اعضای شاخههای فیزیک و ریاضی فرهنگستان علوم جمهوری اسلامی ایران در بیانیه ای با عنوان «پژوهش در علوم پایه، بایدها و نبایدها» آوردهاند: نظام ارزشگذاری، بخشی از فرهنگ علمی است که اخلاق علمی-پژوهشی بر اساس آن شکل گرفته و انتظار میرود پژوهشگران به این نظام ارزشی که مقبولیت بینالمللی دارد، احترام بگذارند.
در این بیانیه که نسخه ای از آن برای دیدهبان علم ایران ارسال شده، آمده است: «دانش از مهمترین دستاوردها و میراث بزرگ بشری است. دانش از طرفی نتیجۀ کنجکاوی فردی، یکی از شاخصههای بارز بشری برای درک پدیدهها و از سویی یک نهاد مهم اجتماعی و پاسخگوی بسیاری از نیازهای زندگی امروزی با پیچیدگیهای روزافزون آن است. چرخۀ دانش مشتمل بر طرح پرسش، گردآوری دانستههای مربوط و اطلاعات مورد نیاز، تحلیل مسائل در پرتو این دانستهها و پالایش دادهها، ایدهپردازی و ارائۀ نظریه و راهکار برای حل مسائل و سرانجام سنجش راه حل مستخرج از ایده و نظریه در مقام عمل و آزمایش است. اگر نظریهای از این مراحل سربلند بیرون آمد و مرحله تکوین را پشت سرگذاشت، دانشمندان وارد مرحله تدوین آن میشوند و با پالایش و پیرایش آن را به مجموعۀ دانش بشری میافزایند. حل هر مساله به نوبۀ خود به پرسشهای دیگری میانجامد و چرخۀ دانش سلسله وار ادامه مییابد.
چرخۀ دانش اجتماع مراحل تکوین و تدوین علوم است و پژوهش دربرگیرنده همه مراحل تکوین نظریههای علمی است. پژوهش در علوم به مجموعۀ تلاشها در جهت پاسخگویی به مسائل مختلف در چارچوب چرخۀ دانش گفته میشود و نتیجۀ آن پیشبرد علوم و مرزهای دانش و یا تولید فناوری و خدمات است. از آنجا که مسائل در سطح ملی یا فراملی مطرح میشوند و مسائل ملی نیز معمولاً مشترکات زیادی با کشورهای مختلف دارند، پژوهش در علوم پایه و نتایج آن نوعاً فراملی هستند.
از ویژگیهای بارز در پژوهش به خصوص در رشتههای علوم پایه، بینالمللی بودن آن است که تعامل و تبادل علمی مستمر با پژوهشگران از ملل مختلف را میطلبد.
انجام یک پژوهش علمی موفق نیازمند تبیین و درک درست از مسائل مطرح است که خود مستلزم کاوش و گردآوری در مجموعۀ دانستههای مربوط است. ایدهپردازی بدون درک عمیق از مساله و تسلط بر مجموعۀ دانش موجود و مربوط، نتیجهای جز نظریههای خام و غیر قابل اعتنا نخواهد داشت. پژوهش با نظریه و راه حل آغاز نمیشود بلکه قرار است به آن بیانجامد.
چرخۀ دانش قدمتی بیش از سه سده دارد و تمرین و تکرار این چرخه به شکلگیری فرهنگ علمی و فرهنگ پژوهشی انجامیده است. این فرهنگ هرچند در مراکز علمی و دانشگاهی بیشتر نمود و بروز دارد، منحصر به اینها نیست و در واقع بخشی از فرهنگ عمومی جوامع محسوب میشود و از آن نیز تاثیر میپذیرد. بخشی از فرهنگ علمی، نظام ارزشگذاری است که اخلاق علمی-پژوهشی بر اساس آن شکل گرفته است. انتظار میرود پژوهشگران به این نظام ارزشی که مقبولیت بینالمللی دارد، احترام بگذارند. نتیجه عدم احترام به این نظام طرد شدن از طرف سایر پژوهشگران است.
عرضۀ آرا و نتایج به سایر پژوهشگران، مباحثه، مقابله و نقد ایدهها و نظریات علمی و سعی بر اقناع همگنان از ویژگیهای فرهنگ پژوهش علمی هستند؛ تثبیت یک نظریۀ علمی عموماً با اجماع جامعۀ علمی برآن شکل میگیرد. بخشی از فرهنگ علمی در عرضۀ نتایج و نظریات و ایدهها نمود مییابد که عموماً به دو صورت شفاهی در سمینارها و همایشهای علمی و یا به صورت انتشار مقاله در مجلات علمی یا در رسالهها و پایاننامهها صورت میگیرد. چاپ مقاله هدف پژوهش نیست، بلکه فقط بخشی از آن است. چاپ مقاله الزاماً به معنای تولید دانش پذیرفته شده و مدون نیست بلکه صرفاً گزارشی از نتایج فعالیتهای پژوهشی افراد است.
مجلههای علمی معمولاً فقط صاحب امتیاز نشر مقالههای پژوهشی هستند و تنها نویسندگان مقاله مسئول صحت و سقم، محتوا و مندرجات مقالات خود هستند. همانطورکه نویسندگان مالکیت معنوی ایده و نظریه و نتایج را دارند، انتظار عرفی و اخلاقی این است که در مقالات یا سمینارها نتایج حاصل از پژوهش خود نویسندگان و ارائهدهندگان مطرح شود و مالکیت معنوی بقیۀ پژوهشگرانی که کار آنها بر نتایج به دست آمده موثر بوده به درستی و با ارجاع مناسب و ذکر ماخذ، محترم شمرده شود. انتشار نتایج پژوهشی دیگران به نام خود و استفاده از نتایج، عبارات، نمودارها و ایدههای دیگران بدون ذکر منبع و ماخذ از مصادیق بارز زیر پا گذاردن اخلاق علمی – پژوهشی است.»
انتهای پیام