گروه ترویج علم «ساروس» که همزمان با هفته ترویج علم رویداد «سایکام» را با هدف آسیبشناسیِ اکوسیستم ترویج علم ایران و تعریف نیازها و راهکارهای آن برگزار کرد در بیانیه پایانی این رویداد بر ایجاد نهادی واحد، مستقل و پیشگام برای اثربخشی در حوزه ارتباطات علم تاکید کرد.
به گزارش دیده بان علم ایران، تیم ترویج علم ساروس رویداد سایکام را با شعار «کاوشی در اکوسیستم ترویج علم ایران؛ دورخیزی به سوی قرن جدید» در روز جمعه ۲۵ آبان ماه ۹۷ در کارخانه نوآوری آزادی برگزار کرد.
هدف این رویداد، گردهم آوردن گروههای ترویج علم و مروجان علم از سراسر کشور، شبکهسازی میان آنها و آشنایی با اکوسیستم ترویج علم ایران بود.
دکتر زهرا اجاق، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، نخستین سخنران این گردهمایی بود که ارائه تعریفی از مروج و ارتباطگر علم، محور اصلی سخنرانی وی محسوب میشد.
وی اظهار داشت: «هنگام ترویج علم نباید فکر کنیم که مردم چیزی نمیدانند. بلکه باید فکر کنیم که چرا مردم باید موضوعی خاص را بدانند.»
دکتر کیوان الستی، جامعهشناس علم، پس از دکتر اجاق به رابطه علم و جامعه پرداخت: «در نگاه غالبی که به علم وجود دارد، کار علمی در فضایی کاملا بسته اتفاق میافتد که دانشمندان در آن حضور دارند. به عبارتی جامعه علمی یک فضای کاملا حفاظت شده است که مردم در آن دخالتی ندارند و به آن چیزی نمیافزایند.»
وی در ادامه درباره تعامل مردم با جامعه علمی خاطرنشان کرد: «لازم است عموم مردم از اتفاقهای درون جامعه علمی اطلاع داشته و در تصمیمگیریهای اخلاقی و علمی آن دخیل باشند.»
دکتر یاسمن فرزان، استاد فیزیک پژوهشگاه دانش های بنیادی هم در سخنانی به دو موضوع کلیدی نقش زبان مادری و زنان در علم پرداخت.
وی در سخنانش به شبکههایی در سطح جهانی اشاره کرد که پیشرفت بانوان پژوهشگر را تسهیل میکنند.
برنامه با سخنان محمدجواد ترابی و ستاره بنیادی از روزنامه نگاران علم ادامه یافت. ترابی به مشکلات گروههای ترویج علم پرداخت و در این میان، عدم وجود هدفگذاری و چشمانداز مناسب را مهمترین مشکل این گروهها دانست.
بنیادی هم به عنوان پژوهشگر ارتباطات علم، کاستیهای روزنامهنگاری علمی در ایران را مطرح کرد.
وی معتقد بود که دانشمندان و مروجین علم موظفند راستا و سیاستگذاریهای روزنامهنگاری علمی را تعریف کنند؛ نه سیاستمداران و نهادهای نظامی.
پنلهای گفتوگو نیز بخشی دیگر از رویداد را تشکیل میدادند. پنل نخست به «مدیریت تیمهای ترویج علم» پرداخت.
اتابک آکسون، مدیر مسئول نشریه ساروس، مدیر این پنل بود و با پرسشهای خود از سایر اعضای پنل (مصطفی امام، سیدامیر ساداتموسوی، مهدی صارمیفر) تلاش میکرد آنها را به چالش بکشد. در نهایت بحث به «درآمدزایی» منتهی شد. مقولهای که به نظر میرسد از شروط لازم برای پایداری یک گروه ترویج علم باشد.
دکتر حسین مدنی و کاوه یزدیفرد آخرین سخنرانان رویداد بودند.
دکتر مدنی به تعریف «شهروندی علمی» پرداخت. پدیدهای که به گفته وی، حاصل فرآیندی شامل بالا رفتن سواد علمی و به وجود آمدن تفکر علمی در یک جامعه است. یزدیفرد نیز موضوع شبکهسازی و اهمیت آن را مطرح کردند.
واپسین قسمت رویداد سایکام به پنلی با موضوع «آسیبشناسی ترویج علم ایران» اختصاص یافت. مهرسا لطانی، مدیر روابط عمومی تیم ساروس در این پنل به موضوعاتی از جمله فردگرایی مروجان علم در ایران، اهمیت و تأثیر جوایز ترویج علم و نقش دولتها در ترویج علم اشاره شد. مواردی که به نظر میرسد هریک تأثیر و به عبارت دیگر آسیب عمیقی در اکوسیستم ترویج علم کشورمان باشند.
در پایان مراسم بیانیه ای از سوی گروه ترویج علم ساروس قرائت شد.
متن بیانیه این گروه تروج علم بدین شرح است:
«چشم خود را نمیبیند، مگر انعکاسش را در چیزی دیگر.»۱
بند صفر) گروه ترویج علم «ساروس» با هدف آسیبشناسیِ اکوسیستم ترویج علم ایران و تعریف نیازها و راهکارها رویداد «سایکام» را برگزار کرده است. منظور از «اکوسیستم» در این بیانیه مجموعهای از افراد و گروههایی است که در حوزهی ترویج علم فعالیت میکنند و مرز مشخص، عوامل حیاتی و منافع مشترک دارند.
سایکام با نگاهی به آینده تعریف شفافی از اهداف و ترسیم چشمانداز را برای این اکوسیستم ضروری میداند. اهدافی که از قالبهای شعارگونهی اسنادِ چشمانداز مشابه خود به دور باشند و بتوان آنها را به طور دقیق و فارغ از سلیقهگِراییها اندازهگیری کرد.
«ساروس» تمامقد به احترام گردهماییِ اکوسیستم ترویج علم ایران میایستد و مرامنامهی پیشنهادی «سایکام» را ارائه میدهد:
الف) تلاش برای سازماندهی نیروی انسانی در اکوسیستم
ب) سعی بر ایجاد نهادی واحد، مستقل و پیشگام برای اثربخشی در حوزه ارتباطات علم
پ) نیازسنجی برای ساماندهی کسبوکارهای علممحور؛ کسبوکارهایی که کیفیت ترویج علم هدف باشد، نه زودبازدهی بنگاه تجاری
ت) حفظ استقلال مشی فکری از جناحبندیها
ث) خودانتقادی مداوم و تلاش برای بهبود اکوسیستم
ج) دوری جستن از رفتارهای نابههنجار اعم از برچسبزنی، حذف رقیب، کپیکاری و موازیکاری
چ) مستندسازی تجربیات برای جلوگیری از تکرار اشتباهات
ح) یافتن روشهای نوآورانه برای فراگیرساختن بُرد ترویج در کشور به منظور از بین بردن شکاف دیجیتال
بند یکم) تعریف یک سیستم و مشخصکردن ورودی و خروجیهای آن گام اول است. شناخت نیازها لازمه بهبودِ سازوکارهای آن سیستم است. تعمیر مقطعیِ یک سیستم در وضعیت بحران، بر چرخه استهلاکِ آن تأثیر تصاعدی خواهد گذاشت. با مشخصنشدنِ منشأ مشکلات و شفافنشدنِ نیازها، حتی با ورودیهای باارزش به سیستم، خروجی مطلوب حاصل نخواهد شد. علم نیز با همه وجوهِ صلحخواهانه و جهانشمولاش زمانی که در مرزهای جغرافیایی قرار گیرد، میتواند نیازهای مختص آن مرزها را پاسخ دهد و آیا نیاز به علم در یک کشور توسعهیافته در مقایسه با نیاز به علم در کشورهای در حال توسعه یکی است؟
بند دوم) یونسکو در سند «تأثیر علم بر جامعه – شماره ۱۴۴» مقالهای با عنوان «ترویج علم؛ تاریخِ آن، دستآوردها و اشتباهات۲» به این سؤال پاسخ میدهد که دغدغه اصلی زندگی در کشورهای در حال توسعه مسأله کمبود آب، خشکسالی و ترس از نداشتن محصولاتِ کشاورزی در آینده نزدیک است. همین دغدغهها اقتصاد و سیاستهای منطقه را تحت تأثیر مستقیم قرار میدهند.
در این وضعیت اکوسیستم ترویج علم با اشاعه علم در جامعه تفکر علمی را گسترش دهد و نیز با ارائه محصول یا خدماتی مبتنی بر رویکرد علمی میبایست سیاستگذاران را به سمت سیاستگذاری با رویکرد علمی سوق دهد. ارتباطات علم که در ذیل آن ترویج علم قرار دارد، به رابطه بین دانشگاه و صنعت، سیاستگذاریهای کلان کشوری، شهروندی علمی، سرمایهگذاری برای یافتن روشهای علمی با توجه به نیاز منطقه و ترویج تفکر علمی میپردازد.
آیا دولتها طی این سالیان توانستهاند در یافتن نیازها و ارائه راهکار موفق باشند؟ آیا دولتها در ایران تاکنون با استفاده از راهکارهای ارتباطات علم سیاستگذاری کردهاند؟ آیا اساساً نهاد دولت به دلیل ماهیت موقت، اهداف جناحی و بحرانسازی میتواند بانیِ قابل اتکایی باشد؟
بند سوم) رفتار متناقضنمای ما در جامعه ایران در مواجهه با علم و آموزش قابل بررسی است. از یکسو شاهد ازدیاد مؤسسات و تمایل به تحصیلات عالی و تولید علم را شاهد هستیم. تا جایی که دانشگاهها را تبدیل به بنگاههای تجاری کردهاند، اما شاید بتوان ریشههای علاقه مردم ایران به علم را نیز در این تمایل پیچیده جستوجو کرد.
از دیگر سو، در بسیاری از صنایع، کشاورزی، دامپروری و … ما همچنان شاهد ترویج روشهای سنتی هستیم و تمایل کاسبکاران این عرصهها به ایجاد زیرساختهای علمی بسیار ناچیز بودهاست. شاید وجود یک نهاد مستقل راهکار مناسبی باشد. نهادی از جنس ارتباطات علم که به عنوان واسط میان دانشجویانی که به تولید علم مشغول هستند و کشاورزان و صنعتکارانی که در خلاء رویکردی علم با معضلات اساسی دستوپنجه نرم میکنند، قرار گیرد.
بند چهارم) ترویج علم با توجه به وجهه محبوب و بازوهای اجراییِ فراگیر خود از طرفی و ارتباطات علم با تسلط بر ارائه راهکارها با توجه به نیازهای منطقه از طرف دیگر، پتانسیل خوبی برای شکلدهی نهادی معتمد، فراگیر و با رویکرد علمی را دارد. نهادی که بتواند در سیاستگذاریهای کلان کشور نقش مؤثر داشته باشد. نهادی که بتواند با نیازسنجی و برنامهریزی واسطهای معتمد میان دانشگاه و صنعت باشد. نهادی که مستقل از دولتها نیازهای اساسی منطقه را بازشناسایی کند، بنگاهی شفاف و معتمد برای جذب سرمایه جهت بورس دانشجویان علوم مختلف باشد. تأمین مالی این بنگاه میتواند از سوی کارفرمایان، کشاورزان، مهندسان، کارخانهداران و … صورت پذیرد. این سرمایه برای نهاد دانشگاه به عنوان بانی پیمایش ریشهها و ارائهدهنده راهکارها استفاده میگردد. چرا این نهاد واسط، نهاد ترویج علم نباشد؟
بند پنجم) جهان به سوی پیچیدگی و انباشت اطلاعات میرود. لازمه درست زیستن در این جهان، شهروندی آگاهانه است. پیش از رسیدن به این مرحله لازم است نیازهای اولیه فضای زیستیمان را بازشناسیم و با نهادگرایی در جهت حل موانع گام برداریم. نقد درونی مؤثر و همدلانه، هدفگذاریهای قابل اندازهگیری و تلاش برای جذب سرمایه درست، اکوسیستممان را احیا خواهد کرد.
تلسکوپهایمان را به سمت خودمان بگیریم؛ چیزهایی است روی زمین که هنوز ندیدهایم!»
——————————————————————————————–
۱- نمایشنامه «ژولیوس سزار» – ویلیام شکسپیر
۲- http://unesdoc.unesco.org/images/0007/000711/071156eo.pdf
گزارش: شیرین شاطرزاده