۳۰۰ کشته در پایتخت پس از کمتر از دو ساعت بارندگی در میانه تابستان! چهارم مردادماه ۱۳۶۶ دومین سیل پرتلفات کشور، مناطق وسیعی از شمال تهران را تحت تاثیر قرار داد. این که تنها ۲۸ میلی متر بارش در عرض ۱۰۷ دقیقه باعث بروز چنین سیل مرگبار و ویرانگری شود حقیقتا عجیب است و اینجاست که سوء مدیریتها و بحران مدیریت بحران در کلان شهر تهران، قدرت فاجعه بار خود را به رخ میکشد.
به گزارش خبرنگار دیدهبان علم ایران، سیل تجریش یا سیل دربند، روز یکشنبه ۴ مرداد ۱۳۶۶ ساعت یک بعدازظهر، بر اثر بارش شدید باران و جاریشدن سیلاب شدید در درههای دربند و گلاب دره رخ داد. بر اثر این سیل، حدود ۳۰۰ نفر کشته شدند و ۷۵۷ میلیارد ریال خسارت مالی وارد شد. این سیل پس از سیلاب سال ۱۳۸۰ رودخانه گرگانرود با ۴۰۰ کشته، دومین سیل پرتلفات ثبت شده ایران است.
در این روز با وجود گرمای هوا، رگبار و تگرگ شدیدی آغاز به باریدن کرد. شدت رگبار به گونهای بود که در مدت ۱۰۷ دقیقه ۲۸ میلیمتر بارش ثبت شد. در مدت کوتاهی سیلاب عظیمی از رودخانه گلابدره به حرکت درآمد و در مسیر خود سد ساختهشده را تخریب و صدها تن گلولای و سنگ را در مسیر رودخانه گلابدره و جعفرآباد به سمت میدان تجریش به حرکت درآورد.
اهالي و كسبه محل در بالادست با مشاهده چنين اتفاقي، تلاش مي كنند تلفني كسبه ميدان تجريش را خبردار كنند. گام بعدي انتقال اين هشدار به مردم حاضر در ميدان بود، اما با چه وسيله اي؟ تنها وسيله اي كه به ذهن مي رسيد، آژير قرمز بود! مردم هم بی خبر از همه جا با شنيدن صداي آژير قرمز به زيرگذرهاي ميدان تجريش كه به دو منظور پناهگاه و بازار احداث شده بود، هجوم مي برند! سيلاب در كمتر از ۱۵ دقيقه به ميدان مي رسد و تمام زيرگذر را از آب و گل ولاي پر مي كند و تكيه تجريش و بخشي از امامزاده قاسم را تخريب مي كند. گل ولای به سمت بیمارستان شهدا از سمت شرق و ورودی خیابان مقصودبیگ و ولیعصر در سمت جنوب و غرب نیز پیشروی کرد به طوری که سيلاب و گل ولاي تا پل سيدخندان ديده مي شد.
پس از این سیل، میدان تجریش به مدت دو ماه بسته بود و عملیات پاکسازی و بازسازی آن ادامه داشت. تا مدتها نیز قطعه سنگ بزرگی وسط میدان تجریش وجود داشت که یادگار همان سیل معروف بود. سطح میدان تجریش به میزان ۲۰ تا ۳۰سانتیمتر بالاتر آمد و آسفالت شد. هیچوقت گزارشی از میزان تلفات و خسارت سیل تجریش به طور رسمی اعلام نشد.
سید اویس ترابی، راهبر طرح تحقیقاتی احیای شهر تهران با تاکید بر این که تهران، چه در زمینه بحرانهای طبیعی و چه در زمینه تهدیدات انسانساخت شهری، تابآور نیست و سیل های فاجعه بار همچنان پایتخت را تهدید می کند میگوید: «در سابقه سهونیم قرن سپریشده برای شهریشدن تهران (پیش از دوره پهلوی دوم)، تهدید سیل ناشی از سیل ناگهانی همواره مهمترین تهدید نقشآفرین در تعیین فرم شهری آن بوده است؛ اما در ربع قرن گذشته، توسعه شهری تلاش داشته به پیروی از رویکرد مدرنیزاسیون، با تغییر فرم سرزمین، به مقابله با این تهدید بپردازد و شهرسازی از مکانیسم طبیعی جغرافیای سرزمین در مدیریت سیل آن، فاصله میگیرد.
تکرار تلفات جانی و مالی در سیلهای اخیر شهر تهران، نشان از توفیقنیافتن توسعه شهر تهران در این رویکرد بوده است. به نحوی که وقوع سیل واریزهای که جزو مکانیسم سیلخیزی این شهر است، کماکان تهدید جدی برای شهر محسوب میشود. همانگونه که در گذشته نیز بارها این پدیده روی داده و مثالهای بارز آن در سیل سال ١٣٦٦ گلابدره و سیل سالهای ١٣٣٣، ١٣٧٤ و ١٣٩٤ رودخانه کن، حاکی از تلفات جانی و مالی درخور توجهی بر اثر رخداد سیل واریزهای بوده است.
اقلیم خُرد در معماری شهری رعایت نشده است. معماری ساختوساز در محله تجریش با بارندگی بیش از ٤٠٠ میلیمتر در سال و متوسط دمای ١٤ درجه سانتیگراد (اقلیم نیمهخشک)، مشابه معماری محله نازیآباد با بارندگی کمتر از ٢٠٠ میلیمتر در سال و دمای متوسط ١٦ درجه سانتیگراد (اقلیم خشک) است. تنها به این نکته دقت شود که به ازای یک درجه سانتیگراد تغییر در دمای متوسط، تأثیرات چشمگیری در مدیریت مصرف انرژی اعمال خواهد شد و توجهنکردن به تفاوت اقلیمهای خُرد در شهرسازی و معماری شهر تهران، تلفات انرژی شایان توجهی را به همراه داشته است. نکته درخور توجه در مثالهای فوق، این است که دستیابی به الگوی تابآور فرم شهری در برابر بحرانهای طبیعی، در گرو شناخت جغرافیای سرزمین و رعایت پتانسیل آن در شهرسازی است. نمیتوان به مدد تکنولوژی، جغرافیای طبیعی سرزمین را تحت سلطه درآورد و در برابر تهدیدهای طبیعی آن سرزمین در امان بود.»
انتهای پیام