مخالفان کاربرد فناوری مهندسی ژنتیک در بخش کشاورزی که سالها در برابر واردات لجام گسیخته این محصولات به کشور سکوت کرده بودند با مطرح شدن حمایت از تولید ملی محصولات تراریخته در اسناد پشتیبان برنامه ششم سراسیمه پا به میدان گذاشته اند تا با بهره گیری از شیوه های غیراخلاقی و ابزار ارعاب، وحشتی عمومی نسبت به این محصولات سالم و ایمن ایجاد کنند تا بدین ترتیب دولت را از اجرای قانون بازدارند.
شقایق فکوری، کارشناس ارشد مرکز اطلاعات بیوتکنولوژی ایران در یادداشتی که برای انتشار در اختیار دیده بان علم ایران گذاشته به بررسی جنبه های دهشت افکنانه جوسازی های غیرعلمی و غیراخلاقی مخالفان این فناوری در کشور پرداخته است:
«دانشمندان و سیاستگذاران هر جامعه موظف هستند که با استفاده از علم و فناوری، رفاه شهروندان جامعه را فراهم کنند. یکی از مهمترین مسائل هر کشور تامین امنیت غذایی و امنیت روانی شهروندان جامعه است.
بدون شک به منظور نیل به امنیت غذایی علاوه بر به کارگیری سیاستهای درست و برخورداری کشور از منابع کافی، باید تولید در کشاورزی به گونهای باشد که تمامی نیازهای جمعیت رو به رشد جامعه را برآورده کند.
تولید گیاهان زراعی تراریخته با استفاده از فناوری مهندسی ژنتیک یکی از شیوه های تولید در کشاورزی محسوب می شود که به نحو موثری می تواند ایمنی و امنیت غذایی را در کشور با افزایش تولید و در نتیجه کاهش اتکا به واردات تامین کند.
مقالات علمی و گزارش های معتبر متعدد سلامت و ایمنی محصولات تراریخته را تایید کرده اند. در میان آنها می توان به گزارش اتحادیه اروپا و بررسی و جمع بندی هزار و ۷۸۳ مقاله علمی معتبر که به بررسی اثرات غذاهای تراریخته بر سلامت انسان و محیط زیست پرداخته اند، اشاره کرد.
با این وجود، بحث پیرامون فناوری پیشرفته مهندسی ژنتیک، به لطف جریانهایی به فضاهای غیر تخصصی و غیر دانشگاهی کشیده شده است. همین امر موجب شده که این روزها شاهد افزایش انتشار اختلاف نظرها پیرامون محصولات تراریخته در برخی از رسانه ها و خبرگزاری ها باشیم. اما آنچه شاید در تمام آنها -عامدانه یا سهوا- از قلم افتاده، چرایی شروع مخالفتها و جنجال رسانه ای ایجاد شده متعاقب آن است که به بالا گرفتن بحثها -در فضایی غیر علمی- دامن زده است.
واردات محصولات تراریخته به کشور از سال ۱۳۸۵ آغاز شد. کسانی امروز با القاب دکتر و پرفسور در لباس “هراکلس” برای نجات مردم قیام کرده اند که در ۱۰ سال گذشته کوچکترین مطلبی علیه محصولات تراریخته منتشر نکردند.
مخالفان امروز، مصرف کنندگان تراریخته وارداتی هستند که ناگهان از هنگامیکه حمایت از تولید ملی محصولات تراریخته در اسناد پشتیبان برنامه ششم به تصویب رسید، هجمه سازمان یافته ای را علیه آن ترتیب دادند؛ اما چرا شیوه تهاجم آنها -که همچنان نیز ادامه دارد – مصداق تروریسم است؟
ترور برگرفته از واژه فرانسوی terrour به معنای دهشت و دهشت افکنی است. تروریست کسی است که وحشت و ترس ایجاد می کند. ترور ترجمه صحیحی برای قتل یا کشتن (حتی با مقاصد فوق) نیست.
در تروریسم اصولا کشتن، قتل و مرگ جزو اهداف تروریست نیست، اگرچه ممکن است برای نیل به هدف ایجاد وحشت کشتار زیادی هم انجام دهد. مفهوم دیگری که اخیرا مفاهیم آن به وسیله شایعه پراکنی و عوامفریبی بسیار مورد تحریف واقع شده است، بیوتروریسم است. بر اساس تعریف پلیس بین الملل در سال ۲۰۰۷، بیوتروریسم عبارتست از منتشر کردن عوامل بیولوژیکی یا سمی با هدف کشتن یا آسیب رساندن به انسانها، حیوانات و گیاهان با قصد و نیت قبلی و به منظور وحشت آفرینی، تهدید و وادار کردن یک دولت یا گروهی از مردم به انجام عملی یا برآورده کردن خواستهای سیاسی یا اجتماعی.
جریانی که علیه فناوری در کشور شکل گرفته است درست به شیوه تروریسم عمل میکند: ایجاد رعب و وحشت در جامعه با انگیزه های شخصی برای نیل به اهداف نامشروع. این جریان با حمایت رسانه های پشتیبان آن با نشر اکاذیب و جعل اخبار مردم را میترساند و امنیت روانی آنها را از بین می برد. آن هم در مورد اصلی ترین مساله هر فرد در جامعه: غذایی که میخورد!
اخبار دروغ با تصاویر دهشتناک، تیتر رسانه های همسو با این جریان شده است. به عنوان مثال یکی از همین رسانه ها تصاویری از یک گاو با هیبت ترسناک منتشر کرده و نوشتهاند این گاو تراریخته است! درحالیکه با جستجو در پایگاههای اینترنتی معتبر، متوجه میشویم این گاو اصولا تراریخته نیست، بلکه یک جهش در ژن میوستاتین آن اتفاق افتاده است. این جهش سبب دو برابر شدن عضلات می شود. آیا تهیهکننده گزارش جز هراسافکنی انگیزه دیگری میتواند داشته باشد؟
نمونه دیگر استفاده از عکس اسکلت بازسازی شده یک میمون منقرض شده است که ۵ تا ۷ میلیون سال قبل در اروپا و غرب آسیا زندگی می کرده است.
این عکس در مطلبی تحت عنوان «شیوع دم در آوردن انسانها به خاطر مصرف محصولات تراریخته»!! استفاده شده است. نویسنده چنین مطلبی جز ایجاد ترس و دلهره در مردم در جهت رسیدن به اهداف نامشروع اقتصادی چه هدفی می تواند داشته باشد؟
مصداق روز تروریسم، داعش است. هدف قتل های عجیب و غریب به روشهای بدوی مانند بریدن سر در مقابل چشمان مردم، زنده زنده سوزاندن و نصب سرهای بریده بر سر نیزه در شهرها از جنبه نظامی ارزشی بیش از کشتن چند سرباز نیروی دشمن ندارد اما چرا داعش اصرار به استفاده از روش های نامتعارف و انزجار آور قتل داشت؟ پاسخ روشن است: ایجاد رعب و وحشت. داعشیان شعارشان این است: النصر بالرعب.
اخیرا یکی از سران این جریان با صراحت اذعان داشته است که نشان دادن گوجه فرنگی هایی که با سرنگ خون به آن تزریق می شود، با هدف ترساندن مردم انجام می شود!
او تصریح میکند که “وقتی بخواهند به عوام و مردم ساده توضیح دهند که تراریخته چه هست، یک گوجه فرنگی را نشان میدهند که سرنگ در آن فرو کرده اند. این نماد است. ما میخواهیم با این نمادسازی مردم وحشت کنند”!!
این جریان در فضای مجازی و حتی در صدا و سیمای کشور، کمپینهای اتشار ترس به راه انداخته است. مطالب بی اساس آنها مثل ارتباط دادن نازایی و اوتیسم و…. با محصولات تراریخته میان مردم دست به دست می شود. عامدانه حس ترس از سرطان را در مردم تحریک می کنند. تا آنجایی در این “بی اخلاقی” مصرند که برای ترساندن مردم تصاویر کودکان قربانی سرطان را منتشر میکنند!
آنها از ابزار ارعاب استفاده میکنند تا مردم را بترساند و به سیاست گذران فشار بیاورند. این است راه کلوخ اندازی در مسیر تصویب هر قانونی که منفعت اجتماعی به دنبال دارد، اما منافع شخصی آنها را به خطر میاندازد. آیا این شیوه جز مصداق بارز تروریسم و عمل تروریستی است؟
تروریسم دارای اثرات گسترده و البته مداوم بر افراد جامعه است. این گستردگی، امنیت و سلامت روان جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد. سوداگرانی در کشور با داعیه بی اساس نگرانی برای سلامت جسم مردم، روح آنها را نشانه رفته اند و سوال این است: چه نهادی در کشور مسوول حفاظت از روان مردم در برابر چنین حملاتی است؟»
انتهای پیام