پوکی استخوان شدید و بدخیم، کاهش عفونت در بیماری گرانولوماتوز مزمن
۷ INF alfa درمان لوسمی، هپاتیت مزمن فعال، کارسینوم مثانه، لنفوم های غیرهوچکین، ملانوم بدخیم و کارسینوم دهانه رحم
۸ INF beta- ۱b بهبود  MS
۹ INF beta- ۱a

(۳۰ micro gram)

درمان سرطان، هپاتیت ویروسی و MS
۱۰ INF beta- ۱a

(۴۴ micro gram)

درمان سرطان، هپاتیت ویروسی و MS
۱۱ Factor VIII درمان هموفیلی نوع A
۱۲ Factor VII درمان هموفیلی A و B
۱۳ Streptokinase درمان ترومبوز شریان های کرونری، آمبولی ریه
۱۴ Teriparatide درمان پوکی استخوان
۱۵ FSH درمان نازایی
۱۶ Somatropin درمان کوتاه قدی ناشی از کمبود  هورمون رشد
۱۷ Rituximab درمان لنفومای غیر هوکچین
۱۸ Trastuzumab درمان سرطان پستان
۱۹ Etanercept درمان آرتریت روماتوئید، آرتریدت پسوریاتیک
۲۰ Adalimumab درمان آرتریت روماتوئید، آرتریت پسوریاتیک، اسپوندیلیت انکیلوزان و پسوریازیس متوسط تا شدید مزمن

 

همچنین ۲۹ دارو در مراحل مختلف تولید در ایران هستند که پیش بینی می شود تا چند سال آینده به مرحله تولید برسند. به این ترتیب، ایران در جایگاه چهارم تولید داروهای زیست فناوری منطقه است که با تولید ۲۹ داروی در دست تهیه به رتبه سوم منطقه ارتقا خواهد یافت.

داروهای زیست فناوری در حال تولید ایران:

ردیف نام دارو موارد مصرف
۱ Certolizumab pegol درمان آرتریت روماتئید و پسوریاتیک
۲ Golimumab درمان آرتریت متوسط تا شدید پسوریازیس
۳ Ustekinumab درمان پسوریازیس پلاکی
۴ Daclizumab جلوگیری از رد پیوند حاد کلیه

درمان لنفومای سلول T

۵ Infliximab درمان آرتریت روماتوئید و بیماری کرون
۶ Vedolizumab درمان بیماری کرون و کولیت اولسراتیو
۷ Pembrolizumab درمان سرطان ریه
۸ Ipilimumab درمان ملانوما
۹ Toclizumab درمان آرتریت ایدیوپاتیک
۱۰ Ramucirumab درمان سرطان ریه
۱۱ Ado-Trastuzumab درمان سرطان پستان
۱۲ Dupilumab درمان آسم و بیماری های آلرژیک
۱۳ Evolocumab درمان کلسترول بالا
۱۴ Atezolizumab درمان شایع ترین نوع سرطان مثانه با نام کارسینومای اوروتلیال
۱۵ Ocrelizumab درمان MS
۱۶ Omalizumab درمان آسم آلرژیک
۱۷ Nivolumab درمان لنفوم هوچکین
۱۸ Insulin Lispro درمان دیابت
۱۹ Insulin glargie ۲۱A-GLY-۳۰Ba-L-ARG-۳۰Bb-L-ARG-HUMAN Insulin درمان دیابت
۲۰ Insulin B۲۸ aspart

( novolog)

درمان دیابت
۲۱ ۳B-Lysine-۲۹B-glutamic acid-human insulin درمان دیابت
۲۲ Imiglucerase درمان بیماری گوشه تیپ I
۲۳ Laronidase درمان عوارض غیرنورولوژیک بیماری موکوپلی ساکاریدوزیس تیپ I
۲۴ Carboxypeptidase (Voraxaze) کاهش سطح متوترکسات در بیماران تحت شیمی درمانی
۲۵ Pegloticase درمان نقرس
۲۶ مکمل بیوسیمیلار AWGE درمان زخم مانند زخم بستر
۲۷ Usteokinase ———-
۲۸ Anakinra روماتوئید آرتریت
۲۹ Thrombin انعقاد خون

 

ایجاد زیرساختهای بزرگ تحقیقاتی در علوم پزشکی ایران

علوم پزشکی، مهمترین و پرکارترین حوزه تولید علم جمهوری اسلامی ایران با سهم ۴۰ درصدی است. این سهم ۴۰ درصدی، گویای بسیاری از واقعیتهای غیرقابل انکار از جمله سرمایه عظیم نیروی انسانی نخبه به عنوان مهمترین عامل پیشران توسعه در ایران است. دانستن این نکته شاید برای محققان کشورهای پیشرفته جالب باشد که  علوم پزشکی ایران، علی‌رغم این سهم بالا در تولید علم این کشور و برخورداری از ۶۳ دانشگاه  و ۵۷۰ مرکز تحقیقاتی، تنها حدود ۱۳ درصد بودجه پژوهشی کشور را به خود اختصاص داده است.

با این وصف ایران چگونه توانسته است طی این سالها محیط های علمی و پژوهشی خود را متناسب با میزان توانایی ها، شاداب نگاه داشته و تمام تلاش را برای اشتغال دانش آموختگان پزشکی علاقه مند به تحقیق و جلوگیری از خروج نخبگان به کار گیرد؟

ساختمانی که در تصویر بالا مشاهده می شود، مربوط به موسسه ملی توسعه تحقیقات علوم پزشکی ایران است؛ جایی که روزی با الگوبرداری از  National Institutes of Health آمریکا متولد اما در دولت احمدی نژاد، رییس جمهور وقت، منحل شد ؛ پس از آن، این موسسه حیاتی در حمایت از تحقیقات پزشکی، توسط دکتر ملک زاده، پراستنادترین دانشمند علوم پزشکی ایران که در جایگاه معاونت تحقیقات وزارت بهداشت دولت یازدهم قرار گرفته بود در سال ۹۳ احیا  شد تا طرح های ملی کلان پزشکی ایران  که به خاطر محدودیت منابع مالی دانشگاه ها، سر از سایر کشورها در می آوردند یا در ایران، خاموش می شدند را در قلب تهران حفظ کند .

ایران که در علوم پزشکی به دنبال ایجاد یک نهاد Granting Body با استانداردهای بین المللی بود، با ایجاد موسسه نیماد، پروژه تحقیقاتی کلان ملی بسیار زیادی را از دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی ( با تصویب بیش از یکهزار طرح تا کنون) مورد حمایت قرار داده است؛ پروژه هایی که دکتر ملک زاده،  رییس نیماد معتقد است، نتیجه تمام این تلاشهای تحقیقاتی و حمایت از آنها در چند سال آینده متبلور شده و خواهید دید که ایران چگونه شاهد شکل‌گیری جنبشی جدید در تحقیقات کلان ملی و بین‌المللی پزشکی و ورود به جمع برترین‌های تحقیقات پزشکی دنیا با استفاده از ظرفیت نیروی انسانی خود خواهد بود

 

تبلور نتایج  جنبش  جدید ایران در تحقیقات ملی علوم پزشکی با موسسه «نیماد»

جنبش جدیدی که دکتر ملک زاده، دانشمند علوم پزشکی ایران و رییس نیماد از آن یاد می کند شامل طیف وسیعی از تلاشها برای درمان بسیاری از بیماری ها بویژه با علوم نوین سلول درمانی و مهندسی ژنتیک ،  بومی‌سازی و تولید داروهای جدید و استراتژیک با ارزش افزوده بالا همچون داروهای نوترکیب،  تولید مواد اولیه دارویی (API) و فراورده‌های نهایی ، ساخت دستگاه‌های مورد نیاز صنعت پزشکی، تحقیقات در زمینه برآورد بار بیماری ها، انجام پروژه های ملی که منجر به ایجاد زیرساخت‌های مناسب و سرمایه‌گذاری طولانی مدت در حیطه پژوهش‌ پزشکی شود و بسیاری از پژوهشهای کاربردی دیگر است.

این پزشک محقق که خود مجری بزرگترین مطالعه کوهورت خاورمیانه و شمال افریقا و پایه گذار بی سابقه ترین مطالعه کوهورت مبتنی بر جمعیت سراسری در ایران تحت عنوان «کوهورت پرشین» بوده است اعتقاد دارد که نیروی انسانی مهمترین ثروت است که آینده را با آن می توان رقم زد؛ نباید شاهد باشیم که پزشکان علاقه‌مند به تحقیقات که در ایران می‌مانند، به دلیل نبود شرایط لازم و زیرساخت‌ها قادر به پیشرفت در سطح همکاران مهاجرت کرده خود نیستند و نهایتا به یک پزشک متخصص تبدیل می شوند بلکه باید همه امکانات خود را برای این افراد به کار گیریم که موسسه ملی توسعه تحقیقات علوم پزشکی قطعا به این هدف کمک خواهد کرد.

نگاهی به تمام دستاوردهای تحقیقاتی علوم پزشکی بویژه و به طور بی سابقه ای  طی ۶ سال گذشته (۹۲ تا ۹۸) نشان می دهد که ایران با ایجاد زیرساختهای بزرگ تحقیقاتی ، به فکر یک جهش عظیم در تولید علم پزشکی بوده است. انتشار ده ها مقاله حاصل از مطالعات پرشمار کوهورت مبتنی بر جمعیت در بهترین مجلات علمی جهان، کاهش بار بیماری های مزمن غیرواگیر و هزینه های کمرشکن سلامت از طریق تحقیقات ملی پزشکی پیشگیری محور و با هدف درمان بموقع بیماری ها در حوزه سلامت، رشد شرکتهای دانش بنیان و تولید داروها و تجهیزات پزشکی مورد نیاز و قابل رقابت در جهان توسط فناوران داخلی، توسعه همکاری های علمی بین المللی،  تربیت نیروی انسانی پژوهشگر مستعد برای پیشبرد تحقیقات عظیم فعلی در سالهای آینده، افق هایی هستند که ایران با ایجاد زیرساختهای تحقیقاتی همچون: تاسیس موسسه «نیماد»، اجرای برنامه ایرانوم ، برنامه ملی ثبت بیماری‌ها در تمام دانشگاه های علوم پزشکی ، ایجاد شبکه آزمایشگاه‌های جامع تحقیقات و اعطای حمایت‌های مالی در جهت توسعه و ارتقای آنها ، ایجاد صندوق های پژوهش و نوآوری، جذب دستیاران پژوهش در مراکز تحقیقاتی، اعطای گرنتهای تحقیقاتی به محققان جوان و دانشمندان فرهیخته، ایجاد سامانه های متعدد پژوهشی برای رصد دائمی وضعیت تولید علم پزشکی، استانداردسازی اخلاق در پژوهش و احیای کمیته ملی اخلاق در پژوهش پزشکی، ارزشیابی سالانه کیفی مراکز تحقیقاتی و ده ها اقدامات حمایتی دیگر برای خود ترسیم کرده است.

مجموع همین حمایتها سبب شده است که ایران ضمن حفظ رتبه نخست تولید علم پزشکی منطقه، به هدف ترسیم شده کسب رتبه نخست استناد به مقالات در منطقه دست یابد و شاهد افزایش چند برابری شمار محققان دارای اچ ایندکس برابر و بالای ۱۵ و شمار دانشمندان یک درصد برتر پراستناد خود باشد.

 

گردهمایی سالانه محققان برتر علوم پزشکی در همایش شیوه های دستیابی به مرجعیت علمی

به گزارش دیده بان علم ایران علوم پزشکی ایران امروزه نه تنها میانه ای با تولید علم فانتزی ندارد، بلکه با گردهم آوردن جمع پرشمار محققان برتر خود در همایشی سالانه، شیوه های دستیابی به مرجعیت علمی ایران را بررسی می کند. در این گردهمایی محققان برتر، ضمن نقد و بررسی سیاستهای تولید علم در ایران، مشکلات و موانع موجود و طرق برون رفت از آنها را با نگاهی به سیاستهای جهانی پیشرفت و ارتقای کیفیت تولیدات علمی تا  کسب مرجعیت علمی تشریح کرده و انتظارات خود از دولتها را همواره یادآور می شوند

 

 

نانوی ایران ، پیشرفت حیرت انگیز تا چهارم جهان!

از زمانی که ایران در سال ۸۰ وارد فعالیت جدی در فناوری نانو، به عنوان یکی از قلمروهای مهم انقلاب سوم صنعتی شده است ، طی نزدیک به دو دهه، شاهد تحولات بزرگی در دستاوردهای داخلی این حوزه مهم بوده است.

این تحولات شامل گستره وسیعی از فعالیت ها از تشکیل ستاد توسعه فناوری نانو، ایجاد انگیزه و تشویق  محققان جوان برای ورود به تحقیقات در این حوزه مهم صنعتی، تجهیز آزمایشگاه های پرشمار تا تولید محصولات فناوری با کارکردهای گوناگون در صنایع داروسازی، غذایی، درمان و تجهیزات پزشکی، کشاورزی و محیط زیست ، آرایشی و بهداشتی، انرژی، نساجی و بسیاری از حوزه های دیگر در کنار انتشار مقالات علمی حاصل از این دستاوردها بوده که همگی حکایت از عزم جدی ایران برای حرکت پیشتازانه در این عرصه دارد.

ایران از نظر تولید مقاله های فناوری نانو که از سوی دانشگاه ها و مراکز علمی این کشور منتشر شده،  رتبه چهارم را در بین کشورهای تولید کننده علم و فناوری نانو جهان پس از چین، امریکا وهند  دارد و کره جنوبی، آلمان، ژاپن، انگلستان، فرانسه و اسپانیا پس از ایران قرار دارند.

البته دکتر سرکار، دبیر ستاد توسعه فناوری ایران گفته است ، اگر جمعیت کشورها را مبنا قرار دهیم، هیچ کشور اروپایی در عرصه تولید با کیفیت علم نانو، جلوتر از ایران  نیست و سه کشوری که از ما بالاتر قرار دارند از ایران پرجمعیت ترهستند.

ایران هم اکنون بسیاری از زیرساختهای لازم برای تبدیل فناوری نانو به محصول را ایجاد کرده و توانسته تا بیش از ۹۰ درصد فناوری ساخت محصولات نانو را کسب کند؛ این خیز بلند علمی در این حوزه تاثیرگذار صنعتی، توسعه بازار داخلی نانو در این کشور را طی ۶ سال به رشد ۱۰۰ درصدی رسانده و ارزش محصولات بازار داخلی نانو در ایران در سال ۹۷ به سه هزار میلیارد تومان رسیده است به طوری که  اکنون تمرکز ایران بر توسعه صادرات محصولات نانو است.

 

 

عبور ماهواره های ایرانی از حلقه تحریم ها و رسیدن به جمع ۶ کشور برتر جهان

 ایران پس از شوروی (۱۹۵۷)، ایالات متحده آمریکا (۱۹۵۸)، فرانسه (۱۹۶۵)، ژاپن (۱۹۷۰)، چین (۱۹۷۰)، بریتانیا (۱۹۷۱)، هند (۱۹۸۰) و رژیم اشغالگر قدس (۱۹۸۸)، نهمین کشور دنیاست که توانسته مستقلا ماهواره پرتاب کند.

ماهواره «امید» به عنوان نخستین ماهواره ساخت ایران با کارکرد مخابراتی و تحقیقاتی بهمن ماه ۸۷ به فضا پرتاب شد و طی مدت ۹۰ روز حدود ۱۲۰۰ مرتبه در مدار زمین چرخش کرد.

سه سال بعد، در سال ۹۰، «رصد» نخستین ماهواره تصویربرداری ایران و دومین ماهواره این کشور، خردادماه ۱۳۹۰ توسط ماهواره بر سفیر رصد به فضا پرتاب شد و در مدار لئو در ارتفاع ۲۶۰ کیلومتری سطح زمین قرار گرفت.

کمی بعد در بهمن ماه ۱۳۹۰ ماهواره نوید با کارکرد «سنجش از دور»  به فضا پرتاب شد. سومین ماهواره ایرانی به سیستم وضوح تصویربرداری قدرتمندتر، تکنولوژی کنترل مطلوبتر،  چرخان بودن پایداری  و  تامین انرژی از طریق سلول‌های خورشیدی مجهز بود.

در تداوم برنامه ساخت و پرتاب ماهواره ها، ماهواره « فجر» به عنوان نخستین ماهواره ایرانی با مأموریت انتقال مداری بهمن ماه ۹۳ با ماهواره بر سفیر ۱- ب به فضا پرتاب شد. این ماهواره با استفاده از پیشبرنده گاز سرد (تراست گاز سرد) از قابلیت تغییر مدار ۲۵۰ تا ۴۵۰ کیلومتر بیضوی به مدار ۴۵۰ کیلومتر دایره‌ای برخوردار بود که سبب افزایش طول عمر ماهواره می شود.

به رغم تشدید تحریمها و فشارهای غرب برای توقف برنامه های فضایی ایران در دی ماه ۹۷ ماهواره پیام ساخت دانشگاه صنعتی امیرکبیر با ماهواره بر سیمرغ به فضا  پرتاب ش و اگرچه موفق به استقرار در مدار نشد ولی به وضوح نشان از پیشرفتهای قابل توجه ایران در زمینه توسعه تجهیزات و سامانه های ماهواره و توسعه ماهواره برها داشت.

محققان فضایی ایران، بعد از طراحی و ساخت و پرتاب موفقیت‌آمیز ماهواره‌برهای خانواده سفیر یک (سفیر امید، سفیر رصد، سفیر نوید و سفیر فجر) که با پرتاب آنها جمهوری اسلامی ایران به باشگاه کشورهای دارنده توان ارسال ماهواره به فضا پیوست، پروژه سیمرغ را با هدف پرتاب ماهواره‌های ۲۵۰ کیلوگرمی تا ارتفاع مداری ۵۰۰ کیلومتری توسعه داده اند.

به موازات فعالیتهای صورت گرفته در زمینه طراحی و ساخت ماهواره  و ماهواره بر و تجهیزات کنترل و دریافت اطلاعات ماهواره که تحت شدیدترین تحریمها صورت گرفته، ایران طرح اعزام فضانورد به مدار را نیز دنبال کرده و در این راستا کاوشگرهای تحقیقاتی متعددی را با محموله های زیستی پرتاب کرده که از شاخص ترین این تلاش ها پرتاب کاوشگر پیشگام به عنوان هفتمین کاوشگر تحقیقاتی ایران در بهمن ماه ۹۱ است که طی آن با استفاده از موشک تغییر یافتهٔ زلزال یک میمون مادهٔ سه ساله از گونهٔ رزوس در سفری ۱۶ دقیقه‌ای از پایگاه فضایی سمنان به مأموریت زیرمداری ارسال شد. در پی سفر موفقیت آمیز نخستین میمون فضانورد ایرانی که پیشگام نام گرفت پرتاب کاوشگرها با پرتاب پژوهش در آذر ۹۲ و  کاوشگرهای متعدد در سالهای بعد ادامه یافته است.

 

 

چرا دانش هسته ای ایران سرزنده است؟

جمهوری اسلامی ایران که برنامه هسته ای خود را از سال ۱۳۲۹ آغاز کرده بود ، با تاسیس سازمان انرژی اتمی در ۱۳۵۳ شکل جدیدی به این برنامه ها داد و با اتکا به توان داخلی متخصصان هسته ای خود توانست به سوخت هسته ای و غنی سازی اورانیوم طی سالهای ۸۱ تا ۸۵ دست یابد و در نهایت در سال ۹۰ موفق به ساخت میله سوخت هسته ای غنی شده و بارگذاری آن در راکتور تحقیقاتی شد

طی تمام این سالها فشار نهادهای بین المللی از جمله شورای امنیت سازمان ملل متحد ، آمریکا، اتحادیه اروپا و برخی کشورها غیراروپایی بر ایران برای متوقف کردن برنامه هسته ای شدیدا بالا گرفت اما با وجود آن که این کشور شاهد دشوارترین تحریم ها از سوی متحدان بین المللی و آمریکا و نیز ترور چند دانشمند هسته ای خود تا کنون بوده اما هیچ تهدیدی نتوانست مانع ادامه فعالیتهای ایران در پیشبرد برنامه اتمی شود. انعقاد معاهده برجام که بزرگترین و طولانی ترین مذاکرات صلح هسته ای بوده با گروه پنج + ۱ هر چند موجب بسته شدن پرونده هسته ای ایران در شورای امنیت و به رسمیت شناختن حق غنی سازی ایران در مقدار مشخصی شد اما پس از آن با خروج دونالد ترامپ رییس آمریکا، دور جدید تحریمها با قدرت بیشتری از سر گرفته شد.

دستیابی به دانش هسته ای، جدا از اهداف دفاعی و امنیتی برای کشوری که تجاوز و جنگ طولانی علیه خود را تجربه کرده و همواره در برابر دشمنی های وسیع قدرت طلبان تحت رهبری آمریکا قرار داشته ، از نگاه علمی بسیار بنیادی و ضروری بوده است. ایران به عنوان غنی ترین کشور در ذخایر نفت و گاز که طی دهه های آینده آن را رو به پایان می بیند، به صنعت هسته ای به عنوان صنعتی همه جانبه می نگرد که برای تامین نیازهای آینده از سوخت و انرژی گرفته تا تشخیص و درمان بهتر بیماری ها  بسیار حیاتی است و با وسعت فناوری های حاصل از دانش آن هیچ جایگزینی برای آن قابل تصور نیست.

 

بر همین اساس، ایران با اتکا به توان دانشمندان و متخصصان خود به دستاوردهای هسته ای بسیاری در بخشهای صنعتی، پزشکی، دارویی، دامپزشکی، کشاورزی، انرژی و … رسیده است؛ دستاوردهایی همچون ساخت سانتریفیوژ دکانتر، دستگاه های تولید آب از رطوبت هوا، شتابگرهای خطی الکترون، ایجاد مرکز ایزوتوپهای پایدار، باتری های هسته ای با کاربردهای بسیار فراوان، شناساگرهای ایزوتوپی در محیطهای آبی با تکنیک لیزر، تست لوپ سوخت راکتورهای تحقیقاتی ، تولید ایزوتوپهای پایدار و… که اینک اندیشه ایران را معطوف به طی کردن سریع مسیر توسعه فناوری هسته ای و نه توقف برنامه هسته ای  کرده است.

 

به گزارش دیده بان علم ایران دستاوردهای مورد اشاره که تنها بخش کوچکی از مهمترین ذخایر علمی ایران هستند و قطعا شرح همه آنها در این نوشتار نمی گنجد، نشان می دهد «تولید علم ایران» که پیش از انقلاب نیز رتبه نخست منطقه را دارا بوده است، امروزه بسیار غنی تر و قدرتمندتر شده است.

بیست سال پیش، هیچ یک از دانشگاه های ایران در رتبه بندی دانشگاه های برتر جهان  حضور نداشتند، در حال حاضر ۲۹ دانشگاه ایران در این رتبه بندی ها حاضرند

 دانشگاه  استنفورد، پروژه «ایران ۲۰۴۰ » را تلاشی دانشگاهی با هدف ترویج مطالعات کلان‌نگر اقتصادی و فنی در حوزه توسعه پایدار و بلند مدت ایران می داند. این پروژه با هدفی که « استفاده از ظرفیتهای علمی پژوهشگران برجسته خارج از کشور جهت مطالعه وضعیت کنونی و دورنمای بخش های مختلف اقتصاد ایران» معرفی شده، شکل گرفته است. پروژه  مدعی است که با رویکردی کمّی و واقعیت محور و به دور از روزمرگی های سیاسی به پژوهش در حوزه های مختلف اقتصادی مانند انرژی، کشاورزی، خدمات، منابع طبیعی و انسانی، و محیط زیست در مقیاس کشوری می پردازد و فاقد هرگونه مشی سیاسی است و محققین و همکاران این پروژه تنها بر اساس مهارت‌ها و تخصص علمی انتخاب می‌شوند.»

اما چگونه این پروژه در ارزیابی دو دهه تولیدعلم ایران و با بررسی  ۴۵۰ هزار ! مقاله محققان  ایرانی به نتیجه ای جز «فساد» در عنوان گزارش خود نمی رسد؟ : Scientific Output of Iran: Quantity, Quality and Corruption    و رشد علمی ایران را صرفا حبابی از انبوه مقالات بی کیفیت در حال انفجار تفسیر می کند؟

 

برونداد علم یک کشور را نمی توان فقط در سیاست های علم آن جست و جو و خلاصه کرد. اشکالات آن را شخم زد و نتیجه توهم پیشرفت از آن گرفت! برخی سیاستهای اشتباه علم در ایران به دنبال مقاومت دانشمندانش، بسیار زود دچار عقبگرد و اضمحلال شده اند؛ افراط در تولید مقالات بیشتر برای امتیازات پژوهشی حداکثری هم، بسیار سریعتر از آنچه منتقدان تصور می کنند، محو خواهد شد و این اتفاق ناگزیری است؛ چرا که هم با عیار چنین دانشمندانی که این سیاستها را به دنبال خود کشانده اند، همخوانی ندارد، هم با افزایش کیفیت تولید علم ایران و ارتقای رتبه  این کشور در استنادات جهانی نیازی به این سیاستها در آینده نخواهد بود.

بنابراین انتظار می رود به هنگام بررسی روند تولید علم در ایران، به این کشور که در تعدادی از علوم و تخصص ها حتی در ۵ تا ۱۰ جایگاه نخست دنیا قرار دارد به عنوان کشوری نگریسته شود که در تلاش برای حضور در گفتمان جهانی علم و به دنبال سهم بیشتری در علم نوین است و نه کشوری که به برداشت فانتزی از تولید علم  یا  توهم توسعه  دچار است که این با استانداردهای جهانی رصد برونداد علمی کشورها همخوانی ندارد.

 

انتهای پیام

خروج از نسخه موبایل